حقایقی که در مورد گوگل ادوردز باید بدانید
فهرست مطالب
- 1 رازهایی که باید در مورد گوگل ادوردز بدانید!
- 2 مزایای تبلیغات اینترنتی
- 3 اولین مزیت این است که دسترسی بیشتری به مخاطبان داریم.
- 4 هدفمند بودن تبلیغات اینترنتی
- 5 قابلیت پیگری افراد
- 6 قابلیت اندازهگیری تبلیغات اینترنتی
- 7 هزینه مناسب تبلیغات اینترنتی
- 8 بررسی تبلیغ گوگل
- 9 قابلیت اندازهگیری گوگل ادوردز
- 10 سیستم مزایدهای گوگل ادوردز
- 11 هزینه تبلیغات در گوگل چقدر است؟
- 12 تعیین بودجه روزانه
- 13 آیا تبلیغات در گوگل در این شرایط و با این قیمت ارز بهصرفه است؟
- 14 زمانبندی کمپینهای تبلیغاتی
- 15 آشنایی با ۵ کمپینهای تبلیغاتی گوگل
- 16 ۲. مدل Display
- 17 ۳. مدل Universal app
- 18 کاربرها چه مدل تبلیغی را میبینند؟
- 19 ۴. مدل Video
- 20 ۵. مدل shopping
- 21 هزینه را چگونه به گوگل پرداخت کنیم؟
- 22 برای گوگل ادوردز کدام واحد پولی بهتر است؟
- 23 تفاوتهای بین Google ads و سئو کدام بهتر است؟
- 24 هزینه
- 25 نکته
- 26 ساختار کلمات کلیدی در تبلیغات گوگل ادوردز
- 27 یک نکته جذاب راجعبه Broad Modifire!
- 28 ۷ فاکتور که باید برای تبلیفات گوگل رعایت کنید!
- 29 ۵. استفاده از جملات سؤالی
- 30 بهینهسازی کمپینهای تبلیغات گوگل ادوردز
- 31 نکته
- 32 هدف از بهینه سازی چیست؟
- 33 مراحل بهینهسازی در کمپینهای گوگل ادوردز
- 34 Quality Score یا امتیاز کیفیت
- 35 Quality Score: هدف اصلی ما
- 36 اهمیت بازاریابی مجدد در تبلیغات گوگل ادوردز چیست؟
رازهایی که باید در مورد گوگل ادوردز بدانید!
گوگل ادوردز یکی از سرویسهای محبوب گوگل است که از تبلیغات هدفمند محسوب میشود. برای درک بهتر از این تبلیغات گوگل بهتر است مختصر نگاهی به تبلیغات مختلف و بازخورد آنها داشته باشیم.
یکی از مؤثرین روشهای دیده شدن بیشتر هر کسب و کاری میتواند تبلیغات باشد. اگر بخواهیم تبلیغات را به دو دسته سنتی و آنلاین تقسیمبندی کنیم، آگهیهای تلویزیونی و بیلبوردهایی که در سطح شهر داریم، میتواند در دسته سنتی قرار داده شود و تبلیغاتی مانند بنری، ویدیویی و ایمیلی در دستهبندی تبلیغات اینترنتی. در این مرحله شاید بد نباشد کمی راجع به مزایای تبلیغات اینترنتی صحبت کنیم و ببینیم که اصلاً این مسیر میتواند مسیر مؤثری برای ما باشد که به آن ورود پیدا کنیم و اگر وارد آن شدیم چه کاری کنیم تا از آن بهتر استفاده کنیم.
مزایای تبلیغات اینترنتی
در ابتدای این مقاله به چند مزیتی که طی سالها با آن برخورد داشتیم، میپردازیم.
اولین مزیت این است که دسترسی بیشتری به مخاطبان داریم.
یعنی افراد بیشتری تبلیغات ما را میببینند. با هر مدل سلیقه و یا جنسیت و سنین مختلف تبلیغ ما را در هرزمانی میببینند که تبلیغات ما در آنجا فعال است، میتواند وبسایت باشد، اپلیکیشن باشد، شبکههای اجتماعی باشد، هیچ محدودیتی وجود ندارد. فقط به حضور کاربران مربوط است که آن لحظه آنجا باشند و بتوانند تبلیغات ما را ببینند.
هدفمند بودن تبلیغات اینترنتی
یعنی تبلیغات خود را به یک طیف خاصی از افراد نمایش دهیم و محتوای تبلیغات را فقط برای آن افراد شخصیسازی کنیم. به طور مثال در ایمیل مارکتینگ ما میتوانیم تبلیغات خود را فقط برای کاربران خود نمایش دهیم.
یعنی مثلاً یک محصول یا خدمات جدیدی را به مجموعه اضافه کردیم و طوری تعریف کنیم که فقط آن کاربرانی که خریدار بودند یا ثبتنام کردند، بتوانند محتوای ما را ببینند و یک مقدار جامعه هدف کوچکتر میشود و هدفمندتر میشود و تبدیلشدن این افراد به مشتری آن دستهبندی و محصول جدید بیشتر خواهد بود.
