رکود تورمی چیست؟
رکود تورم زمانی روی میدهد که در یک اقتصاد نرخ بیکاری بالا با رکود یا رشد منفی و افزایش قیمتها (تورم) ترکیب شود. استراتژیهایی برای مبارزه با تورم و رکود وجود دارند، اما ازآنجایی که با اثرات مبارزه میکنند، ترکیب هردو رکود تورمی ایجاد برای کنترل ایجاد میکنند.
از طرفی رکود اقتصادی یا رشد منفی با افزایش عرضه پول روی میدهد و وام گرفتن را برای شرکتها ارزانتر میسازد (نرخهای بهره کمتر). عرضه پول بیشتر به توسعه و افزایش نرخ اشتغال میانجامد که میتواند بهصورت مؤثر از وقوع یک رکود جلوگیری کند یا با آن مبارزه کند.
در مقابل، اقتصاددانان و سیاستگذاران اغلب سعی میکنند تا افزایش تورم را از طریق کاهش عرضه پول کنترل کنند تا اقتصاد را کند سازند. این کار با افزایش نرخ بهره و گران شدن پروسه قرض گرفتن پول انجام میشود. کسبوکارها و مصرفکنندگان کمتر قرض میگیرند و هزینه میکنند و تقاضای پایین از افزایش قیمتها جلوگیری میکند.
بااینوجود، زمانی که یک اقتصاد رکود را تجربه میکند، از هر دو طرف بدترینها روی میدهد: یک رکود ترکیبشده با تورم بالا. برای درک رکود تورمی، دلایل معمول آن و راهحلهای بالقوه، به بررسی بیشتر میپردازیم.
فهرست مطالب
- 1 رکود تورمی چیست؟
- 2 مقایسه رکود تورمی با تورم:
- 3 چرا روکود تورمی اتفاق میافتد؟
- 4 ارز فیات چیست؟
- 5 بیشتر بخوانید:
- 6 نحوه مقابله با رکود تورمی:
- 7 پولگرایان چیست؟
- 8 رکود تورمی چگونه بر بازار کریپتو تأثیر میگذارد؟
- 9 رشد حداقلی یا منفی:
- 10 اقدامات دولت در مقابل رکود تورمی:
- 11 افزایش تورم:
- 12 رکود تورمی در طی بحران نفت سال 1973:
رکود تورمی چیست؟
رکود تورمی یک مفهوم اقتصاد کلان است که در سال 1965، Iain Macleod سیاستمدار بریتانیایی و رئیس Exchequer اولین بار به آن اشاره کرد. نام آن ترکیبی از رکود و تورم است که توضیحدهنده اقتصادی است که حداقل رشد اقتصادی را دارد یا رشد منفی دارد و نرخ بیکاری بالا همراه با افزایش قیمت مصرفکننده (تورم) دارد.
کنترلهای معمول اقتصادی بهکاررفته برای مبارزه با هر شرایطی میتوانند شرایط دیگر را خراب کنند و سروکار داشتن با رکود تورمی را برای یک دولت یا بانک مرکزی دشوار سازند. معمولاً سطوح بالای اشتغال و رشد بهصورت مثبت به تورم مربوط میشوند، اما به رکود تورمی مربوط نمیشوند.
رشد اقتصادی اغلب از طریق تولید ناخالص داخلی (GDP) اندازهگیری میشود که مستقیماً به نرخ اشتغال مرتبط میشود. زمانی که GDP عملکرد خوبی نداشته باشد و تورم افزایش یابد، رکود تورمی شدید میتواند به بحران مالی گستردهتری منجر شود.
مقایسه رکود تورمی با تورم:
همانگونه که مشاهده کردیم رکود تورمی ترکیبی از تورم و رکود اقتصادی یا رشد منفی است. بااینکه تورم به روشهای مختلفی تعریف میشود، اغلب به افزایش قیمت کالاها و خدمات اشاره میکند. میتوان تورم را به این صورت تعریف کرد که عبارت است از کاهش قدرت خرید یک ارز.
