بلاگ

عرضه و تقاضا چیست؟

تقاضا به تعداد کالاهایی گفته می‌شود که مصرف‌کنندگان می‌خواهد آن‌ها را بخرند و قدرت خرید آن‌ها را با قیمت‌های مختلف دارند. تقاضا برای محصولات تا قیمت مشخصی ثابت باقی می‌ماند؛ با این حال، پس از این مرحله، وقتی خریداران متوجه شوند که محصول بیش از حد گران است، در آن صورت تقاضا کاهش پیدا می‌کند.

عرضه رابطه‌ی بین قیمت محصولات و خدمات و در دسترس ‌بودن آن‌ها در بازار است. اگر قیمت‌ها بالا برود و بالا بماند، فروشندگان برای کسب سود، محصول را در مقادیر بیش‌تری عرضه می‌کنند. عرضه به تقاضا و تغییرات قیمت بستگی دارد و به‌ سرعت با این موارد سازگار می‌شود. ممکن است تغییرات تقاضا و قیمت فصلی، موقتی یا دائمی باشند و فروشنده باید عرضه را بر این اساس تنظیم کند.

فرض کنید، یک شرکت جدید در زمینه تولید خودرو در کشور تاسیس شود. این شرکت با مطالعه بازار هدف خود، برنامه‌ریزی برای تولید 000 10 دستگاه در سال را به قیمت 100000000 تومان انجام می‌دهد. باتوجه کیفیت مناسب محصولات شرکت، تقاضا برای خرید این اتومبیل‌ها افزایش می‌یابد و 30000 نفر درخواست خرید این 10000 عدد دستگاه را دارند. حال بر اساس تابع تقاضا، با بالا رفتن تقاضا قیمت نیز افزایش می‌یابد. حالا بر اساس تابع عرضه با بالا رفتن قیمت، عرضه هم افزایش می‌یابد. در مقابل هم اگر تقاضا برای این خودروها کمتر از عرضه باشد، قیمت کاهش می‌یابد که اکنون تقاضا با کاهش قیمت، بالا می‌رود.

قانون عرضه ‌و تقاضا چیست؟

قانون عرضه ‌و تقاضا رابطه‌ای اقتصادی بین فروشندگان و خریداران کالاهای مختلف است. تئوری عرضه‌ و تقاضا بیان می‌کند که قیمت یک محصول به در دسترس ‌‌بودن آن و تقاضای خریداران بستگی دارد.

قیمت تعادلی چیست؟

در مکان برخورد منحنی‌های تقاضا و عرضه با یکدیگر، می‌گوییم که به تعادل رسیده‌ایم. قیمت تعادلی (Equilibrium Price) قیمتی است که در آن تمایلات مصرف‌کنندگان و تمایلات تولیدکنندگان به توافق می‌رسند.

یعنی مقدار محصولی که مصرف کنندگان می‌خواهند خریداری کنند (مقدار تقاضا شده) برابر با مقداری است که تولیدکنندگان قصد فروش آن ‌را دارند (مقدار عرضه شده). این مقدار مورد تمایل مشترک عرضه ‌کننده و تقاضا کننده، مقدار تعادلی (Equilibrium Quantity) نامیده می‌شود.

تاثیر عرضه و تقاضا در بازار ارزهای دیجیتال

همانطور که می‌دانید، در این بازار حدود 9 هزار رمز ارز وجود دارد که هر ارز دیجیتال یک تیم پشتیبانی و توسعه دهنده دارد. وظیفه اصلی این تیم­ها، توسعه در زمینه‌­های مختلف و در نهایت افزایش ارزش ارزهای دیجیتال است. طبیعی است که هر کاربری به عنوان یک خریدار، ترجیح می‌دهد ارزی را خریداری کند که به مرور زمان ارزش بیشتری نسبت به سایر ارزها داشه باشد.

یکی از فنونی که تیم­های توسعه دهنده مانند شرکت بایننس اجرا کرده است، تکنیک حذف توکن­ها است که به صورت هر سه ماه یک بار مقدار 20 درصد از سود حاصل از درامد سه ماهه خود را با خرید و از دور خارج کردن بایننس کوین از کل سیستم انجام می‌دهد؛ به این عملیات،‌ توکن سوزی بایننس می‌گویند. تیم توسعه دهنده بیت‌کوین نیز هر 4 سال یک بار عملیات هاوینگ را اجرا می‌کند که طی آن، درصد پاداش و استخراج ماینرها کاهش می‌یابد.