قابلیت پیگری افراد
یعنی مخاطبان و کاربرانی که وارد سایت یا اپلیکیشن ما میشوند، میتوانیم آنها را رهگیری کنیم، میتوانیم تحلیل و آنالیز داشته باشیم که وقتی وارد شدند چه اتفاقی برای آنها افتاده و حتی ما برای هرکدام از آنها چقدر هزینه کردیم، این هم خیلی جذاب است و میتوانیم بودجه خود را افزایش دهیم یا فعلاً این طیف را متوقف کنیم. روی یک طیف دیگری کارکنیم و تبلیغات ما را فقط به آنها نمایش دهیم.
قابلیت اندازهگیری تبلیغات اینترنتی
یعنی ما میتوانیم متوجه شویم بر اساس این هزینهای که انجامشده چقدر بازگشت سرمایه داشتیم، چقدر سود داشتیم، چقدر توانستیم آن اهدافی که میخواهیم را در این مسیر بزنیم و به آنها برسیم. این خیلی نکته مهمی است.
اگر ما بتوانیم به اهدافمان برسیم میتوانیم بودجهمان را افزایش دهیم یا اگر ببینیم که به اهدافمان نرسیدیم میتوانیم مسیر را تغییر دهیم. شاید اصلاً جایی که تبلیغات میکنیم مسیر جذاب و مرتبطی با کسب و کار ما نیست و همه اینها قابل ویرایش شدن است یعنی میتوانیم مسیرمان را تغییر دهیم و بودجهای که میخواهیم را در مسیر دیگری خرج کنیم که برای ما آورده داشته باشد.
هزینه مناسب تبلیغات اینترنتی
یعنی نسبت به مدلهای سنتی، با هزینه کمتر میتوانیم بازخورد مناسبی بگیریم و بتوانیم این مسیر را توسعه و گسترش دهیم و در هر مرحله از آن استفاده کنیم.
بررسی تبلیغ گوگل
خب تا اینجا انواع تبلیغات به طور مختصر مرور کردیم و حال زمان آن رسیده که تبلیغات گوگل را بررسی کنیم. گوگل ادوردز یا به انگلیسی Google AdWords که از ۲۴ جولای ۲۰۱۸ نامش به Google ads تغییر پیداکرده، یک پلتفرم تبلیغاتی است و محصول گوگل است که کسب و کارهای مختلف میتوانند خدمات، محصولات، محتوای ویدیویی و حتی اپلیکیشنهای خودشان را به معرض دید مخاطبان قرار بدهند. در این پلتفرم که آدرس اصلیاش ads.google.com است، در آنجا بتوانند تبلیغاتی را فعال کنند که کاربرانی را که نیاز دارند به سمت خودشان جذب کنند.
مواردی که توانسته این پلتفرم را نسبت به مدلهای تبلیغاتی دیگر کمی متمایزتر و جذابتر کند به صورت تیتروار در این مقاله عنوان میکنیم ولی در بخشهای این مقاله حتماً راجع به آنها صحبت خواهیم کرد و جا دارد در این بخش به این نکته اشاره کنیم که این مقاله که راجع به گوگل ادوردز است تا با بخشهای جذاب Google ads هم آشنا شوید و ببینید که در کدام قسمت میتوانید از این امکانات استفاده کنید.
قابلیت اندازهگیری گوگل ادوردز
یکی از مزیتهای اصلی گوگل ادوردز قابلیت اندازهگیری آن است. یعنی به راحتی میتوانیم اندازهگیری کنیم با توجه به این هزینهای که انجامشده ما چه بازخوردی گرفتیم؟ و اصلاً توانستیم به اهدافمان برسیم؟ این بودجه را در این کانال، در این کمپین متوقف کنیم و روی یک محصول یا خدمات دیگری متمرکز شویم؟ یا خیر، اگر نتیجه خوبی گرفتیم بتوانیم همین را ادامه دهیم و بزرگتر کنیم، بودجه بیشتری به آن اختصاص دهیم تا سود بیشتری کنیم.
همه این قابلیتهای اندازهگیری در قالب گزارشهای متفاوتی است که ما در اکانتما داریم. یعنی همهچیز خیلی شفاف است، ما میتوانیم ببینیم که بر اساس این هزینهای که کردیم چه ورودیهایی از چه مسیرهایی آمدند و وارد چه صفحهها و بخشهایی از سایتمان شدند. چقدر اپلیکیشن را نصب کردند. چقدر ویدیومان دیدهشده و این از مزیتهای خیلی مهم گوگل است.
بازاریابی مجدد کاربران
نکته بعدی که حتماً در قسمت Remarketing به آن میپردازیم، بازاریابی مجدد کاربرانما است. یعنی میتوانیم کمپینهای تبلیغاتی داشته باشیم که کاربرانی که آمدند یک رفتاری در وبسایت ما از خودشان به نمایش درآوردند، تبلیغاتمان را به آنها نمایش دهیم، این حالا بر اساس کوکی هایی است که در مرورگرهای کاربرانما ثبتشده و حالا به آن قسمت برسیم حتماً مفصل راجع به آن صحبت میکنیم و خیلی از مزیتهایش را میگوییم و اصلاً به اینکه کجاها کاربرد دارد اشاره میکنیم.