چرا روکود تورمی اتفاق میافتد؟
ارز فیات چیست؟
در گذشته بیشتر اقتصادها ارزهای خود را به مقداری از طلا پگد میکردند. این مکانیسم را استاندارد طلا نامیدند اما پس از جنگ جهانی دوم کاملاً نادیده گرفته شد. حذف استاندارد طلا و جایگزینی آن با ارز فیات همه محدودیتهای عرضه پول را برطرف کرد. بااینکه ممکن است این موضوع کار بانکهای مرکزی را در کنترل اقتصاد تسهیل کند، ریسک آسیبرسانی به سطوح تورمی را به همراه دارد که به بالا رفتن قیمتها میانجامد.
بهطور خلاصه، رکود تورمی زمانی روی میدهد که قدرت خرید پول درزمانی که اقتصاد بهکندی بهپیش میرود و عرضه کالاها و خدمات کاهش مییابد، نیز کاهش یابد. دلایل اصلی رکود تورمی با توجه به شرایط پیشین و دیدگاههای مختلف اقتصادی متفاوت است. تئوریها و نظرات بسیاری وجود دارند که رکود تورمی را به شکل متفاوتی توضیح میدهد ازجمله پولگرایان (monetarist)، Keynesian و الگوهای جدید کلاسیک. در ادامه به ذکر مثالهایی میپردازیم.
بیشتر بخوانید:
نحوه مقابله با رکود تورمی:
مقابله با رکود تورمی از طریق سیاست مالی و پولی حاصل میشود. با اینوجود سیاستهای دقیق تصویبشده به مکتب فکری اقتصادی بستگی دارد.
پولگرایان چیست؟
پولگرایان (اقتصاددانانی که اعتقاددارند کنترل عرضه پول مهمترین است) بر این باور هستند که تورم مهمترین فاکتوری است که باید کنترل شود.
در این سناریو، یک پولگرا عرضه پول را کاهش میدهد که هزینههای کلی را کاهش میدهد. این موضوع به تقاضای کمتر و کاهش قیمت کالاها و خدمات منجر میشود. بااینحال مشکل این است که این سیاست سبب رشد نمیشود. رشد بعداً از طریق سیاست پولی سست همراه با سیاست پولی صورت میگیرد.
رکود تورمی چگونه بر بازار کریپتو تأثیر میگذارد؟
تأثیرات دقیق رکود تورمی بر کریپتو را نمیتوان بهراحتی تعریف کرد. بااینوجود، اگر شرایط دیگر بازار را بدون تغییر فرض کنیم، میتوان فرضیههای اصلی مطرح کرد.
رشد حداقلی یا منفی:
یک اقتصاد چندان رشدنیافته یا کاهشی به سطوح رکودی درآمد یا حتی کاهش آن منجر میشوند. در این مورد، مصرفکنندگان پول کمتری برای سرمایهگذاری دارند. این موضوع میتواند به کاهش خرید کریپتو و افزایش فروش منجر شود زیرا سرمایهگذاران خرد برای مخارج روزانه خود باید به پول دسترسی داشته باشند. رشد اقتصادی منفی یا کند سبب میشود تا سرمایهگذاران بزرگ سراغ داراییهای با ریسک بالا از قبیل سهام و رمز ارز ها نروند.
اقدامات دولت در مقابل رکود تورمی:
معمولاً دولت در ابتدا سعی در کنترل تورم خواهد کرد و سپس با مشکل رشد و بیکاری سروکار خواهد داشت. تورم را میتوان از طریق کاهش عرضه پول مهار کرد و برای افزایش نرخ بهره یک روش را به کار برد.
این کار نقدینگی را کاهش میدهد زیرا پولهای خود را در بانکها نگهداری میکنند و وام گرفتن هزینه بسیاری دارد. با افزایش نرخها، سرمایهگذاریهای با ریسک بالا و بازگشت بالا کمتر طرفدار پیدا میکنند. ازاینرو، شاید در طی دورانی که نرخ بهره افزایشیافته است و عرضه پول کمتر شده است، تقاضا برای کریپتو و نیز قیمتها کاهش یابند.
