بلاگ

بازاریابی چریکی چیست؟ 28 نمونه از این نوع بازاریابی که به برند شما ایده می‌دهد.

فهرست مطالب

بازاریابی چریکی چیست؟ 28 نمونه از این نوع بازاریابی که به برند شما ایده می‌دهد.

چریک یا پارتیزان به نظر واژه‌ی پرتنشی می‌آید و تصاویری از شورش و درگیری را به ذهن می‌آورد. همچنین اگر آن را در کنار واژه “بازاریابی” قرار دهیم، باعث تعجب خیلی از افراد می‌شود. اما بازاریابی چریکی یا پارتیزانی شکلی از ارتباط همراه با دعوا و مرافعه نیست هرچند باعث اختلال زیادی در شیوه ربایشی می‌شود. در حقیقت بازاریابی چریکی شکلی نامنظم از بازاریابی ربایشی است که منجر به شناخته شدن برند در بین تعداد زیادی از مخاطبین، بدون ایجاد مزاحمت، می‌شود.

به دلیل ماهیت نامتعارف بازاریابی چریکی توضیح مفهوم آن کار چندان ساده‌ای نیست و اغلب پس از مشاهده قابل‌ فهم‌تر است. بنابراین در این مقاله به همین طریق شیوه‌ها و نتایج آن را بررسی خواهیم کرد. با مبانی آن از جمله این‌ که شروع آن از کجا بوده و نحوه عملکرد آن به چه صورت است شروع خواهیم کرد و در ادامه بر این موضوع بررسی خواهیم داشت که چگونه با موفقیت آن را به اجرا درآورده‌اند.

بازاریابی چریکی چیست؟

ریشه‌هایی از جنگ

پس از شنیدن عبارت “بازاریابی چریکی”، سخت است که نخواهیم به جنگ چریکی که این نوع بازاریابی نام خود را از آن گرفته است فکر نکنیم. در فضای جنگ تاکتیک‌های چریکی به‌ طور گسترده‌ای وابسته به اصل غافلگیری هستند. طبق گفته‌ی وب‌سایت marketing guerrilla creative به مفاهیمی مانند “کمین کردن، کارشکنی، شبیخون” فکر کنید.

اما این چگونه در کاری که ما هر روز انجام می‌دهیم تفسیر می‌شود؟ در بازاریابی، تکنیک‌های چریکی اغلب بر اصل غافلگیری استوارند و کمپین‌های بسیار نامتعارفی را برنامه‌ریزی‌ می‌کنند که افراد را در حین انجام کارهای روتین و روزمره‌شان جذب کنند. در نمونه‌های ذکر شده در زیر چگونگی آن را مشاهده خواهید کرد.

اصطلاح چریکی در اوایل دهه‌ی 1980 توسط جی کنارد لوینسون، نویسنده آمریکایی در زمینه کسب‌وکار که کتاب‌های متعددی در رابطه با تاکتیک‌های چریکی در چندین زمینه‌ی حرفه‌ای نوشته است، ابداع شد. البته در آن زمان بازاریابی شکل متفاوتی داشته و از آن‌جایی که بازاریابی چریکی امروزه نیز کاربرد دارد، دنیای دیجیتال و روبه پیشرفت شکل آن را نیز تغییر داده است.

کم هزینه بودن

آن‌چه بازاریابان را به بازاریابی چریکی علاقه‌مند می‌کند کم‌هزینه بودن آن است. خلاقیت، هوشمندی و به کار بستن آن‌ها سرمایه‌گذاری واقعی در این بازاریابی هستند، هرچند که نباید قیمت بالایی داشته باشند. مایکل برنر به خوبی این موضوع را در مقاله‌ی خود پیرامون “محتوای چریکی” خلاصه کرده است و بیان می‌دارد که این نوع بازاریابی مانند تغییر محتوای موجود یا به عبارتی دیگر جدا کردن بخش‌های مشخصی از یک گزارش و تبدیل هر یک بخش به یک پست بلاگ، است. این یک سرمایه‌گذاری بر روی زمان است تا پول.

به عبارت دیگر، بازاریابی چریکی از طریق استفاده‌ای متفاوت از محیط فعلی مخاطب شما عمل می‌کند. محیط را ارزیابی کنید و دریابید که کدام بخش‌های آن را می‌توان تغییر داد تا برند شما را در برگیرند.

