بلاگ

مهم‌ترین الگوهای هارمونیک و پیدا کردن آن‌ها

اگر نمودارهای قیمتی در بازارهای مالی را بررسی کرده باشید، حتی بدون آن‌که چیزی از تحلیل تکنیکال بدانید احتمالا اشکالی همانند حروف انگلیسی W و M را به وفور دیده‌اید. این اشکال با توجه به طول هر کدام از امواجی که درون خود دارند، می‌توانند ما را در پیش‌بینی آینده روند و به خصوص محل تغییر روند در آینده کمک کنند. الگوهای هارمونیک بسیار کاربردی هستند اما برای استفاده از الگوهای هارمونیک و سود بردن از آن‌ها در بازارهای مالی باید حتما از آموزش درست برخوردار باشید. البته این موضوع فقط مربوط به الگوهای هارمونیک نیست، بلکه برای استفاده از هرآن‌چه در بازارهای مالی به آن نیاز دارید باید آموزش اصولی ببینید، اینجا است که متوجه می‌شویم گذراندن یک دوره آموزش ارز دیجیتال چقدر در مسیر سودسازی شما در بازارهای مالی موثر است که مدرسان پیشتاز، بهترین انتخاب شما برای آموزش می­‌تواند باشد که در ادامه ما سعی داریم به بررسی شناخته‌ شده‌ترین الگوهای هارمونیک و روش معامله با مقاله‌ این آکادمی بپردازیم.

برای تحلیل به وسیله‌ الگوهای هارمونیک، استفاده از فیبوناچی کمک شایانی به شما می‌کند تا نقاط برگشتی قوی را پیدا کنید. در نتیجه با اینکه در این مطلب قصد بررسی الگوهای هارمونیک را داریم، اجازه دهید خیلی کوتاه فیبوناچی را بررسی کنیم.

نسبت‌های فیبوناچی

نسبت‌های فیبوناچی درواقع درصدهایی از حرکت هستند که ما انتظار داریم تغییر جهت حرکت را در الگو هارمونیک در یکی از آن درصدها مشاهده کنیم.

انواع فیبوناچی

فیبوناچی بازگشتی داخلی (Retracement)

زمانی که یک روند را مشاهده می‌کنید فارغ از اینکه روند صعودی یا نزولی باشد، حرکت خود را به یک ‌باره به پایان نمی‌رساند به این معنی که به عنوان مثال اگر روند یک رمز ارزی صعودی باشد به این معنا نیست که روند همیشه صعودی است؛ بلکه امکان دارد در نواحی خاصی تغییر روند داده و دوباره به روند اصلی خود بازگردد.

فیبوناچی بازگشتی خارجی (Extension)

فیبوناچی اکستنشن زمانی کاربرد دارد که روند فارغ از صعودی یا نزولی بودن آن بیش از 100 درصد تغییر کند، به عبارتی تمام مسیری را که پیش رفته بود بازگشته و همچنان ادامه دهد. کار فیبوناچی اکستنشن یا بازگشتی خارجی آن است که حمایت‌ها و یا مقاومت‌های بالای 100 درصد را نشان ‌دهد.

فیبوناچی پروجکشن (Projection)

ابزار فیبوناچی پروجکشن با استفاده از سه نقطه، اهداف را به ما نشان می‌دهد. به عبارتی این ابزار با لحاظ کردن روند، آینده و اهداف پیش‌ رو را مشخص می‌کند. یکی از جملات معروف در میان تحلیلگران تکنیکال این است که بازار حرکات گذشته خود را تکرار می‌کند. درواقع این فیبوناچی بر اساس همین اصل کار می‌کند و گفته می‌شود که بازار از حرکات پیشین خود الگوبرداری می‌کند.

فیبوناچی انبساطی (Expansion)

فیبوناچی انبساطی بسیار به فیبوناچی پروجکشن شباهت دارد با این تفاوت که برای استفاده از این ابزار به دو نقطه احتیاج داریم نه سه نقطه.