زمانی که دولتی تورم را تحت کنترل داشته باشد، این کار احتمالاً به رشد اقتصادی منجر میشود. این کار معمولاً از طریق تسهیل کمی و کاهش نرخ بهره انجام میشود. در چنین سناریویی، تأثیرات بر بازارهای کریپتو احتمالاً به دلیل افزایش عرضه پول مثبت خواهند بود.
افزایش تورم:
سرمایهگذاران پول مطرح میکنند که بیت کوین میتواند پوشش مناسبی برای افزایش نرخ تورم باشد. هرچه بیشتر باشد تورم افزایش مییابد و ثروت شما بدون دریافت بهره به شکل پول فیات باقی میماند و به این صورت ارزش واقعی آن کاهش مییابد. برای دوری از چنین اتفاقی، بسیاری برای حفظ قدرت خرید بلندمدت خود و کسب سود به سراغ بیت کوین رفتهاند؛ زیرا سرمایهگذاران BTC را بهعنوان یک ذخیره ارزش خوب ناشی از انتشار و عرضه محدود آن میدانند.
این استراتژی پوشش دهی شاید در گذشته برای سرمایهگذارانی که بیت کوین و دیگر رمز ارز ها را در طی سالها ذخیره کردند کارآمد بوده است، بهویژه در دوران تورم و رشد اقتصادی یا پسازآن. بااینوجود، استفاده از کریپتو بهعنوان پوششی در مقابل تورم در بازههای زمانی کوتاهتر مناسب نیست، بهخصوص در طی دورههای رکود تورمی. باید توجه داشت که فاکتورهای دیگری همچون ارتباط گسترده میان بازارهای کریپتو و سهام وجود دارند.
رکود تورمی در طی بحران نفت سال 1973:
در سال 1973 اوپک (OPEC) تحریم نفتی را برای گروهی از کشورها اعلام کرد. این تصمیم واکنشی بود در قبال حمایت این کشورها از اسرائیل در جنگ Yom Kippur. با کاهش ناگهانی عرضه نفت، قیمت نفت افزایش یافت که این موضوع منجر به کمبودهای زنجیره عرضه و قیمتهای بالاتر مصرفکننده شد و درنتیجه آن نرخ تورم بالا رفت.
در کشورهایی همچون آمریکا و انگلیس، بانکهای مرکزی برای افزایش رشد اقتصادی، نرخ بهره را کاهش میدهند. نرخ بهره کمتر دریافت وام را ارزانتر میسازد و سبب افزایش خرج کردن میشود تا پسانداز کردن. بااینوجود، مکانیسم معمول برای کاهش تورم افزایش نرخ بهره و ترغیب مصرفکنندگان به پسانداز است.
باوجوداینکه هزینههای انرژی و نفت بخش بزرگی از هزینههای مصرفکننده را تشکیل میدهند و نرخ تورم سبب افزایش رشد کافی نشد، بسیاری از اقتصادهای غربی تورم بالا و اقتصاد دارای رکود را تجربه کردند.
رکود تورمی موقعیت منحصربهفردی برای اقتصاددانان و سیاستگذاران به وجود آورد زیرا تورم و رشد منفی معمولاً همزمان روی نمیدهند. ابزارهای مبارزه با رکود اغلب سبب تورم میشوند، درحالیکه استراتژیهای لازم برای کنترل تورم میتوانند به رشد اقتصادی کند یا منفی منجر شوند. ازاینرو، در زمان رکود تورمی، باید مفهوم اقتصاد کلان و فاکتورهای مختلف آن ازجمله عرضه پول، نرخ بهره، عرضه و تقاضا و نرخ اشتغال را مدنظر قرار داد.
دیدگاهتان را بنویسید