انواع بازاریابی چریکی

شرکت ALT TERRAIN تعدادی زیرمجموعه برای بازاریابی چریکی را به صورت خلاصه تعریف کرده است:

۱. بازاریابی چریکی بیرونی:

عبارت است از اضافه کردن چیزی به محیط‌های موجود شهری، مانند اضافه کردن چیزی قابل برداشتن به یک مجسمه و یا قرار دادن یک اثر هنری در پیاده‌روها و خیابان‌ها به‌طور موقتی.

۲. بازاریابی چریکی درونی:

مشابه بازاریابی چریکی بیرونی است اما با این تفاوت که این نوع از بازاریابی در مکان‌های بسته مانند ایستگاه‌های قطار و مترو، فروشگاه‌ها و پردیس‌های دانشگاهی انجام می‌شود.

۳. بازایابی چریکی رویداد کمینی یا غافلگیری:

در این نوع بازاریابی مخاطبین و یا تماشاگران یک رویداد در حال اتفاق مانند یک کنسرت یا مسابقه ورزشی مجاب می‌شوند که محصول یا خدماتی را به شیوه‌ای محسوس و قابل توجه تبلیغ کنند.

۴. بازاریابی چریکی تجربه‌ای:

این نوع بازاریابی شامل تمامی انواع بالا می‌باشد اما به شیوه‌ای که نیازمند تعامل و مشارکت برند با عموم افراد است.

در زیر تعدادی برند که این نوع بازاریابی را به اجرا در آورده‌اند را به عینه خواهیم دید تا درک بهتری از آن داشته باشیم.

7 نمونه از بازاریابی چریکی که به برند شما ایده می‌دهند.

1. شرکت دستمال کاغذی Bounty

شرکت Bounty طی روشی خلاقانه و منحصر به فرد در خیابان‌های نیویورک، اقدام به نصب آیکون‌های بزرگی مانند یک بستنی یخی در حال آب شدن یا یک فنجان بزرگ قهوه که بر زمین ریخته است کرده و یک جمله‌ی کوتاه در کنار آن با مضمون این که “دستمال کاغذی‌ ما راه‌حل مشکلات شما هستند.” نوشته است تا توجه عابران و مردم را به خود جلب کند.

شاید این سوال برای‌ شما پیش بیاید که “آیا یک بیلبورد مختصر و مفید نمی‌توانست همین کار را انجام دهد؟”. پاسخ این است، در واقع خیر. ما همواره به دنبال راهی برای حذف تبلیغات از زندگی‌مان هستیم. به همین خاطر است که ما به سرویس‌های پخش فیلم بدون تبلیغ مانند Hulu و  YouTube علاقه‌مندیم. اما نادیده گرفتن و توجه نکردن به این کمپین‌های چریکی کار چندان آسانی نیست. از این گذشته، اگر شما در هنگام رفتن به سر کار یک بستنی یخی غول‌پیکر را در پیاده‌رو ببینید، آیا توقف نمی‌کنید تا نگاهی به آن بیندازید؟

نتیجه: بزرگ‌ترین مشکلی که محصول و خدمات شما می‌توانند رفع کنند را شناسایی کرده و سپس روشی غیرمعمول برای نشان دادن آن به عموم، ترجیحاً بدون متن و نوشته، بیابید.

2. جوایز موسیقی گرمی

این نمونه شاید در زندگی واقعی خیلی موفق نباشد هرچند اگر این‌طور بود بسیار جالب می‌شد. جوایز موسیقی گرمی برای تبلیغ نامزدهای بهترین آلبوم سال، ویدئویی تهیه کرده که نشان می‌دهد اگر پوسترهای هنرمندان برنده واقعاً شروع به نواختن موسیقی کنند چه اتفاقی می‌افتد.

شاید انجام چنین کاری در واقعیت غیرممکن به نظر بیاید. اما تصور کنید چه قدر عالی می‌شد اگر می‌توانستید برای برند خود پوسترهای موزیکال تهیه کنید؟ این پوسترها با بیلبورهای تبلیغاتی تفاوت دارند زیرا به‌ طور مثال زمانی که ما از کنار یک دیوار پر از آگهی‌های تبلیغاتی در نیویورک رد می‌شویم، انتظار نداریم که آن‌ها شروع به حرکت کنند. هرچند که این ایده‌ی کم هزینه‌ای نیست زیرا ممکن است برای به ثمر نشستن نیازمند کار حرفه‌ای و تخصصی باشد. اما حتی اگر بتوانید یک تصویر دیجیتال یا متحرک را به انبوهی از تصاویر ثابت اضافه کنید، در مکانی که کسی انتظار آن را ندارد مانند یک دیوار آجری، این کار باعث غافلگیری عابرین و جلب توجه آن‌ها می‌شود.