3 مفهوم مهم که در این مقاله باید بدانید

هم‌پوشانی

هم‌پوشانی به محدوده‌ای اطلاق می‌شود که چند درصد فیبوناچی در آن قرار گرفته‌اند، زمانی همپوشانی اتفاق می‌افتد که ما برای اطمینان بیشتر از چند فیبوناچی استفاده کنیم و مشاهده کنیم که در برخی نواحی چندین فیبوناچی اهدافی خاص را به ما نشان می‌دهند. محدوده‌ هم پوشانی به احتمال زیاد محل برگشت روند را به ما نشان می‌دهد.

PRZ یا نقاط بازگشت

هر الگو، PRZ خود را دارد که نقاط برگشت روند را به ما نشان می‌دهد. معمولا نقاط برگشتی از همپوشانی فیبوناچی‌های مختلف به دست می‌آیند.

الگوهای هارمونیک

الگوهای هارمونیک بر اساس رفتار طبیعت شکل می‌گیرند. آنچه در بازارهای مالی اتفاق می‌افتد متاثر از روانشناسی و طبیعت است. حضور و استفاده از سطوح فیبوناچی مهر تاییدی بر نقش طبیعت بر روی بازارهای مالی است. ساختارهای قیمتی (الگوها) معمولا با استفاده از سطوح فیبوناچی نشان داده می‌شوند، به عبارت دیگر برای تشخیص الگوهای هارمونیک از سطوح فیبوناچی کمک گرفته می‌شود.

پرایس اکشن که به رفتار قیمت اشاره دارد از مهمترین و کاربردی‌ترین روش‌های تحلیل تکنیکال به شمار می‌رود و تکنیکالیست‌های شناخته‌ شده در سراسر دنیا اعلام کرده‌اند که پرایس اکشن بخش مهمی از تحلیل آن‌ها را در بر گرفته است.از طرفی پرایس اکشن بخشی جداناپذیر از الگوهای هارمونیک است تا جایی که می‌توان به جرات گفت که اگر با استفاده از الگوهای هارمونیک و بدون پرایس اکشن معامله‌ گری کنید نمی‌توانید به صورت مستمر امیدوار به کسب سود باشید؛ زیرا الگوهای هارمونیک بر اساس پرایس اکشن در نواحی PRZ  هستند.

انواع الگوهای هارمونیک

الگوی ایده آل AB = CD

الگویی سه موجی شامل امواج AB, BC, CD که پایه و اساس بسیاری از الگوها اعم از کلاسیک و هارمونی است. نکته‌ای که در رابطه با این الگو می‌توان به آن اشاره کرد این است که این الگو در تمام تایم فریم‌ها (بازه‌های زمانی) و در تمام بازارهای مالی به فراوانی دیده می‌شود.

در این الگو AB به هر اندازه که حرکت کند، CD  نیز به همان میزان حرکت می‌کند. در واقع در این الگو علی‌رغم آنکه یک روند صعودی یا نزولی است ممکن است در میانه‌ راه مسیری خلاف جهت اصلی خود را در پیش گیرد و سپس دوباره به روند اصلی خود بازگردد. در این الگو با توجه به اینکه خط BC از کدام درصد (تراز) فیبوناچی برگشته است می‌توانیم انتهای مسیر یعنی نقطه‌ D را مشخص کنیم.

در حالت بولیش، این الگو زمانی که قیمت به نقطه‌ D می‌رسد (طول CD به اندازه‌ طول AB می‌شود) یک حرکت صعودی را شروع می‌کند به همین دلیل به آن بولیش (Bullish) گفته می‌شود و اما در حالت نزولی (Bearish) این الگو زمانی که قیمت به نقطه‌ D برسد یعنی یعنی طول موج CD به اندازه طول موج AB شود، یک موج نزولی را آغاز می‌کند. در نتیجه در هر دو حالت صعودی و نزولی می‌توان گفت که نقطه‌ D همان جایی است که روند از آنجا تغییر جهت می‌دهد.

