بلاگ

داستان فروپاشی مالی ایسلند در دوران ظهور بیت کوین

اگر از دنبال‌کنندگان حوزه ارزهای دیجیتال باشید، احتمالاً می‌دانید که بیت کوین درست بعد از بحران مالی جهانیِ سال 2008 ظهور کرد. اگر هم جزو بیت‌کوینرها باشید، قطعاً با اشتیاق فراوان منتظر روزی هستید که سیستم بانکی از هم بپاشد و اَبَر ‌بیت‌ کوینی‌ شدن (Hyper-Bitcoinization) اتفاق بیافتد. این در‌ حالی‌ است که بسیاری از افرادی که فروپاشی بانک‌ها را در سال 2008 با همه وجودشان تجربه کرده‌اند، بر این باورند که این واقعیت وحشتناک‌تر از آن است که بتوان تصورش کرد.

یکی از افرادی که دراماتیک‌ترین سقوط بانک‌ها و بازار سهام را در سال 2008 در ایسلند تجربه کرد، جَرِد بیبلر (Jared Bibler)، تحلیلگر خبره و مشاور مالی سابق وال‌استریت است که حدود 20 سال سابقه کار در بازارهای جهانی دارد. در این مقاله از وب‌سایت کوین تلگراف که به ‌قلم اندرو فنتون (Andrew Fenton) با استفاده از خاطرات آقای بیبلر نگاشته شده است، خواهیم دید که هنگام سقوط بانک‌ها چه اتفاقی می‌افتد. پس با این مقاله از سایت مدرسان پیشتاز همراه ما باشید.

بحران مالی سال 2008، سال‌ها در حال شکل‌ گرفتن بود. از یک سال پیش‌از‌آن، بازارهای مالی سراسر جهان نشانه‌هایی را بروز می‌دادند که از روی آن‌ها می‌شد وقوع بحران را پیش‌بینی کرد. بی‌ان‌پی پاریبا (BNP Paribas)، هشتمین بانک بزرگ جهان، به سرمایه‌گذاران هشدار می‌داد که در آینده نزدیک شاید نتوانند از صندوق‌های آن‌ها پول برداشت کنند و بانک بریتانیایی نورثرن راک (Northern Rock) قصد داشت از بانک انگلستان درخواست کمک مالی اضطراری کند و دو صندوق پوشش ریسک بیر استیرنز (Bear Stearns) هم در حال سقوط بودند.

درنهایت، رکود بزرگ اتفاق افتاد و این بدترین بحران مالی تاریخ بود. پیشرفته‌ترین اقتصادها از دهه 1930 به این طرف، چنین رکودی را تجربه نکرده بودند. بدتر از همه اینکه روند بهبودی بعد از بحران هم در‌مقایسه ‌با رکودهای گذشته بسیار کندتر پیش می‌رفت.

مانند بسیاری از اعضای جامعه ارزهای دیجیتال، بیبلر هم جزو کسانی بود که پیش از فروپاشی بانک‌ها در آن سال، فکر می‌کرد فقط خودش متوجه شکاف‌های روزافزون در سیستم مالی شده است و از این بابت احساس غرور می‌کرد. با ‌این ‌حال، وقتی در‌نهایت اتفاق افتاد، اعتراف کرد که غرورش نابجا بوده است.

پروفسور گیلفی مگنسون (Gylfi Magnússon) حوالی ظهر در برنامه نشنال نیوز حاضر می‌شود و می‌گوید: بانک‌ها ورشکست شده‌اند. ارز کافی برای تهیه کالاهای روزمره نداریم. همان موقع ایسلندی‌ها با برداشت پول نقد به ‌مبلغ 5.5 میلیارد کرونا ایسلند به این خبر واکنش نشان دادند. این مقدار 27 برابر برداشت عادی پول در یک روز در ایسلند بود.

نگاهی به گذشته بیبلر؛ از وال‌استریت تا لندزبنکی

در سال 2004، بیبلر تصمیم گرفت از خیرِ شغل پراسترسش در وال‌استریت بگذرد و به ایسلند نقل ‌مکان کند. در ایسلند، در لندزبنکی (Landsbanki)، یکی از بانک‌های بسیار بزرگ این کشور، مشغول به کار شد. با ‌این ‌حال درست سرِ بزنگاه، چند روز قبل از آنکه هر سه بانک بزرگ این کشور در اکتبر 2008 سقوط کنند، کارش را ترک کرد. بعدازآن، به گروه FME پیوست که درباره سقوط این بانک‌ها تحقیق می‌کرد.