نتیجه: به چیزهایی فکر کنید که مخاطبین شما روزانه با بی‌توجهی از کنار آن‌ها رد می‌شوند و کاری کنید که آن‌ها باعث تعجب و تعامل مخاطبین شوند.

3. کمپانی محصولات حیوانات خانگی Frontline

اولین باری که این تصویر را دیدم گول خوردم و با عصبانیت به خودم گفتم کاش یک نفر این سگ را از دست مگس‌ها نجات دهد. سپس متوجه شدم که نه سگ و نه مگس‌ها واقعی نیستند بله سگ تنها یک تصویر و مگس‌ها در واقع آدم‌ها هستند.

کمپانی Frontline که کارش تولید محصولات ضد کک و کنه برای حیوانات خانگی است، کل مساحت بزرگ کف زمین را با آگهی خود پر کرده و می‌داند که افراد زیادی از این مکان رد می‌شوند و تعداد زیادی نیز از طبقه‌های بالای ساختمان آن را خواهند دید و این تصویر برای آن‌ها تصوری از یک سگ و تعدادی حشرات ایجاد می‌کند که نادیده‌گرفتن و نگاه نکردن به آن حتی برای دومین‌ بار تقریباً غیرممکن است.

این شیوه نیز با بازاریابی سنتی بسیار تفاوت دارد زیرا تنها به چسباندن یک آگهی با چند خط متن به یک دیوار که احتمالاً نادیده گرفته می‌شود اکتفا نکرده‌ است. این شیوه یک تعامل انسانی ناگهانی و اتفاقی به وجود آورده است که عملکرد محصول را به بیننده یادآوری می‌کند.

نتیجه: ارزیابی کنید که آیا ممکن است افراد، ناخواسته با پیام‌های بازاریابی شما ارتباط برقرار کنند یا خیر. درحالی که شاید محصول و خدمات شما صراحتاً دورکردن حشرات را بیان نکند اما روش‌هایی برای همراه کردن افراد با این کمپین وجود دارد.

4. کمپانی برگر کینگ

پایان دادن به  یک رابطه عاطفی به صورت آنلاین در فضای مجازی می‌تواند جنجالی باشد. همه‌چیز زمانی شروع شد که یک کاربر اینستاگرام با گذاشتن یک نظر زیر این پست داستان نامزدش که مشتری برگرکینگ است را به اشتراک گذاشت در حالی‌که نامزد او از ماجرای خرید از برگرکینگ کاملاً بی‌اطلاع بود. خیانت نامزدش برملا و این باعث یک کشمکش ادامه‌دار بین این دو نفر در قسمت نظرات شد و توجه همه را به خود جلب کرد.

افراد زیادی با مشاهده‌ی این ماجرا تصور کردند که شاید این ماجرا توسط برگرکینگ برنامه‌ریزی شده است. برگرکینگ حدود 1 میلیون دنبال‌کننده در اینستاگرام دارد که در مقایسه با رقیب اصلی‌اش مک دونالد که 2.1 میلیون دنبال‌کننده دارد کمتر است. با این‌که نمی‌دانیم قبل از این ماجرای جنجالی برگرکینگ چه تعداد دنبال‌کننده داشته است اما قطعاً بعد از این اتفاق توجه‌های بیشتری را در فضای مجازی و خصوصاً اینستاگرام به خود جلب کرده است. قبل از این نیز افراد زیادی برند برگرکینگ را در اینستاگرام می‌دیدند ما آیا این‌قدر راجع به آن صحبت نیز می‌کردند؟

نتیجه: بازاریابی چریکی به عرصه دیجیتال نیز پا گذاشته است. فکر کنید که مخاطبین مجازی شما در کجای این فضا قرار دارند؟ خود را به آنان نشان دهید. در حالی‌که نمی‌توان از دروغگویی چشم‌پوشی کرد اما خلاقیت همیشه قابل تحسین است. پس بدون هیچ واهمه‌ای از قسمت نظرات برای ترغیب مردم به صحبت کردن بهره ببرید.

5. یونیسف

همه‌ی ما در هدردادن پول برای آب‌ بسته‌بندی شده به یک اندازه مقصر هستیم. اما من حتی هیچ عذری ندارم زیرا یک بطری چندبار مصرف دارم و در محل کارم نیز آب تصفیه شده به وسیله آبسردکن و نه یک آبسردکن معمولی ارائه می‌شود اما با این‌حال این عادت بد با من همراه است.