بیشتر بخوانید:

شرایط ضروری برای ایجاد الگوی AB=CD و معامله در آن

اولین موردی که باید به آن توجه کرد این است که طول موج BC هرگز نباید بیشتر از AB باشدد. به زبان ساده BC باید حداکثر هم‌اندازه و یا کوتاه‌تر از AB باشد. ناگفته نماند که برابری AB و BC کمتر اتفاق می‌افتد. برای اینکه از این الگو استفاده کنید باید مطمئن شوید که D از B فراتر رفته است و یا به عبارتی طول موج CD بلندتر از طول موج BC خواهد شد.

الگوی خفاش (Bat Pattern)

تمام الگوهای هارمونیک الگوی پیشین یعنی ABCD یا AB=CD را در خود دارند، اما یک موج دیگر به این الگو اضافه می‌شود و الگوهای دیگر را تشکیل می‌دهد. به همین دلیل است که گفته می‌شود الگوی AB=CD یک الگوی اساسی است که فهم آن به شما در درک الگوهای دیگر نیز کمک می‌کند و درواقع برای فهم دیگر الگوها ضروری است.

مواردی که باید در الگوی خفاش بررسی شوند:

  • طول موج AB باید از فیبوناچی 618% موج XA کمتر باشد. (بهتر است در محدوده‌ فیبوناچی 318 تا 0.5 باشد)
  • نقطه‌ C در محدوده‌ بین فیبوناچی 382 الی 886% موج AB قرار بگیرد.
  • مقدار BC پروجکشن باید حداقل 618% باشد. (محدوده‌ 618 الی 2.618)
  • نقطه‌ای که AB=CD را مشخص می‌کند باید در محدوده‌ PRZ قرار گیرد.
  • با بررسی نکات لازم (پرایس اکشن) می‌توان گفت که آیا موج CD قرار است Extended باشد یا نه که در الگوی خفاش معمولا Extended AB=CD است.
  • از مهم‌ترین نکاتی که در بررسی و تشخیص الگوی BAT (خفاش) باید به آن توجه کرد این است که نقطه‌ D به هیچ عنوان نباید فراتر از X برود. به عبارتی نقطه‌ D باید در محدوده‌ فیبوناچی 886% موج XA قرار گیرد. (البته اگر کندلی و یا سایه‌ کندل از محدوده‌ 886% پیش برود در صورتی که از نقطه‌ X فراتر نرود همچنان می‌تواند یک الگوی خفاش تلقی شود.)

نکته‌ای که در مورد الگوی خفاش وجود دارد این است که برگشت روند از ناحیه‌ PRZ (نواحی که نقطه‌ D در آن قرار گرفته است) شدید و یا به عبارتی شارپ است. همچنین سقف دوم و یا کف دوم (با توجه به روند حرکت) پایین‌تر از سقف اول است و کف دوم بالاتر از کف اول است.

الگوی هارمونیک گارتلی

مواردی که باید در الگوی گارتلی بررسی شوند:

  • نقطه‌ی B روی فیبوناچی Retracement 618% از موج XA قرار می‌گیرد.
  • BC پروجکشن یا همان موج CD باید در محدوده‌ فیبو 13% الی 618% باشد.
  • نقطه‌ی C در محدوده‌ی 382% الی 886% موج AB قرار می‌گیرد.
  • در این الگوی هارمونیک AB = CD معمولا کامل می‌شود؛ به عبارت دیگر در منطقه‌ی PRZ تحقق این تساوی را بررسی می‌کنیم.
  • نقطه D بر روی فیبو 786% از موج XA ظاهر می‌شود.