رصد کردن رقبا
نکته بعدی رصد رقبای ما است. یعنی ما در آن کمپینهای تبلیغاتی میتوانیم رقبایی که چنین کمپینهای مشابهی مثل ما دارند را رصد کنیم، که دارند چه کار میکنند؟ چقدر در حال دیده شدن هستند؟ و ما در آن رقابت کجا هستیم؟ میتوانیم با کارهای مفیدی که روی اکانت داشته باشیم که ما اسم این را بهینهسازی کمپینهایمان میگذاریم، کاری کنیم که ما بیشتر دیده بشویم، ما رشد بیشتری داشته باشیم، ما سهم بیشتری از این بازار را به خودمان اختصاص دهیم.
نکته آخری که قابلذکر است، میتوانم به این مورد اشاره کنم که در لحظه است. یعنی ما در مجموعه به طور مثال یک مناسبتی را پیشرو داریم و الان میخواهیم دیده بشویم. حالا در آن مناسبتی که میتواند یک جشنوارهی خاص، یک تاریخ خاص یا یک محصول خاصی باشد که ما میخواهیم در آن قسمت بیشتر دیده بشویم، میتوانیم همان روز کمپینهایی بر اساس نیازمان طراحی کنیم.
و از همان روز ورودی جذب کنیم و دیده شویم که البته بهجز یکسری موارد خاص که نیاز به تأیید خود گوگل دارد، درصد بیشتر فعالیتهایی که انجام میدهیم تا چند دقیقه بعد میتواند فعال شود و منجر به دیده شدن ما شود.
سیستم مزایدهای گوگل ادوردز
روش کار گوگل مزایده است ولی نه مزایدهای که در ذهنما داریم؛ یعنی هر کس که پول بیشتری بدهد جایگاه بهتری دارد و برندهی بازی است، اینطور نیست. Ad Rank ما یا آن جایگاه تبلیغاتی ما به دو عامل بستگی دارد.
یکی هزینه است ولی مورد خیلی جذابتر و به نظرم مهمتر کیفیت تبلیغات است. پس جواب سؤالمان را میگیریم که هرکس که پول بیشتری میدهد لزوماً جایگاه بهتری نخواهد داشت. فرمول Ad Rank یا جایگاه تبلیغاتی ما به اینصورت است که کیفیت تبلیغات ما در قیمتی که برای انجام آن کلیک که مدنظرمان است تنظیم کردیم تقسیم بر ۲.
عددی به دست میآید که آن عدد در رقابت با رقبا و مجموعههایی که در آن لحظه کمپین فعال و مشابه ما رادارند میرود و هرکس آن عدد نهایی آن بالاتر باشد، او به اصطلاح جایگاه بهتری خواهد داشت و بیشتر دیده خواهد شد.
در قسمتهای بعدی این مقاله در رابطه با Quality Score یا امتیاز کیفیت تبلیغاتمان مفصلتر صحبت میکنم و روشهایی را میگویم که میتواند کیفیت تبلیغات ما را افزایش بدهد تا بتوانیم با هزینه کمتری در رقابت شرکت کنیم و به آن اهدافی که مدنظرمان است برسیم.
هزینه تبلیغات در گوگل چقدر است؟
ساخت اکانت کاملاً رایگان است و حتی بیشتر کمپینهایی که ما اجرا میکنیم، نمایش رایگان دارد و ما فقط بر اساس کلیکی که اتفاق میافتد هزینه پرداخت میکنیم یا مثلاً در مدلهای مختلف بر اساس اقدام کاربر که ما مدنظرمان است، آن عملیاتی که قرار است اتفاق بی افتد که حالا در ادامه با انواع مختلف کمپینهای تبلیغاتی آشنا میشویم که آنجا توضیح میدهیم که هزینهبر چه اساسی خواهد بود و مدلهای Bid که مربوط به همان تنظیم کردن هزینهها و Bid است به چه صورت خواهد بود.
Maximum CPC یا حداکثر هزینه هر کلیک این کمک را به ما میکند که بتوانیم این عدد را تعیین کنیم که حاضر هستیم بابت هر کلیک چقدر پرداخت کنیم. یعنی سقفی را که بابت هر کلیک تعیین میکنیم. بعد در گزارشها و بازخوردهایی که میتوانیم بگیریم آیتم دیگری به اسم CPC Average است که میتوانیم در بازههای مختلف میانگین هر کلیک را متوجه شویم که بابت هر Action که انجامشده چه هزینهای را به گوگل پرداخت کردیم.
تعیین بودجه روزانه
آیتم بعدی بودجه روزانه است. ما برای هر کمپینمان میتوانیم یک بودجه روزانه جداگانهای تعیین کنیم و به گوگل بگوییم که حاضر هستیم در ۲۴ ساعت تا این هزینه را برای کمپینمان صرف کنیم. که البته نکتهای که در این آیتم وجود دارد این است که امکان دارد که بعضی روزها تا ۲ برابر از هزینه روزانه را هم از ما کسر کند با توجه به پتانسیلهایی که ما در آن روز برای بیشتر دیده شدن و بیشتر ورودی گرفتن داریم. ولی میانگین اعداد و هزینهها به طور مثال تقسیمبر ۳۰ میکنیم بیشتر از این بودجه روزانهای که تنظیم کردیم نخواهد بود.