همانطور که متوجه شدید، تیم­های توسعه دهنده این ارزها با استفاده از قانون عرضه، میزان عرضه را به مرور زمان کاهش می‌دهند تا نسبت تقاضا به عرضه افزایش یابد. با این عملیات، قیمت این ارزها در بلند مدت افزایش می‌یابد. بازار رمز ارزها با تمام پیچیدگی­هایی که دارد با استفاده از همین قوانین و مفاهیم ساده درآمدزایی و سودآوری می‌کنند.

آموزش رایگان ارز دیجیتال  به صورت ویدئویی و جذاب

آموزش الگوهای جذاب کندل استیک در پرایس اکشن

در این بخش از مقاله قصد داریم با 12 مورد از مهم‌ترین الگوهای کندل استیک فارکس آشنا شویم. شش مورد نخست این الگوها، الگوهای کندل استیک صعودی و شش مورد دوم نزولی هستند. الگوهای کندل استیک صعودی معمولاً پس از یک روند نزولی در بازار مشاهده می‌شوند. وقتی چنین الگویی را مشاهده کردید، می‌توانید روی باز کردن یک موقعیت و کسب سود از این فرصت معاملاتی فکر کنید.

1. الگوی چکش صعودی (Bullish Hammer)

قبل از چکش صعودی، یک روند نزولی در بازار وجود دارد. وقتی چکش صعودی در بازار مشاهده شد، قیمت به کف خودش که همان سطح حمایت است می‌رسد و دوباره روند صعودی به خودش می‌گیرد. سایه پایین این شمع بلند و بدنه آن کوتاه است. توجه داشته باشید که کندل استیک در الگوی چکش صعودی گاهی سبز و گاهی قرمز است. البته اگر رنگ این کندل استیک سبز باشد، به احتمال زیاد شاهد یک روند صعودی قدرتمند در بازار خواهیم بود. وجود سایه بلند زیر شمع مربوط به الگوی چکش صعودی نشان می‌دهد فشار فروش در طول روز بالا بوده ولی پس از مدتی خریداران وارد میدان شده‌اند و اجازه نداده‌اند که قیمت بیش از حد افت کند.

2. الگوی چکش معکوس (Inverse Hammer)

یکی دیگر از الگوهای کندل استیک صعودی در فارکس، چکش معکوس یا وارونه است. تفاوت این چکش با چکش صعودی این است که سایه بالایی چکش صعودی بلند است. این در حالی است که در چکش صعودی، سایه پایین شمع بلند است. در صورتی که سایه بلند در بالای شمع یا کندل استیک قرار بگیرد، نشانگر آن است که ابتدا فشار خرید در بازار موج می‌زند. البته پس از این فشار خرید، یک فشار فروش هم در بازار شکل می‌گیرد تا جلوی افزایش قیمت را بگیرد ولی موفق نمی‌شود و در نهایت قیمت‌ها افزایش می‌یابد.

3. الگوی پوششی صعودی (اینگالفینگ صعودی یا Bullish engulfing)

پوششی یا اینگالفینگ، دو شمعی یا دو کندلی است. در واقع وقتی می‌خواهیم این الگو را مورد ارزیابی قرار دهیم باید دو شمع را در نظر بگیریم. در واقع الگوی پوششی به این صورت است که بدنه شمع دوم، بدنه شمع اول را به صورت کامل پوشش می‌دهد و روند آینده بازار را شمع دوم تعیین می‌کند.

در الگوی پوششی صعودی یا اینگالفینگ صعودی، کندل اول کوتاه و قرمز و کندل دوم سبز و بلند است و به صورت کامل شمع اول را از نظر طولی پوشش می‌دهد. منظور از پوشش دادن این است که قسمت بالایی بدنه شمع دوم، بالاتر از بالای شمع اول و قسمت پایینی بدنه شمع دوم پایین‌تر از قسمت پایینی شمع اول است.

4. الگوی نفوذی یا نفوذگر (Piercing line)

الگوی شمعی نفوذی یا نفوذگر یکی دیگر از الگوهای کندل استیک فارکس است که خاضیت صعودی دارد. این الگو هم دو شمعی است. این الگو از دو شمع تشکیل می‌شود. شمع نخست قرمز رنگ (نزولی) و بلند و شمع دوم سبز رنگ (صعودی) و بلند است. شمع دوم باید بالای قیمت میانی شمع اول بسته شود.

این الگو در پایان یک روند نزولی به وجود می‌آید و نشان می‌دهد که در آینده شاهد یک روند صعودی در بازار خواهیم بود. در این الگو معمولاً یک شکاف بین قیمت بسته شدن شمع اول و قیمت باز شدن شمع دوم وجود دارد. این الگو نشان می‌دهد که فشار بالایی برای خرید در بازار وجود دارد و یکی از سیگنال‌های بازگشتی مهم به حساب می‌آید. با مشاهده چنین الگویی می‌توان پیش‌بینی کرد که روند نزولی به روند صعودی تبدیل خواهد شد.