به همین خاطر است که کمپین بازاریابی چریکی یونیسف برای من بسیار معنادار است. این کمپین چنین سوالی مطرح می‌کند “اگر این بطری‌های آب که پول زیادی برای آن‌ها در سرتاسر دنیا هدر داده می‌شود با آبی کثیف پر شده بود چه می‌شد؟”. با این شگرد به بسیاری از انسان‌ها در سرتاسر دنیا یادآوری می‌شود که جمعیت بالایی در بسیاری از بخش‌های دنیا هیچ‌گونه دسترسی به آب آشامیدنی سالم ندارند.

بنابراین به جای صرف هزینه‌های بیهوده برای آب بسته‌بندی، یونیسف پیشنهاد می‌کند که این هزینه صرف رساندن آب آشامیدنی سالم به این مناطق از جهان گردد. این کمپین دستگاه‌هایی موقت کار گذاشته است که با پرداخت یک سکه بطری آب کثیفی تحویل می‌دهد و بر روی هریک نوشته شده “نبود آب آشامیدنی سالم باعث بیماری ‌می‌شود”.

نتیجه: بازاریابی چریکی در سازمان‌های خیریه نیز کارآمد است. هرچند که تصاویر ناراحت‌کننده اغلب اوقات روشی موثر برای پیام‌رسانی است اما روش‌هایی غیرمستقیم‌تر و تعاملی‌تر برای رساندن پیام به عموم نیز وجود دارد.

6. کمپانی تولید لباس زیر GoldToe

آیا شما صاحب یک کمپانی لباس زیر و به دنبال روشی غیرمعمول برای بازاریابی محصولات خود هستید؟ چرا روش پوشاندن یک لباس زیر بزرگ بر تن یک مجسمه‌ی غول‌پیکر خیابانی را امتحان نمی‌کنید؟

این شیوه در تئوری آسان است و در واقعیت مانند یک خیال به نظر می‌رسد. اما زمانی که کمپانی GoldToe به دنبال روشی برای ارائه لباس‌ زیرهای خود بود دقیقاً دست به همین کار زد و به‌طور تصادفی آیتم‌هایی از محصولات خود را بر تن مجسمه‌هایی در سرتاسر نیویورک کرد.

نتیجه: گاهی وقت‌ها احمقانه‌ترین ایده‌ها ممکن است که بهترین‌ها باشند!

7. کمپانی Greene King

وقتی که برای یک دورهمی خانوادگی یا دوستانه بعد از مدت‌ها برنامه‌ریزی می‌کنید، معمولاً چه چیزی شما را دورهم جمع می‌کند؟ غذا یا نوشیدنی؟

زمانی که کمپانی تولید نوشیدنی Greene King دچار این دغدغه شد که شاید کسب‌وکارها و مخصوصاً نوشیدنی فروشی‌های کوچک نزدیک به او مغلوب شرکت‌های خرده‌فروشی بزرگ شوند، کمپینی برای بیان اهمیت این کسب‌وکارهای محلی راه‌اندازی می‌کند. افرادی که درک بالاتری از صاحبان نوشیدنی فروشی‌ها، متصدیان بار و مشتریان داشتند مشارکت بیشتری در تولید محتوای این کمپین داشتند.

به این افراد دوربین‌هایی برای ثبت لحظات خوب دورهمی‌های‌شان مانند عروسی، مجلس ترحیم و یا جشن تولد که در این نوشیدنی فروشی‌های محلی برگزار کرده بودند، داده شد. این ویدئوها در یوتیوب Greene King به اشتراک گذاشته شدند و این سوال را مطرح کردند که “اگر این مکان‌ها برای این دید و بازدیدها فراهم نمی‌بود، آیا می‌توانستیم این لحظات را به اشتراک بگذاریم؟”

آیا بازاریابی چریکی برای‌تان معنادارتر شده است؟

زمانی که شروع به نوشتن این مقاله کردیم نبود یک نمونه خوب از کسب‌وکار تجارت به تجارت اندکی ما را مایوس کرد. اما این به این معنا نیست که این نوع بازاریابی در این حیطه کاربردی ندارد. تنها نیازمند خلاقیت بیشتری می‌باشد.