آیا تبلیغات در گوگل در این شرایط و با این قیمت ارز بهصرفه است؟
نکتهای که وجود دارد و من همیشه پیشنهاد میدهم که حداقل یک کمپین تستی داشته باشید. یعنی در هر مرحله از آن کسب و کار ما هستیم میتوانیم یک کمپین تستی بر اساس یک عددی مثلاً ۲ یا ۱ میلیون تومان یک کمپینی شروع کنیم که این قضیه چند نکته دارد.
اولین نکته اینکه ما میتوانیم یک تحقیق خوب انجام دهیم از یک ابزاری که کاملاً کاربران واقعی را به سمت ما میآورد. یعنی اصلاً میتوانیم شناخت بهتری نسبت به آن محصول و خدماتمان داشته باشیم که اصلاً در مسیر خوبی هستیم؟ آیا محصول درستی را تعریف کردیم؟ آیا مخاطبان درستی را هدفگذاری کردیم یا خیر؟
شرایط برای همه یکسان است!
موضوع بعدی که باید به آن اشاره کنم که این شرایط برای همه یکسان است. یعنی همه کسب و کارها، افراد و همه آن جامعهی کسب و کارهایی که در آن حوزه با شما قرار دارند، درگیرش هستند و شامل حال آنها هم خواهد بود. به همین دلیل امکان دارد خیلی از رقبای ما از این پلتفرم استفاده نکنند پس ما رقابت کمتری خواهیم داشت.
یعنی ما احتمالاً با هزینه کمتری جایگاه بهتر را خواهیم داشت و ورودی بیشتری خواهیم گرفت. و نکته بعدی این است که با بالا بردن کیفیت تبلیغات میتوانیم هزینه کمتری پرداخت کنیم، همان Ad Rank که راجع به آن صحبت کردیم، چون احتمال دارد که رقبای ما در این ماه و لحظه از این سیستم استفاده نکنند و ما خیلی راحت در خیلی از کمپینهایمان بتوانیم ورودی بهتری بگیریم و بیشتر دیده بشویم.
موضوع بعدی قابلیت اندازهگیری گوگل ادوردز است. یعنی هر کاری که ما انجام میدهیم، هر هزینهای که پرداخت میکنیم میتوانیم ارزیابی کنیم که چه نتیجهای برای ما داشته است. به طور مثال برای کمپینهایی که داریم از گوگل در Search Network گوگل داریم میگیریم میتوانیم برآورد کنیم بر اساس این ورودیهایی که دارد اتفاق میافتد، ما چقدر آن محصولمان را فروختیم، آن محصول یا خدمت به چه تعداد فروختهشده و اصطلاحاً Conversion Rate (نرخ تبدیل) ما چقدر بوده است؟ نرخ تبدیلمان چند درصد بوده است؟ بابت این هزینهای که اتفاق افتاده و صرف شده چقدر سود کردیم؟ چقدر فروش داشتیم؟ حالا بتوانیم هم بودجه را افزایش دهیم، قیمتها را افزایش دهیم، کیفیتمان را بهتر کنیم تا نتیجه بیشتری بگیریم.
زمانبندی کمپینهای تبلیغاتی
موضوع بعدی بودجه روزانه و زمانبندی کمپینهای تبلیغاتیمان است. ما میتوانیم با تعریف بودجه روزانه مناسب و زمانبندیای که فعال میکنیم. یعنی تبلیغاتمان در آن زمان و روزها نمایش داده شود، بتوانیم آن را مدیریت کنیم که به طور مثال در وقتهایی باشد که رقبایمان نیستند یا بودجهای تعریف کنیم که در آن زمانبندی نتیجه بهتری بگیریم.
به طور مثال برای همین دوره آموزشی در کمپین تست ما میتوانیم ببینیم که در چه زمانهایی نرخ تبدیل بهتری داشتیم. یک موقع است که در یک زمان کاری ورودیمان کمتر است، مثلاً ۹ صبح تا ۱۲ ظهر، ورودی کمتری نسبت به شب داریم ولی نرخ تبدیل بیشتری داریم و ما دنبال این هستیم که نتیجه بهتری بگیریم.
ما لزوماً در یکسری از کمپینهایمان اصلاً ورودی برای ما مهم نیست، اینکه چه تعداد بفروشیم و چه تعداد نرخ تبدیل داشته باشیم، این موضوع مهمتری برای ما است. برای همین میتوانیم آن کمپینمان را در زمانبندی خاص صبح تا ظهر در یکسری از روزهایی که مدنظرمان است تعریف کنیم و بودجه را در آن زمانبندی مصرف کنیم که نتیجه بهتری میگیریم.
نکته مهم در مورد کمپین تست
یک نکته مهمی که باید در این مرحله توضیح دهیم این است که کمپین تستمان نباید در دوره کوتاهی مثلاً دوره ۳ روزه اتفاق بی افتد. شاید اصلاً در آن ۳ روز آن کاربران هدف ما، ما را نبینند و یا اصلاً به هر دلیلی وارد اینترنت نشوند. به خاطر همین تجربه هم نشان داده که حداقل یک دوره یک ماهه میتواند برای تست خیلی مناسب باشد، با یک رنج عددی بین ۱ تا ۲ میلیون نتیجههای خوبی میتوانید بگیرید و میتوانید بازخورد آن را ببینید و بر اساس آن تصمیمگیری کنیم که برای دوره بعد میخواهیم چه هزینه و چه اهدافی داشته باشیم و به چه صورت کارکنیم.