هریک از این سه بانک به بزرگی شرکت انرژی انرون (Enron) بودند و تأثیر فروپاشی آن‌ها روی ساکنان این کشور که به 350 هزار نفر هم نمی‌رسیدند، به ‌اندازه‌ای عظیم بود که انگار 300 بانک بزرگ در کشوری به‌ وسعت ایالات متحده سقوط کرده‌اند. بازار سهام به‌ اندازه 97 درصد سقوط کرد و ارزش کرونا، واحد پول ایسلند، به نصف رسید. مردم شروع به انباشت کالا کردند و سوپرمارکت‌ها خالی شد. بسیاری از افراد مجبور بودند برای خریدن غذا ساعت‌ها صف بکشند.

قفسه‌های سوپرمارکت‌ها خالی بود و حتی نمی‌دانستید وعده بعدی غذایتان را چطور فراهم خواهید کرد. در این وضعیت، حتی نمی‌توانید مطمئن باشید پول در کیفتان فردا صبح برای خریدن چیزی کافی خواهد بود یا نه. فکر می‌کنم این یعنی فروپاشی واقعی کل جامعه.

در ماه‌های پس ‌از آن، تورم سالانه به 14 درصد و نرخ بهره به 15 درصد رسید؛ در حالی ‌که تولید ناخالص داخلی به ‌معنای واقعی کلمه به 10 درصد سقوط کرد و کشور را به خاک سیاه نشاند و نرخ بیکاری پنج برابر شد. کشوری که ازنظر شاخص صلح جهانی به‌عنوان صلح‌آمیزترین کشور جهان شناخته شده بود، به جایی زشت و کریه تبدیل شد.

صلح ‌طلب‌ترین کشور دنیا چگونه در بدهی فرورفت؟

ایسلند کشوری بسیار غیرعادی است. با وجود داشتن فقط 350 هزار نفر جمعیت، تمام امکاناتی که کشوری بزرگ و پیشرفته باید داشته باشد، د‌ر اختیار دارد: از حکومت مستقل گرفته تا خدمات گمرکی و بازار سهام و صنعت. اقتصاد ایسلند سال‌ها برپایه ماهی‌گیری و ذوب آلومینیوم بنا شده بود؛ اما بعد از تجدید ساختار بخش بانکداری آن در سال 2001 و خصوصی‌سازی آن‌ها، مقادیر زیادی ارز به کشور سرازیر شد. این بانک‌ها برای به ‌دست‌ آوردن املاک خارج ‌از کشور و برندهای مُد و تیم‌های فوتبال خارجی خرج‌های زیادی کردند که باعث شد ایسلند بدهی زیادی بالا بیاورد.

با گذشت فقط 7 سال، این بانک‌ها 20 برابر بزرگ‌تر شدند و تا سه ‌ماهه دوم سال 2008، بدهی ملی به 50 میلیارد یورو افزایش یافت که معادل 160 هزار یورو به ‌ازای هر مرد و زن و کودک بود.

با رونق اقتصاد و جهش بازار سهام که 4 درصد سود در هر ماه عاید سرمایه‌گذاران می‌کرد، تعجبی نداشت که هیچ ‌کس به هشدارهای موجود در گزارش‌های شوم سال 2006 توجهی نکند. این گزارش‌ها را صندوق بین‌المللی پول و شرکت خدمات مالی مریل لینچ منتشر می‌کردند.

عملکرد عجیب ‌و غریب لندزبنکی

با اینکه بیبلر خودش تا حدی به رفتار خونسردانه سوق پیدا کرده بود، از بی‌کفایتی و بی‌خیالی همکارانش و لندزبنکی وحشت می‌کرد. آنان همه کارها را با داده‌هایی که دستی وارد می‌کردند، انجام می‌دادند و تعداد انگشت‌شماری از آنان می‌توانستند حتی مفاهیم ابتدایی مانند تسویه ‌حساب‌های T+3 را درک کنند که به‌ معنای تسویه معامله اوراق بهادار در مدت 3 روز است.

در جایی دیگر، بیبلر متوجه شد که اعضای تیم فروش همه ارقام درج‌ شده در بروشور یک صندوق سرمایه‌گذاری را از کرونا ایسلند به یورو تبدیل می‌کنند. آنان برای این کار از روش یافتن (Find) و جای‌گذاری (Replace) استفاده می‌کردند؛ بدین‌ صورت که ابتدا عبارت کرونا را می‌یافتند و سپس آن را با یورو جایگزین می‌کردند. هدف تیم فروش از این کار، جذب سرمایه‌گذاران آلمانی بود؛ غافل از اینکه این صندوق فقط به این دلیل بازدهی زیادی داشت که از کرونا ایسلند استفاده می‌کرد. ظاهراً هیچ قانونی در این بانک حکم‌فرما نبود. آخرینِ آن‌ها هم زمانی بود که مدیر بیبلر به او دستور داد در سه نوبت جداگانه هر‌بار ۵‌میلیون یورو به چند حساب بانکی ناشناس و بدون هیچ سندی واریز کند.