امیدوار هستیم که این نمونه‌ها به شما ایده‌‌ دهند مخصوصاً اگر شما درحال گسترش یک برند کوچک می‌باشید. از انبوه سپاری محتوا برای این کمپین‌ها واهمه نداشته باشید، برای مثال با شیوه‌ها و رویکردهای خلاقانه در کار خود بازاریابی چریکی را کم‌هزینه نگه دارید. به یاد داشته باشید که مخاطب را در همان‌جایی که هست به طرف خود جذب کنید و برند خود را در تعامل با آن‌ها قرار دهید. مزاحم آن‌ها نشوید اما تشویق به مشارکت کنید.

بازاریابی چریکی و 21 نمونه فوق‌العاده از آن

 زمانی که استراتژی‌های کلاسیک دیگر کارآمد نیستند، چریک‌ها را وارد میدان کنید! آن‌ها نیروهایی فوق ویژه‌اند که با به‌کار گرفتن استراتژی‌های تاثیرگذار، تغییری اساسی در وضعیت موجود ایجاد کرده و دشمن را مغلوب می‌کنند.

بازاریابی چریکی جایگزین مناسبی برای بازاریابی سنتی است. موفقیت آن بر پایه خلاقیت و تفکر نوآورانه می‌باشد و با نوآوری و تدبیر بر صرف هزینه‌های بیش از حد فائق می‌آید. بازاریابی چریکی از بازاریابی سنتی ارازان‌تر و مقرون به‌صرفه‌تر است و با تکیه بر استراتژی‌های کسب‌وکارهای فیزیکی کوچک‌تر و محلی مانند موارد زیر استوار است:

دیوارنگاری:

بازاریابی دیوارنگاری از کوچه‌ها و خیابان‌های شهر به‌عنوان بوم‌های نقاشی عظیم استفاده می‌کند. معمولا کسب‌وکارهای کوچک‌‌تر و غیررسمی در هر جایی که بخواهند اقدام به دیوارنویسی می‌کنند، اما به سایر ز توصیه می‌شود که پیش از اقدام به دیوارنویسی از صاحبان املاکی که از دیوارهای آن‌ها می‌خواهند استفاده کنند، کسب اجازه کنند.

 

دیوارنگاری شابلونی:

این نوع دیوارنگاری با استفاده از شابلون آثار خیابانی یکسان ایجاد می‌کند. مزیت این روش انجام دیوارنگاری‌های متعدد در مکان‌های مختلف در طی زمانی کوتاه است. شابلون‌ها برخلاف نقاشی‌های دیواری بزرگ، ابعاد کوچکی و طراحی‌های ساده‌ای دارند.

دیوارنگاری معکوس یا پاک:

در این نوع دیوارنگاری بازاریابان به‌جای اضافه‌کردن چیزی به یک سطح، گردوخاک و دوده را از یک دیوار زدوده تا یک پیام بازاریابی کاملاً طبیعی را ایجاد کنند.

برچسب:

استفاده خلاقانه از برچسب، تاکیک دیگری از بازاریابی چریکی می‎باشد که اگر به‌خوبی اعمال شود بسیار نتیجه‌بخش خواهد بود.

بازاریابی پنهان:

در این نوع بازاریابی بازاریابان خود را به‌عنوان مخاطبین هدف جا می‌زنند. در یک نمونه از این ‌کار کمپانی سونی در سال 2002 بازیگرانی را استخدام کرد تا در شهر گشته و از مردم بخواهند که از آن‌ها عکسی بگیرند. در حین این مکالمه بازیگران به تعریف و تمجید از گوشی جدید خود می‌پردازند و قابلیت‌ها و ویژگی‌های آن را با اغراق بیان می‌کنند.

فلش موبز:

عبارت است از مدیریت و هماهنگ کردن گروهی از افراد به‌منظور انجام یک کار و یا وظیفه خاص در مکان و زمانی از پیش تعیین‌شده. در برخی موارد شرکت‌کننده بازیگرانی هستند که برای این کار استخدام شده‌اند و در مواقع دیگر اعضایی از یک جمعیت هستند که به صورت تصادفی انتخاب شده‌اند.

بدل‌‌کاری برای کسب شهرت:

این شیوه عبارت است از شاهکارهای شگفت‌انگیز و خاص که معمولاً دارای اسپانسر بوده و یا با همکاری  یک برند صورت می‌گیرد. ردبول در انجام این تاکتیک تبحر خاصی دارد و در بخشی از پروژه Stratos در سال 2012 بالاترین رکورد چتربازی را ثبت کرده است. ردبول، فلیکس باومگارتنر که چتربازی اتریشی است را به بالای استراتوسفر فرستاد که بالاترین رکورد چتربازی در جهان بوده و از ارتفاع 128 هزارپایی به سمت زمین آمد. این کار بیشتر از این که یک بدل‌کاری باشد باعث شد که پروژه Stratos ردبول رکوردهای جهانی متعددی را ثبت و توسط بیش از 9.5 میلیون کاربر در یوتیوب مشاهده شود.