آشنایی با ۵ کمپینهای تبلیغاتی گوگل
۱. مدل search
مدل اول کمپینها که Search است، که اکثر افراد هم گوگل ادوردز را با این مدل تبلیغات میشناسند، بر اساس کلمات کلیدی ما اجرا میشود. یعنی ما بر اساس کسب و کاری که داریم، محصولات و خدماتی که داریم، میتوانیم در پنل کلمات کلیدی را تنظیم کنیم که کاربرانی که آن را سرچ میکنند عنوان تبلیغاتی ما را در گوگل ببینند و هر موقع که کاربران کلیک کردند و وارد آن صفحه فرودی که ما تعریف کردیم شدند، گوگل هزینهای را از ما کسر میکنند.
در دو بخش بعدی این مقاله به صورت مفصل راجع به انواع کلمات کلیدی و ساختار آنها با شما صحبت میکنم. نکتهای که باید در این مدل کمپینها به آن توجه داشته باشیم این است که ما بر اساس آن صفحه فرود که داریم کمپینهایمان را طراحی میکنیم.
مثال
۲. مدل Display
مدل دوم Display است. تبلیغات بنری گوگل. منتها اینجا یک مشکلی که وجود دارد این است که سایتها و اپلیکیشنهای ایرانی چون نمیتوانند از Adsense استفاده کنند، به خاطر همین تبلیغات ما داخل ایران هیچ کاربردی ندارد. Adsense سرویس تبلیغاتی است که کسب و کارهایی که اپلیکیشن یا یک سایتی رادارند میتوانند از نمایش تبلیغات درآمد داشته باشند. ولی من اینجا میخواهم به دو تا از کاربردهای مهم Display اشارهکنم.
کاربرد اول
اولی، فکر کنید که همان فروشگاه پوشاک میخواهد کار صادرات انجام بدهد. مثلاً میخواهد در کشور انگلیس شلوار صادر کند. ما میتوانیم یکسری بنرهای تبلیغاتی داشته باشیم و انگلیس را هدفگذاری کنیم که تبلیغاتمان فقط در آن کشور نمایش داده شود و در آن دسته بندیهایی که به درد ما میخورد این قابلیت وجود دارد که مثلاً دستهبندی مد، فشن و اینها را انتخاب کنیم که فقط مخاطبانی که به درد ما میخورند تبلیغات ما را ببینند و تبلیغاتمان در آن سایتها و اپلیکیشنهای مرتبط نمایش داده شود.
کاربرد دوم
کمپینهای Display برای ما میتواند Remarketing باشد. Remarketing یا Retargeting یعنی بازاریابی مجدد کاربرانمان. افرادی که وارد سایت ما شدند و یک رفتاری را از خودشان به جا گذاشتند که ما این را میتوانیم داشته باشیم و تبلیغاتمان را فقط برای آنها نمایش دهیم. در یک قسمت بهصورت مجزا فقط راجعبه گوگل ادوردز ، Remarketing صحبت خواهم کرد و آنجا توضیحات مفصلتر را ارائه میدهم.
۳. مدل Universal app
سومین مورد از انواع کمپینهای تبلیغاتی گوگل، Universal app است. اگر ما یک اپلیکیشن داشته باشیم و میخواهیم اپلیکیشن ما دیده شود و به ازای آن نصب هم انجام شود، ما میتوانیم کمپینهایی باهدف نصب طراحی کنیم و هر موقع که کاربری اپلیکیشن ما را نصب کرد، هزینهای از آن پنل ما کسر میشود که البته این هزینه از قبل تعریف میشود.
کاربرها چه مدل تبلیغی را میبینند؟
ما میتوانیم یکسری تصاویر از اپلیکیشن تهیه کنیم یا متنهایی که منجر به کلیک و دیده شدن اپلیکیشن شود داشته باشیم و این محتوای تبلیغاتی در اپلیکیشنها و وبسایتهای مختلف نمایش داده میشود که البته ما میتوانیم هدفگذاری کنیم که فقط ایرانیها بتوانند تبلیغ ما را ببینند، نه خارجیها و آنهایی که فارسیزبان نیستند.
اینطور هدفگذاری ما میتواند برای آن مخاطبی که میخواهیم دقیقتر شود. شخصی تبلیغ ما را میبیند، کلیک میکند و وارد App Store میشود که اپلیکیشن ما آنجا تنظیمشده و با کیلک روی نصب، اپلیکیشن نصب میشود و آن هزینهای که تعریفشده لحاظ خواهد شد.
۴. مدل Video
مدل چهارم Video است. همانطور که از اسمش مشخص است ما میتوانیم کمپینهایی با اهداف دیده شدن ویدئومان داشته باشیم و برای آن بازدید بگیریم که این ویدئو در یوتیوب تنظیم میشود و مسیری هم که برای آن تبلیغات را انجام میدهیم خود پنل گوگل ادوردز است.