جالب این‌‌جا است که مدتی بعد مدیر همان کسی که از بیبلر خواسته بود پول‌ها را واریز کند، درباره نقل‌ و انتقالات غیرعادی شروع به پرس ‌و جو می‌کند و آقای مدیر هم همه ‌چیز را گردن بیبلر بیچاره می‌اندازد. بیبلر به ‌طور غیرمستقیم از این موضوع خبردار می‌شود و همان موقع تصمیم به استعفا می‌گیرد.

3 اکتبر 2008

صندوق بین‌المللی پول با ایسلند تماس می‌گیرد: هفته بعد می‌خواهیم تیمی را به آن‌جا بفرستیم. هم ‌زمان بانک کاوپینگ (Kaupþing)  10 میلیارد کرونا (معادل 88 میلیون دلار) به هلدینگ مارپل در خارج از کشور انتقال می‌دهد.

بیشتر بخوانید:

بحران آشکار می‌شود

در اواسط سپتامبر 2008، بحران به‌ سرعت شیوع پیدا کرد و تمام بازارهای مالی در دنیا شوکه شدند. در 15 سپتامبر، برادران لمن، چهارمین بانک بزرگ وال‌استریت و مؤسسه مالی آمریکایی مریل لینچ سقوط کردند. فردا و پس‌فردای آن روز هم به‌ ترتیب سقوط AIG، شرکت بسیار بزرگ بیمه آمریکا و HBOS، بزرگ‌ترین مؤسسه وام مسکن در ایالات متحده، اتفاق افتاد.

بانک‌های ایسلند درست مانند مهره‌های دومینو یکی بعد از دیگری سقوط کردند: گلینتر در 6 اکتبر، لندزبنکی در 7 اکتبر و کاوپینگ در 9 اکتبر. فقط در یک هفته، 90 درصد از بخش مالی نکول کرد و جای تعجبی ندارد که بانک‌ها با 20 برابر حالت عادی برداشت پول نقد مواجه شدند. کرونا به ‌سرعت ارزش خود را از دست می‌داد و بیبلر به‌ سرعت به فرانسه سفر کرد تا بتواند از خودپردازهای آنجا تا حد ممکن یورو نقد دریافت کند.

ازآن‌جا‌ که بیبلر کارش را چند روز قبل از سقوط ترک کرده بود، مشمول تأمین اجتماعی نمی‌شد و صندوقی که پس‌اندازش در آن بود، هم مسدود شد. شش ماه طول کشید تا دوباره به پولش دسترسی پیدا کرد.

در ایسلند، کل مبلغ وام مسکن با تورم به‌ سمت بالا تنظیم می‌شود. همین امر باعث شد 20 درصد سهمش از خانه که با همسرش، هولدا، در آن زندگی می‌کرد، یک پاپاسی هم نیرزد. ناگهان ارزش وامی که 80 درصد سهم خانه را تشکیل می‌داد (20 درصد از سهم خانه به بیبلر تعلق داشت و 80 درصدش را وام گرفته بود)، به 110 یا 120 درصد رسید. مجبور شدند کسی را پیدا کنند که خانه را بگیرد و خودش وام مسکن را پرداخت کند.

تحقیقات آغاز می‌شود

بعد از شش ماه بیکاری، بیبلر در تیمی 16 نفره در سازمان نظارت مالی FME که روی بررسی دلایل سقوط کار می‌کرد، مشغول به کار شد. او دو سال تمام صفحات اکسل را بررسی کرد تا شواهد آنچه اتفاق افتاده بود، کنار هم بچیند و نتیجه‌گیری کند. تا زمان حضور در دفتر دادستان ویژه در ریکیاویک، او و تیمش 30 پرونده جنایی را بررسی کردند.

به ‌زودی مشخص شد که این بانک‌ها به ‌مدت یک دهه یا بیشتر، مشغول کلاه‌برداری‌های گسترده در بازار بودند. هر سه بانک سهام خود را از بازار می‌خریدند تا قیمت آن را بالا نگه دارند. در بسیاری از روزهای آن سال‌ها، خود این سه بانک بزرگ‌ترین خریداران بازار بودند. کاوپینگ که از همه بزرگ‌تر بود، 1.25 میلیارد دلار از سهام خودش را یک سال قبل از سقوط خریده بود؛ در حالی‌ که ارزش بازار آن فقط 5 میلیارد دلار بود.