 

معامله با استفاده از الگوی هارمونیک گارتلی

ابتدا به بررسی نمودار می‌پردازیم، برای تشخیص اینکه یک نمودار مشکوک به گارتلی، شرایط لازم را دارد یا خیر، با استفاده از فیبوناچی  Retracement به بررسی نقطه‌ی B می‌پردازیم، اگر نقطه‌ی B روی 0.618% موج XA قرار گرفته باشد، می‌توان گفت که این الگو می‌تواند الگوی هارمونیک گارتلی باشد. اما فقط این نیست و باید به بررسی موج‌های دیگر نیز بپردازیم. یک فیبو روی موج AB رسم می‌کنیم تا متوجه شویم که آیا نقطه‌ی C در محدوده‌ی فیبو 0.382 الی 0.886 موج AB واقع شده است یا خیر؟

حال فیبو BC پروجکشن که می‌تواند نهایتا 1.618 باشد را رسم می‌کنیم. این محدوده می‌تواند از 1.13 الی 1.618 باشد و اما مهم‌ترین بخش، فییوناچی Retracement موج XA را روی نمودار قرار می‌دهیم و خطی عمودی را بر روی ناحیه‌ 0.786 رسم می‌کنیم.

یکی دیگر از مواردی که بررسی می‌کنیم این است که در الگوی هارمونیک گارتلی معمولا AB=CD محقق می‌شود. برای این تساوی از درصد 1 فیبو Trend-based Fibo Extention  روی ABC استفاده می‌کنیم. ما برای معامله کردن با استفاده از الگوی گارتلی به دنبال نقطه‌ D هستیم تا بتوانیم ناحیه‌ تغییر جهت روند را پیدا کنیم.

یک ناحیه‌ PRZ درر میان پروجکشن BC که رسم کرده بودیم و همچنین فیبو 0.78 Retracemant  موج XA به وجود می‌آید که بهترین ناحیه برای تغییر جهت حرکت روند است. درصد 1 فیبو Trend-based Fibo Extention نیز می‌تواند در این محدوده‌ PRZ لحاظ شود، اما در این میان فیبو 0.78 موج XA از همه مهم‌تر است.

الگوی هارمونیک خرچنگ (Crab)

در این الگو بر خلاف دو الگویی که پیش از این بررسی کردیم، نقطه‌ D از نقطه‌ X فراتر می‌رود. به هر حال در بررسی نمودارهای مختلف در بازارهای مالی به مواردی بر می‌خورید که نقطه‌ D از نقطه‌ X فراتر خواهد رفت، در چنین مواردی این الگو و الگویی که در آینده بررسی می‌کنیم برای تحلیل نمودار به کمک شما می‌آیند.

مواردی که باید در الگوی خرچنگ بررسی شوند:

  • نقطه‌ B باید در محدوده‌ فیبو 382% الی 618% از موج XA قرار بگیرد.
  • نقطه‌ C باید در محدوده‌ فیبو 382% الی 886% از موج AB قرار بگیرد.
  • BC پروجکشن یا همان نقطه D در محدوده‌ 618% الی 618% قرار می‌گیرد. لازم به ذکر است که سطوح 2.618، 3.14 و 3.618 از نواحی بسیار مهمی هستند که در صورتی که با فیبو 1.618% از موج XA نزدیک به هم شدند یک ناحیه‌ PRZ قوی را تشکیل می‌دهند.
  • باز هم نکته‌ مهم‌تر در این الگو این است که نقطه‌ D بر روی سطح 618% موج XA قرار می‌گیرد.

نکته‌ای که در اینجا باید اضافه کنیم این است که پس از مشخص کردن ناحیه‌ PRZ معمولا برگشت روند به شدت و به صورت شارپ صورت می‌گیرد.

معامله با استفاده از الگوی هارمونیک خرچنگ

در الگوی بولیش یا صعودی خرچنگ ابتدا قیمت صعود می‌کند (XA) سپس دچار یک افت قیمت می‌شود (AB) و بعد از آن دوباره یک صعود قیمت را شاهد هستیم (BC) و در انتها افت قیمت را مشاهده‌ می‌کنیم(CD).