مورد بعدی Gamil ads. حتماً دقت کردید که در بخشهای Social یا Promotion جیمیل، تبلیغاتی برای ما نمایش داده میشود. لینکهای بالا یعنی بالاتر از آن ایمیلهایی که دریافت کردیم. یکسری عناوین با یک رنگ خاصتر است و کنارش هم «Ads» نوشتهشده، با کلیک روی آن وارد صفحهای میشویم که در خود Gmail باز میشود و حاوی محتوای تبلیغاتی است؛ میتواند متن یا تصاویر باشد و یک دعوت به اقدام دارد، دکمه فراخوانی به یک صفحه دیگر، به یک صفحه فرود دیگری دارد. ما میتوانیم صفحه فرود را تنظیم کنیم که مرتبط با آن تبلیغات ما است.
کمپینهای Gamil ads
یک مورد خیلی جذاب این است که مجموعهها میتوانند کمپینهای Gamil ads داشته باشند، یک لیستی از ایمیلهای مشتریهایمان را میتوانیم داشته باشیم که خیلی وقت است که از ما خرید نکردند. این لیست را میتوانیم به اکانت وارد کنیم و تبلیغات Gmail را فقط برای این کاربران نمایش دهیم.
فراخوانی برای خرید مجدد مثلاً یک جشنواره داریم یا به طور مثال عید نوروز نزدیک است و اگر کمپین عیدانهای میخواهیم داشته باشیم میتوانیم از این طریق برای مشتریهایی که خیلی وقت است که از ما خرید نکردند یک کد تخفیفی دهیم و دعوتشان کنیم که از این کمپین حمایت کنند و وارد آن صفحهای که ما مدنظرمان است بشوند و خریدشان را انجام بدهند.
این مدل تبلیغات هم حاوی دو مورد است؛ یکی عنوان ایمیل که میتواند یک متن ترغیبکننده باشد که اسم برندمان هم حتی در آن باشد که درصد باز شدن آن ایمیل را افزایش بدهد و بعد محتوایی است که داخل آن تبلیغات درج میکنیم و برای ورود به یک صفحه فرود دیگری فراخوانی میکنیم.
۵. مدل shopping
مدل آخر کمپینهای تبلیغاتی shopping است. سیستم Shopping در ایران زیاد کاربرد ندارد به دلیل اینکه باید در Business Google ثبتنام کنیم، شرکتی خارج از ایران داشته باشیم و در حملونقل محصولات دغدغه داریم، افراد سمت آن نمیروند ولی شاید بد نباشد که توضیحی راجع به این مدل هم بدهیم.
من در گوگل «Popcorn maker price» را سرچ میکنم. میخواهم قیمت دستگاههای پاپکرنسازی را ببینم. قبل از اینکه نتایج برای من بیاید، همان بالای صفحه یکسری محصولات برای من میچیند که حاوی عنوان آن محصول، عکس و حتی قیمتش بهطور مثال به دلار است. من از این طریق میتوانم هدفمندتر وارد یک فروشگاه اینترنتی بشوم که این محصول را دارد و محصول را خریداری کنم.
هزینه را چگونه به گوگل پرداخت کنیم؟
دو تا راهحل وجود دارد. یکی اینکه خودمان Credit card داریم که برای خودمان است، به حساب بانکیای متصل است که تأیید شده است چون توجه داشته باشید که گوگل روی پرداخت خیلی حساس است. یعنی اگر به دلایل پولشویی، به دلایل اینکه این پول از کجا آمده به راحتی میتواند اکانت ما را معلق کند یا اکانتما را مسدود کند.
به خاطر همین اگر حتی کارت دارید و نمیتوانید آن را تأیید کنید و دردسرهای مالیاتی و … بر اساس قوانین آن کشوری که در آن کارت داریم وجود دارد، اگر نمیخواهیم خودمان را درگیر این مسائل کنیم، پیشنهاد این است که از شرکتهایی که دارند در این زمینه فعالیت میکنند و شارژ اکانت را با مبلغی کارمزدی انجام میدهند میتوانیم این کار را انجام دهیم.
من خودم برای پروژههایی که به عنوان کار مدیریت اکانت انجام میدهم، پیشنهاد میدهم که حتی اگر کارت دارید و مردد هستید و نمیشود به این مسیر اطمینان کرد، بیاییم از شرکتهایی که من هم در آنها بابت پرداخت نمایندگی دارم و یا از کارت خود من استفاده کنیم و پرداخت را انجام دهیم، چون مسئلهی دیگری هم وجود دارد، آن کسی که اکانت شما را شارژ میکند مسئولیت پشتیبانیاش هم با او است.
یعنی هر اتفاقی ازنظر قوانین، ازنظر اینکه مشکلی پیش بیاید، بخواهد عودت وجه اتفاق بی افتد یعنی عددی به حساب بازگشت داده شود به هر دلیلی که اکانت مسدود میشود، این دیگر با آن شخص و آن مجموعه است. و خیال شما میتواند راحت باشد که دیگر میتوانید از یک مسیر بسیار مطمئن این کار را انجام بدهید.
برای گوگل ادوردز کدام واحد پولی بهتر است؟
ما ۳ واحد پولی محبوب در ایران داریم که بیشتر افراد و شرکتها که خدمات دریافت میکنند با این ۳ واحد پولی بیشتر کار میکنند، دلار آمریکا، لیر ترکیه و درهم امارات است.