5. الگوی ستاره صبحگاهی (Morning Star)

یکی دیگر از الگوهای کندل استیک فارکس، الگوی ستاره صیحگاهی از آن دسته الگوهایی است که برای بررسی آن باید سه شمع یا کندل را مد نظر قرار داد. تحلیلگران تکنیکال از این الگو به عنوان یک نشانه صعودی در بازار استفاده می‌کند و آن را نمایانگر پایان یک روند نزولی و شروع یک روند صعودی در بازار می‌دانند. در ادامه به خصوصیات الگوی ستاره صبحگاهی اشاره شده است:

  • کندل اول این الگو، یک کندل بلند نزولی است.
  • کندل دوم یک کندل نزولی است که سایه نسبتاً بلندی دارد. این کندل بیشتر بلاتکلیفی بازار و رقابت بین خریداران و فروشندگان را نشان می‌دهد.
  • کندل یا شمع سوم، یک شمع صعودی است که طول نسبتاً بالایی دارد. شمع سوم صعودی بودن بازار را تأیید می‌کند و به ما نشان می‌دهد خریداران بر فروشندگان پیروز شده‌اند.

6. الگوی سه سرباز سفید (Three white soldiers)

الگوی سه سرباز سفید در واقع سه شمع یا کندل سفید یا سبز است و نوید یک روند صعودی در آینده را به ما می‌دهد. با مشاهده این سه کندل در پایان یک روند نزولی می‌توانیم پیش‌بینی کنیم که روند نزولی بازار به یک روند صعودی تبدیل خواهد شد. هر سه کندل موجود در این الگو بلند هستند. این سه کندل غیر از سبز یا سفید بودن یک خصوصیت مشترک دیگر هم دارند. کندول دوم در بدنه بدنه کندل اول باز می‌شود و کندل سوم هم در بدنه کندل دوم باز می‌شود. توجه داشته باشید که در بیشتر موارد طول سه کندل تقریباً یکسان است. هر چقدر طول این سه کندل بیشتر باشد، اعتبار الگوی سه سرباز سفید هم بیشتر می‌شود. مراقب باشید که اگر طول کندل سوم کاهش کاهش پیدا کرد، اعتبار الگو کمتر می‌شود.

7. الگوی مرد اعدامی (Hanging Man)

الگوی مرد اعدامی یکی دیگر از الگوهای بازگشتی که از وجود فشار فروش در بازار خبر می‌دهد. این الگو با عنوان چکش نزولی هم شناخته می‌شود و در انتهای یک روند نزولی تشکیل می‌شود. این الگو نشان می‌‌دهد که فشار فروش در بازار رو به افزایش است. یکی از نشانه‌های افزایش فشار فروش همین سایه بلندی است که زیر این شمع شکل می‌گیرد. با دیدن چنین الگویی می‌توان فهمید که در آینده یک روند نزولی در بازار اتفاق میفتد. در چنین مواقعی متخصصان فارکس می‌گویند گاوها دارند کنترل بازار را از دست می‌دهند.

8. الگوی ستاره ثاقب (Shooting Star)

الگوی ستاره ثاقب یکی از الگوهای کندل استیک فارکس است که در زمره الگوهای نزولی دسته‌بندی می‌شود. این الگو سایه بالایی بلندی دارد و از نظر شکلی شبیه الگوی چکش معکوس است. تفاوت این الگو با چکش معکوس این است که در پایان یک روند صعودی تشکیل می‌شود. معمولاً اندازه سایه بالایی دو برابر اندازه بدنه شمع است. با مشاهده این الگو احتمال می‌رود که در آینده شاهد یک روند نزولی در بازار باشیم. زمانی الگوی ستاره ثاقب ایجاد می‌شود که در ابتدای روز قیمت در پایین‌ترین حد باز شود، روند صعودی خودش را شروع کند و سپس به یک مقاومت محکم برخورد کند و دوباره کاهش یابد.

9. الگوی پوششی نزولی (Bearish engulfing)

الگوی پوششی نزولی یکی از الگوهای کندل استیک فارکس است که در پایان یک روند صعودی تشکیل می‌شود. همان‌طور که پیش از این اشاره کردیم الگوی پوششی یا اینگالفینگ یک الگوی دو شمعی یا دو کندلی است که کندل دوم به صورت کامل کندل اول را پوشش می‌دهد. در الگوی پوششی نزولی با دو شمع مواجه هستیم که شمع اول، سبز و شمع دوم قرمز رنگ است. قانون الگوی پوششی این است که بازار به احتمال زیاد به همان سمتی خواهد رفت که شمع دوم نشان می‌‎دهد. شمع دوم قرمز رنگ و نزولی است؛ بنابراین بازار هم در ادامه یک روند نزولی را در پیش می‌گیرد. توجه داشته باشید که هر چه شمع دوم پایین‌تر باشد، احتمال نزولی شدن بازار هم بیشتر است.