شکار گنج:

این شیوه اغلب در برگیرنده انتشار آنلاین سرنخ‌هایی از آیتم‌هایی پنهان که در یک یا چندین شهر پراکنده شده‌اند می‌باشد. برندگان، کدها و جوایزی آنلاین و یا راهنمایی برای رفتن به مرحله بعدی شکار گنج را دریافت می‌کنند.

محیط شهری:

موفق‌ترین استراتژی‌های بازاریابی چریکی آن‌هایی هستند که از محیط اطراف استفاده بهینه می‌کنند. محیط‌های شهری فرصت‌های بسیاری برای به‌کار بستن هوشمندانه استراتژی‌های بازاریابی چریکی به وجود می‌آورند.

در این مقاله نمونه‌های فیزیکی و تصویری بازاریابی چریکی بیشتر نشان داده شده‌اند اما نمونه‌های آنلاین بسیاری نیز وجود دارند. کمپین‌های آنلاین بازاریابی چریکی اغلب به این شکل هستند:

  • ویدئوهای وایرال
  • رقابت‌های محتوایی تولیدشده توسط کاربر
  • صفحات فرود خلاقانه

مزایا و معایب بازاریابی چریکی

بازاریابی چریکی نقاط ضعف و قوتی دارد که پیش از شروع یک کمپین باید آن‌ها را در نظر بگیریم.

مزایای بازاریابی چریکی

  • اجرای کم‌هزینه. چه از شیوه شابلون و چه از یک برچسب بزرگ استفاده کنید، در هر صورت بازاریابی چریکی از تبلیغات سنتی بسیار ارزان‌‌تر خواهد بود.
  • فرصتی برای تفکر خلاقانه. در بازاریابی چریکی تصور و خیال‌پردازی از بودجه و هزینه مهم‌تر هستند.
  • رشد و توسعه از طریق بازاریابی دهان به دهان. بازاریابی چریکی عمیقاً به بازاریابی دهان به دهان وابسته است و توسط بازاریابان به عنوان یکی از قوی‌ترین ابزارها یاد می‌شود.
  • شهرت و محبوبیت می‌تواند به سرعت افزایش یابد. برخی از کمپین‌های بی‌نظیر و قابل‌توجه بازاریابی چریکی توسط منابع خبری محلی و حتی ملی پوشش داده می‌شوند و منجر به یک تبلیغات بزرگ ‌می‌شود که بازاریابان بسیار به آن علاقه‌مند هستند.

معایب بازاریابی چریکی

  • برداشت نادرست پیام‌های مبهم. معمولاً در کمپین‌های بازاریابی چریکی مقداری ابهام وجود دارد. هرچند این ابهام اغلب باعث جلب توجه کردن کمپین می‌شود اما نبود شفافیت نیز می‌تواند باعث برداشت و تفسیر اشتباه مخاطب شود.

 این اشتباهات در کمپین‌های بازاریابی چریکی می‌تواند پیامدهای شدیدی داشته باشد. در سال 2007 زمانی که بردهای LED چشمک‌زن به‌منظور تبلیغ یک سریال انیمیشن جدید به نام Aqua Teen Hunger Force در اطراف شهر بوستون نصب گردیدند، این بردها با دستگاه‌های انفجاری اشتباه گرفته شدند. این کار رُعب و وحشت زیادی را به‌وجود آورد و تیم‌های خنثی بمب دست به کار شدند تا این دستگاه‌های ناشناخته را شناسایی و جمع‌آوری کنند.

نصابان این دستگاه‌ها نیز به جرم نصب دستگاه‌هایی گول‌زننده دستگیر و بعدتر آزاد و تبرئه شدند. شاید بتوان گفت که این کمپین یک فاجعه است اما این ماجرا در شبکه‌های رسانه‌ای بزرگ در سرتاسر کشور آمریکا جنجال بسیاری به پا کرد که علی‌رغم اتفاقات بدی که به‌دنبال داشته می‌تواند نوعی موفقیت نیز تلقی شود.