در شروع هیچ تفاوتی نمیکند که با کدامیک از این واحدهای پولی کارکنیم چون متأسفانه این برداشت وجود دارد که مثلاً با درهم یا لیر کارکنیم که هزینه برای ما ارزانتر دربیاید و بتواند برای ما بهصرفهتر باشد و نسبت به رقبا هزینه کمتری دهیم ولی در شروع اصلاً اینطوری نیست. معادلسازی اتفاق میافتد یعنی اگر مثلاً در دلار یک سنت حداقل Bid باشد که ما Set میکنیم در لیر ترکیه یک تناسبی از طرف سیستم خود گوگل انجام داده میشود یعنی آن Bid که ما تعریف میکنیم خودش میگوید که باید این عدد را بگذارید که کمپینهایتان نمایش داده شود.
که وقتی حساب میکنیم تناسب میگیریم، میبینیم که ازنظر ریالی همان قیمت یک سنت دلاری است. ولی در ادامهی مسیر، در مراحل بعدی که میخواهیم افزایش قیمت دهیم، با رقبایمان سنگینتر رقابت کنیم و هزینه بیشتری پرداخت کنیم، آن موقع میتواند این فاصلههای افزایش هزینهمان نسبت به دلار کمتر باشد.
یعنی مثلاً ما در دلار مجبور هستیم یک سنت یک سنت افزایش هزینه دهیم، در لیر ترکیه یا درهم میتوانیم یک صدم یکصدم این اتفاق برایمان بی افتد. یکصدم دلار با یکصدم لیر هزینهاش متفاوت است و اختلاف دارد.
آنجا تا حدودی به صرفه خواهد بود. من خودم این را روی دو اکانت تقریباً مشابه در دو فاصله مختلف تست کردم و دیدم که ازنظر ریالی در فاصلهی چند ماه به صرفهتر است و میشود از این قابلیت استفاده کرد. ولی در شروع کار اصلاً فرقی نمیکند و اگر میخواهید در این مسیر بودجه کمی هزینه کنید اصلاً دغدغهی این را نداشته باشید که الان کدام واحد پولی بهتر و به صرفهتر است.
تفاوتهای بین Google ads و سئو کدام بهتر است؟
اگر بخواهم یک تعریفی داشته باشم، من همیشه میگویم سئو آن کارهای خوبی که ما روی سایتما انجام میدهیم، کارهای اصولی که انجام میدهیم و باعث میشود رتبههای خوبی در جستجوی گوگل بگیریم، این میشود تعریف سئو.
تبلیغات گوگل ادوردز ما را در همانطور رتبهها در صفحهای اول گوگل میآورد ولی با پرداخت هزینه. یعنی هزینه موقعی انجام میشود که کلیک صورت بگیرد یعنی بابت نمایش هزینهای پرداخت نمیشود. ولی وقتیکه کلیکی انجام میشود و کاربری از آن طریق وارد سایت ما میشود یک هزینهای از اکانت ما کسر میشود. خب این ذهنیت پیش میآید که چرا ما باید برویم گوگل اوردز هزینه کنیم؟ وقتی میتوانیم خیلی رایگان و ارگانیک در صفحه اول بیاییم؛ یکی اینکه صفحه اول آمدن به همین سادگی نیست و من راجع به این اصلاً نمیخواهم صحبت کنم.
هزینه
من میخواهم راجع به به هزینه صحبت کنم و مقایسه هزینهای در این بخش داشته باشم که سئو لزوماً رایگان نیست. یعنی سئو آن محتوای باکیفیتی که ما بخواهیم روی سایتمان بگذاریم یا کارهایی که مربوط به برنامهنویسی و کد نویسی یا فعالیتهایی از این شکل میشود، یک قسمت ماجرا است و از طرفی هم وقتیکه میخواهیم برای آن بگذاریم چون سئو در لحظه اتفاق نمیافتد، یک فرآیند زمان بری است و هزینهای که باید انجام دهیم یعنی این بخشیاش خیلی مهم است.
ما باید برای سئو هزینه کنیم. هزینه نیروی متخصص را دهیم که برای ما تولید محتوا کند. کارهایی که مربوط به سئو Off page میشود، کارهایی که باید خارج از سایت خودمان انجام دهیم که آنها تقریباً مسیرهایی که حداقل من میشناسم تا حدودی پولی است، کارهایی که باید انجام دهیم و لینکسازیهایی که باید انجام دهیم (البته نمیخواهم راجع مباحث سئو بشوم) پیشنهاد میکنم که حتماً در بخش مقالات، مطالبی که مربوط به سئو است را مطالعه کنید، خیلی مفید است. پس هزینهبر خواهد بود. اینطور نیست که بگوییم یک مسیری است که ارگانیک و بهصورت رایگان اتفاق میافتد پس حتماً وقت و هزینه خواهد بود.
آیا گوگل اوردز برای کسبوکار نوپا مفید است؟
برای کسب و کاری که تازه شروع کرده است و میخواهد نتیجه را زودتر ببیند پیشنهاد من این است که گوگل اوردز میتواند مسیر خیلی خوب و جذابی باشد که علاوه بر اینکه بازگشت سرمایه اتفاق میافتد میتواند سود خوبی هم داشته باشد که میتواند آن کسبوکار را زنده نگه دارد چون در صفحه اول آن را میبینند، چون ورودی برای آن اتفاق میافتد.