10. الگوی ستاره شامگاهی (Evening star)

الگوی ستاره شامگاهی یک الگوی سه شمعی یا سه کندلی نزولی است. اولین نشانه این الگوهای کندل استیک فارکس آن است که در پایان یک روند صعودی به وجود می‌آید و بیانگر وجود یک روند نزولی در بازار است. این الگو سه کندل دارد:

  • کندل اول یک کندل بزرگ صعودی (سبز یا سفید) است.
  • کندل دوم هم سبز رنگ و صعودی است ولی بدنه‌ کوتاهی دارد. نکته این کندل دوم این است که طول سایه بالایی و پایینی آن تقریباً برابر است و به همین خاطر این کندل شبیه فرفره است. گاهی مواقع این کندل دوجی می‌شود؛ به این معنا که قیمت باز و بسته شدن آن برابر می‌شود. این کندل از سردرگمی بازار حکایت می‌کند.
  • کندل سوم این الگو، نزولی و قرمز رنگ است. این کندل باید پایین‌تر از کندل قبلی (فرفره یا دوجی) باشد. نرخ بسته شدن کندل سوم باید از نصف کندل اول پایین‌تر باشد.

11. الگوی سه کلاغ مشکی (Three black crows)

الگوی سه کلاغ سیاه یا مشکی شامل سه کندل قرمز یا سیاه پشت سر هم است که سایه‌های کوتاهی دارند و برخی مواقع هم پیش می‌آید که هیچ سایه‌ای ندارند. قیمت شروع کندل دوم با قیمت بسته شدن کندل اول و همچنین قیمت باز شدن کندل سوم با قیمت بسته شدن کندل دوم برابر است. این الگو نشان می‌دهد که فشار فروش در بازار به قدری بالا است که قیمت را به صورت مداوم کاهش می‌دهد.

 

12. الگوی پوشش ابر تیره (Dark Cloud Cover)

الگوی پوشش ابر تیره یکی از معروف‌ترین الگوهای کندل استیک فارکس است. اول از هر چیز این الگو در پایان یک روند صعودی شکل می‌‎گیرد. کندل اول در این الگو یک کندل صعودی (سفید یا سبز) است. کندل دوم یک کندل بلند نزولی (قرمز یا سیاه) نقطه باز شدن کندل دوم بالاتر از نقطه بسته شدن کندل اول قرار دارد. این الگو نشان می‌دهد که خریداران دارند تمام تلاش خود را برای افزایش قیمت می‌کنند ولی در نهایت ناکام می‌مانند. نقطه بسته شدن کندل دوم، پایین‌تر از نقطه میانی کندل اول قرار می‌گیرد و هر چه سایه کندل‌ها کوتاه‌تر باشد، احتمال نزولی شدن بازار بیشتر است.

آیا در بازار خنثی می‌شود معامله کرد؟

بازارهای مالی همواره روندی را دنبال می­کنند که این روند یا صعودی است یا نزولی و یا خنثی. در واقع حالت خنثی یا رنج، نسبت به روندهای صعودی و نزولی به صورت معمول بیشتر دیده می­شود. بازارها تنها در 30 درصد اوقات ترند یا روند می‌­شوند و در سایر اوقات خنثی هستند. این واقعیت برای تریدرهایی که به دنبال یافتن تغییرات قیمت عمده هستند، مشکل به وجود می­آورد. در سایر زمان‌ها بازارها تمایل دارند که در داخل یک رنج حرکت نمایند. یک رنج تریدینگ وقتی اتفاق می­افتد که بازار به طور مداوم در یک برهه زمانی خاص بین دو قیمت یا سطح در نوسان باشد.

دقیقا مانند پیگیری روند که در هر چارچوب زمانی امکان‌ پذیر است، معاملات رنج یا خنثی نیز در همه چارچوب‌­های زمانی وجود دارند؛ از نمودارهای کوتاه‌ مدت پنج دقیقه‌­ای گرفته تا نمودارهای بلند ماهیانه یا سالیانه. به صورت معمول در زمان پیگیری روند، معامله‌ گران با مسیر کلی روند همسو می‌­شوند و در افت‌­های یک روند صعودی، خریداری کرده و در آغاز روندهای نزولی، به فروش می­رسانند. از طرفی، استراتژی رنج تریدینگ این اجازه را به معامله گران می­دهد که هر دو کار را به صورت هم زمان انجام دهند؛ چرا که بنا به تعریف آن، قیمت بین دو سطح مشخص نوسان انجام خواهد داد و نه خیلی افزایش قیمت خواهیم داشت و نه خیلی کاهش قیمت را تجربه خواهیم کرد.