  • مداخله‌ مقامات. برخی از انواع بازاریابی چریکی مانند دیوار نگاری‌های خیابانی غیرمجاز ممکن است منجر به ایجاد تنش با مقامات گردد.
  • مشکلات پیشبینی نشده. بسیاری از تاکتیک‌های بازاریابی چریکی ممکن است با سختی‌ها، زمان‌بندی نادرست و یا مسائل دیگر که یک کمپین را کاملاً تحت‌تاثیر قرارداده و یا تهدید کند روبرو شوند.
  • واکنش‌های شدید ممکن. مخاطبین زیرک ممکن است از کسب‌وکارهایی که کمپین‌های چریکی که مورد قبول آن‌ها نیست را به‌کار گرفته‌اند، مورد انتقاد قرار دهند. این موضوع خصوصاً در مورد کمپین‌های بازاریابی مخفیانه صادق است پس خود را برای مواجه با مخاطبین خشمگین آماده کنید.

بدون شک بازاریابی چریکی به بازاریابان فرصت نشان دادن خلاقیت به روشی منحصر را می‌دهد که می‌تواند نتایج فوق‌العاده‌ای به همراه داشته باشد. اما این امر تنها برای کسب‌وکارهایی که از ریسک کردن ترسی ندارند ممکن است.

21 نمونه واقعی دیگر از بازاریابی چریکی در سطح جهان

مثال1:

کمپانی اسپری بدن Axe برچسب‌هایی خاص را به علامت‌های معمول “خروج‌ آقایان” که در مکان‌های مختلف بسیار مرسوم هستند چسبانده است. برچسب‌های جدید با بیان داستانی به بیننده القاء می‌کنند که تا به الان به اشتباه فکر می‌کردید که آن مرد از آتش فرار می‌کند!

مثال2:

کمپانی نوشیدنی Guinness در بارها و کافه‌ها پوشش خاص کوچکی را بر روی دسته‌های بیلیارد چسبانده است که به طور هوشمندانه‌ای به کسانی که بازی می‌کنند یادآوری می‌کند که یک آب‌جو سفارش دهند. این استراتژی نه تنها جذاب است بلکه به وسیله امکانات موجود در بار و کافه مخاطبین اصلی Guinness را هدف قرارداده و عملکرد فوق‌العاده‌ای خواهد داشت.

مثال3:

شبکه Discovery با قرار دادن این تخته‌های موج‌سواری گاز زده شده در سرتاسر ساحل به افرادی که به آن‌جا می‌آیند برنامه‌ی تلوزیونی Shark Week که سالانه در ماه ژولای از این شبکه پخش خواهد شد را یادآوری می‌کند.

مثال4:

این حوله‌های فوق‌العاده که یه شکل تابوت هستند به‌صورت غیرمحسوس به کسانی که در ساحل آفتاب می‌گیرند راجع به سرطان پوست هشدار می‌دهند.

مثال5:

بازاریابی چریکی نه تنها در محیط‌های شهری بلکه می‌تواند به صورت چاپ شده بر روی کاغذ باشد. این آگهی از مجله  Weight Watchers که راجع به کاهش وزن و تناسب اندام است، با به‌ کارگیری بازاریابی موقعیتی، پس از آن‌که کاربران تکه‌های پرفراژ شده را جدا می‌کنند شکلش تغییر می‌کند.

مثال6:

این برچسب که در کف یک آسانسور نصب شده است از طریق بازاریابی غیرمنتظره به کسانی که سوار بر آسانسور می‌شوند حس تجربه‌ی پرش با چتر در آسمان سوییس را القا می‌کند.

مثال7:

یک سازمان فعال در زمینه اطلاع‌‌رسانی و آگاه‌سازی از بیماری آلزایمر، استراتژی بازاریابی هوشمندانه‌ای را با استفاده از نقشه‌های شهری به کار گرفته است. این نقشه‌های رایگان از شهر هامبورگ در کیوسک‌های راهنمای توریست عرضه می‌شوند. زمانی که کاربران به نقشه نگاه می‌کنند با صفحه‌ای روبرو خواهند شد که شلوغ، بدون نوشته و راهنما است و حس افرادی که به آلزایمر مبتلا هستند را در فرد زنده می‌کند.

مثال8:

در سراسر دنیا راه پله‌های زیادی وجود دارد و بسیاری از تاکتیک‌های هوشمندانه بازاریابی چریکی از این راه پله‌ها به نفع خود استفاده می‌کنند. شرکت ایکیا با این آگهی به کاربران یادآوری می‌کند که محصولات اثاثیه و مبلمان خانگی این شرکت برای نظم دادن و استفاده بهینه از فضا در منازل چقدر مناسب هستند.