برای پنهان ‌کردن این حجم عظیم از سهام، بانک‌های یاد شده شرکت‌هایی جعلی ایجاد کردند و به آن‌ها وام‌های کلان دادند تا این سهام‌ها را بخرند. این مشخصاً کلاه‌برداری بود. تا زمانی که آن‌ها به قرض‌گرفتن از خارج از کشور ادامه می‌دادند و رشد می‌کردند، می‌توانستند به خرید سهام ادامه دهند تا قیمت تعیین ‌شده را هرجا که دوست داشتند، حفظ کنند.

این فروپاشی به ‌دلیل حجم زیاد سرمایه‌گذاری خارجی در ایسلند به رویداد بزرگ بین‌المللی تبدیل شد. حدود 300 هزار نفر از مردم انگلستان متضرر شدند و فقط شوراهای محلی بریتانیا 840 میلیون پوند سرمایه‌گذاری را برآورد کردند.

متأسفانه از یک سو ایسلند کشور کوچکی بود و از سوی دیگر طراحان این برنامه دستشان در یک کاسه بود؛ به‌ همین ‌دلیل، کسی تمایل چندانی به محاکمه مجرمان نداشت. تا سال 2011، تعداد افرادی که بیبلر با آنان کار می‌کرد، به سه نفر کاهش یافت و چاره‌ای برای بیبلر نماند جز اینکه کارش را ترک کند.

هیچ عدالتی برقرار نشد

مشاور درست می‌گفت. بیبلر ساده‌لوحانه انتظار داشت که این افراد با دوره‌های طولانی حبس مواجه شوند؛ زیرا تصور می‌کرد برای هریک از جنایاتشان حداکثر مجازات، یعنی 6 سال حبس را در نظر می‌گیرند.

وقتی بیبلر فهمید دادستان‌ها هزاران جرم را فقط با یک اتهام پوشش می‌دهند و حداکثر مجازات آن فقط چند سال است، مات و مبهوت ماند. برای مثال، محاکمه بانک کاوپینگ به این صورت بود: 9 مدیر اجرایی به جرم سوءاستفاده از بازار متهم شدند و شواهد به ‌وضوح نشان داد که بین سال‌های 2007 تا 2008، آنان در خرید 42 درصد از کل سهام خودشان در ایسلند و 31 درصد از سهام در سوئد نقش داشتند.

با اینکه این جنایات بسیار بزرگ بودند و درنتیجهٔ آن‌ها 30000 نفر سرمایه‌گذار بانکی نابود شدند، تنها 7 نفر از 9 نفر در سال 2015 در دادگاه منطقه‌ای ریکیاویک محکوم شدند و دوران محکومیت آنان از صفر تا چهارونیم سال زندان بود.

همه مدیران عامل و مدیران اجرایی این سه بانک بزرگ و مؤسسه‌های مرتبط با آن‌ها که شامل 29 مرد و 2 زن بودند، در‌مجموع به‌ 99 سال زندان محکوم شدند که به ‌طور متوسط برای هریک از آن‌ها بیشتر از 3 سال و 2 ماه نشد. همین مجازات ساده همه جرائم مختلفی که مرتکب شده بودند، از معاملات داخلی تا دست‌کاری بازار را پوشش داد.

بیشتر آنان پس از گذراندن دوران محکومیت در زندان کویابرگیا (Kviabryggja) در بخش جرایم یقه ‌سفید (بخش مربوط به جرایم افراد بلند پایه کشور)، پس از یک سال آزاد شدند.

نخست‌وزیر ایسلند هم در دادگاه ویژه به‌ دلیل سهل‌انگاری در مسئولیت‌هایش مجرم شناخته شد؛ اما از زندان نجات یافت. او بعدها سفیر ایسلند در ایالات متحده شد.

ظهور بیت کوین

بیت کوین اندکی بعد از فروپاشی صنعت بانکداری ایسلند متولد شد و استخراج ارزهای دیجیتال به‌ لطف انرژی ارزان و کاملاً تجدیدپذیر انرژی زمین‌گرمایی و برق ‌آبی این کشور به صنعتی در خور توجه تبدیل شد. برخی برآوردها نشان می‌دهد که 8 درصد از کل بیت کوین‌های موجود در ایسلند استخراج شده است.

باوجوداین، او اطمینان دارد که سقوط دیگری در راه است. او این کتاب را با هشدار درباره این موضوع به ‌پایان می‌رساند که فروپاشی مالی ایسلند نتیجه چشم‌ پوشی بر فساد بود تا ماشین صنعت مالی پول را بیرون بکشد.

مطالب زیر را حتما مطالعه کنید

دیدگاهتان را بنویسید