خرده فروشی در فاندامنتال

شاخص خرده فروشی که هر ماه توسط U.S. Bureau of the Census در اواسط ماه اعلام می­شود، نشان دهنده میزان درصد تغییرات در کل فروش مربوط به کل کالاها و خدمات با دوام (کالاها و خدماتی که بیش از سه سال دوام دارند مثل لوازم خانه) و بی دوام (کالاها و خدماتی که کمتر از سه سال دوام دارند مثل غذا) در یک دوره مشخص می­باشد. این شاخص که به نوعی میزان پول خرج شده برای همه کالاها و خدمات ایجاد شده در کشور را اندازه گیری می­نمایند، به عنوان یک شاخص بسیار مهم در اقتصاد شمرده می­شود و دو سوم کل تولید ناخالص داخلی کشور آمریکا را شامل می­گردد.

تاثیر این شاخص بر نرخ تقاضای دلار آمریکا مستقیم می­باشد؛ به این معنی که زیاد شدن این شاخص نسبت به پیش بینی آن، به معنی تاثیر مثبت بر تقاضای دلار آمریکا می­باشد (روند صعودی برای جفت ارزهائی که دلار آمریکا در آنها ارز پایه و روند نزولی برای جفت ارزهائی که در آنها دلار آمریکا ارز متقابل است) و کاهش آن نسبت به پیش بینی، به معنی کاهش تقاضای دلار آمریکا در نظر گرفته می­شود (روند نزولی برای جفت ارزهائی که دلار آمریکا در آنها ارز پایه می­باشد و روند صعودی برای جفت ارزهائی که در آنها دلار آمریکا ارز متقابل است).

آیا فیبوناچی در پرایس اکشن استفاده می¬شود؟

هنگامی که از این سطوح در امور مالی برای پیش بینی سطوح حمایت و مقاومت استفاده می­شود، اصلاح فیبوناچی منظور ما است. در بخش سرمایه، نسبت­های فیبوناچی برای تعیین تکانه قیمت هر دارایی معین استفاده می­شود. معامله­گران تحلیلی، از آنها و به کمک پرایس اکشن، برای ایجاد خطوط حمایتی و نشان دادن سطوح مقاومت استفاده می­کنند تا بتوانند از سرمایه­گذاری پولی خود با تعیین حد ضرر در سطوح حیاتی فیبوناچی و ایجاد اهداف سود خود، محافظت کنند.

اگر می­خواهید از فیبوناچی استفاده کنید، ابزارهایی وجود دارند که می­توانند کمک کنند و یا روش­های معاملاتی دیگری همچون پرایس اکشن که بهترین روش معاملاتی است، می­توانند به شما کمک کنند اما باید توجه کرد که در تمامی آنها، باید در ابتدا روند بازار را مشخص کرد که پرایس اکشن می­تواند به خوبی به کمک شما بیاید و بعد از پیدا کردن روند، می­توانید در روند صعودی، فیبوناچی را به پایین متصل کنید و با کشیدن آن به سمت راست، آن را بالا ببرید و برای روند نزولی، عکس این را انجام دهید و حد سود و ضرر خود را به خوبی مشخص کنید.

تریگر چیست؟

تریگر یک مفهوم جامع در بستر تحلیل تکنیکال است که در لغت به معنای ماشه است. تریگر در تحلیل تکنیکال به نقاط یا سطوحی گفته می‌شود که ما بر اساس نوع استراتژی معاملات و تحلیل‌هایی که انجام داده‌ایم، در آن محدوده‌ها قصد ورود یا خروج از بازار را داریم. مفهوم تریگر در فرایند خرید و فروش ارزها و… تفاوتی ندارد و همان ‌طور که اشاره کردیم، تریگر همان نقاط حساس در نمودار بازار برای ورود و خروج سرمایه‌گذار است. به عبارت دیگر، فعالان بازار فارکس، تریگر را مجموعه‌ای از نشانه‌ها می‌دانند که با شناسایی آن‌ در روند معاملات، می‌توان سیگنال ورود و خروج دریافت کرد.

مطالب زیر را حتما مطالعه کنید

دیدگاهتان را بنویسید