مثال9:

این کمپین بازاریابی متعلق به فیلم سه بعدی King Kong در یک ساحل می‌باشد که مردم با آن عکس گرفته و نظرات خود را در رسانه‌های اجتماعی به اشتراک می‌گذارند.

مثال10:

همانند آن تبلیغ در آسانسور که در بالا دیدیم، این آگهی که متعلق به سری کتاب‌های Maximum Ride است که از لبه‌ پله در فضای باز به عنوان ابزاری برای به وجود آوردن خطای دید استفاده کرده است.

مثال11:

خطوط عابر پیاده یکی از ساختارهای شهری‌ هستند که معمولا توسط بازاریابی چریکی به کار گرفته می‌شوند. در این نمونه کمپانی Mr. Clean که تولید کننده مواد شوینده است، قدرت تمیزکنندگی محصولات خود را بر روی خط عابر پیاده به نمایش می‌گذارد.

مثال12:

نشنال جئوگرافیک با نصب این تبلیغ در موزه‌ی خود نشان می‌دهد که ثبت عکس‌های با کیفیت و عالی کار آسانی نیست و برای مجلات خود بازاریابی می‌کند.

مثال13:

کازینوی Beau Rivage از کمربندهای دریافت توشه در فرودگاه برای جلب توجه مردم در حین این‌که در انتظار توشه خود هستند استفاده می‌کند. همچنین این نمونه‌‌ای عالی از هدف قراردادن مخاطبین زیادی در یک مکان است زیرا کسانی که توانایی سفر رفتن را دارند پس می‌توانند به یک کازینوی تفریحی نیز سفر کنند.

مثال14:

آب‌جوی Tyskie یک دستگیره در معمولی را که به شکل یک لیوان نوشیدنی درآورده و آن را به فرصتی برای یادآوری کردن خرید یک نوشیدنی به مردم تبدیل کرده است.

مثال15:

سازمان یونیسف به شهرنشینان یادآوری می‎کند که میلیون‌ها انسان در سرتاسر جهان به آب آشامیدنی پاک و سالم دسترسی ندارند.                 

مثال16:

کمپانی Duracell پوسترهای محصول چراغ قوه‌‌ خود را بر روی چراغ‌های خیابان و یا وسایل نقلیه نصب کرده تا نشان دهد که این محصول قدرت روشنایی بالایی دارد.

مثال17:

شرکت محصولات آرایشی Cover Girl به صورت هوشمندانه از نرده‌های گردان شهری به‌منظور شبیه‌سازی فرچه ریمل Lash Blast خود از نظر بزرگی و کیفیت استفاده کرده است.

مثال18:

کمپانی Burn 60 که تولیدکننده محصولات لاغری است از کیسه‌های پارچه‌ای بنددار در بازاریابی چریکی خود استفاده کرده و طراحی خلاقانه و ساده این شرکت آن ‌را از سایر محصولاتی که در این صنعت ادعاهایی غلط و دروغین دارند متمایز کرده است.

مثال19:

باغ‌وحش کپنهاگ برروی اتوبوس‌های شهری طراحی‌هایی انجام داده است که در سرتاسر شهر نگاه بیننده را می‌ربایند.

                 

مثال20:

کمپانی Colgate چوب بستنی‌هایی به شکل مسواک تولید کرده و درون بستنی‌های چوبی قرار داده تا به کودکان و بزرگ‌سالان اهمیت مسواک‌زدن را یادآوری کند.

مثال21:

این نمونه ناراحت‌کننده اما در عین‌حال تاثیرگذار بازاریابی چریکی از طرف کمپینی علیه مین‌های جنگی است که با استفاده از بسته‌بندی سس‌های کچاپ به بیننده ترس و دردی را که قربانیان مین‌گذاری در کشورهای جنگ زده تجربه کرده‌اند را یادآور می‌شود.

امروز که درحال راه رفتن به خانه هستید به اطراف خود با دقت نگاه کنید و بررسی کنید که چه موقعیت‌ها و محیط‌های مناسبی مانند پله‌، نرده‌ و یا تقاطع‌ وجود دارد تا در کمپین بازاریابی چریکی خود استفاده و تبدیل به یک شاهکار بازاریابی کنید.

مطالب زیر را حتما مطالعه کنید

دیدگاهتان را بنویسید