در پایان این افت قیمت در نقطه‌ D انتظار یک رشد قیمت را داریم، اما نکته‌ای که اینجا باید به آن توجه کرد این است که این الگو شباهت بسیاری به الگوهای پیشین دارد، اگر در میانه‌ راه موج CD به اشتباه فکر کنیم که این یک الگوی هارمونیک خفاش است چطور؟

برای اینکه از این دست خطاها در امان باشیم بازهم پرایس اکشن به کمک ما می‌آید. زمانی که سطوح فیبوناچی در ناحیه‌ PRZ که به اشتباه تشخیص دادیم فاصله زیادی از هم داشته باشند و یا کلا با نشانه‌هایی که در آن ناحیه می‌بینیم به این نتیجه برسیم که زمان تغییر جهت روند هنوز فرا نرسیده است. برای آنکه از الگوی هارمونیک خرچنگ در معاملات خود استفاده کنیم، پیش از هر چیز باید بتوانیم این الگو را در نمودار تشخیص دهیم؛ برای تشخیص این الگو همانند الگوهای پیشین به ابزار فیبوناچی احتیاج داریم.

استفاده از ابزار فیبوناچی

ابتدا با استفاده از فیبوناچی Retracement جایگاه نقطه‌ B را پیدا می‌کنیم. همان‌طور که پیش از این نیز بیان شد، نقطه‌ B باید در محدوده‌ فیبو 0.382% الی 0.618% از موج XA قرار بگیرد. با بررسی دیگر شرایط لازم برای تشکیل الگوی هارمونیک خرچنگ به دنبال نقطه‌ D می‌گردیم، محدوده‌ای که به ما تغییر جهت روند را نشان می‌دهد. برای این کار ابتدا مهم‌ترین عامل یعنی فیبو سطح 1.618% موج XA را مشخص می‌کنیم. سپس BC پروجکشن یا همان نقطه D که در محدوده‌ 2.618% الی 3.618% قرار می‌گیرد را نیز مشخص می‌کنیم.

لازم به ذکر است که سطوح 2.618، 3.14 و 3.618 از نواحی بسیار مهمی هستند که در صورتی که با فیبو 1.618% از موج XA نزدیک به هم شدند، یک ناحیه‌ PRZ قوی را تشکیل می‌دهند. احتمال برگشت قیمت آن هم به صورت شارپ از ناحیه‌ PRZ که تشخیص داده می‌شود بسیار زیاد است. در نتیجه با توجه به صعودی یا نزولی بودن الگو می‌توان تصمیم درست برای باز کردن معاملات را گرفت. البته با توجه به استراتژی معاملاتی که از پیش طراحی شده است. در الگوی بولیش یا صعودی الگوی خرچنگ درواقع روند نزولی به اتمام می‌رسد و ما انتظار یک برگشت روند به حالت صعودی را داریم که در این صورت بهتر است در ناحیه‌ PRZ که با توجه به شروط گفته شده مشخص کردیم می‌توان اقدام به خرید و یا باز کردن موقعیت Long کرد.

بدیهی است که در حالتی که الگوی بیریش یا نزولی خرچنگ را داشته باشیم به این معنا است که روند صعودی به پایان رسیده و ما می‌توانیم در صورتی که بخواهیم موقعیت Short یا فروش را باز کنیم و یا در صورتی که موقعیت باز خرید داشته باشیم آن را ببندیم.

نحوه استفاده از الگوهای هارمونیک در معاملات

1.تشخیص الگو

برای اینکه بتوانید از آنچه در رابطه با الگوهای هارمونیک یاد گرفته‌اید نهایت استفاده را ببرید باید در مرحله اول بتوانید این الگوها را تشخیص دهید، برای تشخیص این الگوها باید با تمرین کافی به مهارت برسید.

2.انجام معامله

وقتی موفق شدید که الگوی هارمونیک مربوط به نمودار قیمتی را به درستی تشخیص دهید، باید با توجه به استراتژی خود معامله‌ را در نقطه‌ مناسب بر اساس تشخیصی که داده‌اید باز کنید.

3.مدیریت معامله

حالا که معامله‌ای باز بر اساس یک الگوی مشخص دارید باید رفتار قیمتی را در ادامه بررسی کرده تا بتوانید حد سود و حد ضرر و هرآنچه نیاز هست را مطابق حرکت بازار مدیریت کنید.

مطالب زیر را حتما مطالعه کنید

دیدگاهتان را بنویسید