در ادامه مسیر هم اصلاً بد نیست که سایت خود من، بهشخصه دو تا، سه تا لینک در صفحه اول داشته باشم. همیشه مثالی که میزنم مثال خرید هدفون است (البته در آن زمانی که من جستجو میکردم، شاید الان غیرفعال باشد) وقتی خرید هدفون را جستجو میکردیم و لینک یک و دو برای یک فروشگاه اینترنتی معروف بود و لینک یک بالاسر این ارگانیکها گوگل ادوردز بود.
وقتی لینک یک و دو که لینک یک دستهبندی هدفون بود و لینک دومش یک محصول پرفروش هدفون بود که بالا آمده بود، چه لزومی دارد که دوباره بیاید دستهبندی هدفونش را از طریق تبلیغات گوگل ادوردز لینک یک باشد و با خودش رقابت کند؟
نکته
به نظر من کار درستی انجام داده چون اصلاً بد نیست که حجم ورودی بیشتر هم برای لینکهای بالا صفحه است، سه تا لینک اول را داشته باشد و بتواند ورودی خوبی جذب کند و محاسبه میکند یعنی نرخ تبدیلش و خریدهایی که اتفاق میافتد را رصد میکند، پس دارد نتیجه میگیرد که این کار را انجام میدهد.
به خاطر همین همیشه وقتی مقایسه میشود و از من سوالی میپرسند میگویند ما که لینک یک راداریم اصلاً خوب است که داشته باشیم یا خیر؟ من پیشنهاد میدهم که این کار اتفاق بی افتد با علم بر اینکه بتوانیم آن را اندازهگیری کنیم یعنی آنقدر هزینه کردیم، چقدر فروش داشتیم و چقدر این سرمایه توانسته برگردد و سود اتفاق افتاده است.
اگر خاطرتان باشد یکی از کمپینها، کمپینهای مربوط به سرچ خود موتور جستجوی گوگل بود. یعنی کاربران میآیند یک کلمهای را سرچ میکنند و براساس آن تبلیغ ما میتواند نمایش داده شود و با کلیک بر روی آن، کاربرها وارد سایتمان میشوند. حالا آن طرف قضیه ما نیاز به کلمات کلیدی داریم که باید تعریف کنیم که مرتبط به خدمات و محصولات ما باشد که موقعی که کاربران میآیند آنها را جستجو میکنند بتوانند تبلیغ ما را ببینند.
ساختار کلمات کلیدی در تبلیغات گوگل ادوردز
که ما میخواهیم تعریف کنیم به چند مدل تقسیم میشود که موضوع این بخش مقاله راجع به همین است که ما براساس نیازمان در چه شرایطی، کدام کلمات کلیدی، با چه ساختاری را تعریف کنیم. ۴ مورد اصلی دارد که شروع میکنم به معرفی کردن و اهداف آنها و شاخصهایی که دارد باید رعایت کنیم.
۱. کلمه کلیدی با مدل Broad Match
مورد اول مدل Broad Match است. اگر بخواهم مثال بزنم کلمه کلیدی ما اگر «خرید عینک ارزان» باشد و ما اگر این را به صورت Broad تعریف کنیم یعنی هیچ کاراکتری را درگیر این کلمه کلیدی نکنیم و به همین صورت یعنی فقط همین ۳ تا کلمه «خرید، عینک، ارزان» قرار دهیم، ما میتوانیم برای خرید عینک ارزان ورودی بگیریم یعنی تبلیغمان نمایش داده شود.
حتی اگر کاربران غلط املایی داشته باشند: «خرید عینک ارزان» یا «خرید عینک ارزان» یا حتی اگر قبل و بعد این کلمات هم از طریق کاربران چیزی وارد شود باز تبلیغ ما نمایش داده میشود. یعنی «خرید اینترنتی عینک ارزان» یا «خرید عینک ارزان در تهران» یا «عینکفروشی ارزان»، از همه این جستجوها تبلیغات ما میتواند نمایش داده شود و به واسطه آن میتوانیم ورودی بگیریم.
۲. کلمه کلیدی با مدل Phrase
مورد دوم Phrase است. بین کلمات کلیدی که مدنظرمان است باید یک کوتیشن (‘) بگذاریم. یعنی یکی اولش، یکی آخرش. یعنی‘خرید عینک ارزان‘ با آن بسته میشود. این طوری ما منظورمان را به گوگل میرسانیم که هر کاربری که دقیقاً این کلمه کلیدی را با همین ترکیب جستجو کرد بتواند تبلیغ ما را ببیند. یعنی حتی اگر «عینک، خرید، ارزان» هم زد نه، دقیقاً این ۳ تا کلمه این طوری پشت سر هم و بدون غلط املایی، یعنی حتی اگر ارزان هم بود ما آن را نمیخواهیم. ولی قبل و بعدش هم هر چیزی که زد باز مورد قبول ما است.
مثلاً «خرید، عینک، ارزان، در تهران» این «در تهران» یک پارامتری است که اضافه از آن کلمات کلیدی ما است ولی خارج از آن کوتیشن اصطلاحاً دارد جستجو و درج میشود و ما میتوانیم از آنها هم ورودی بگیریم. مشکلی نخواهیم داشت.
۳. کلمه کلیدی با مدل Exact
مورد سوم Exact است. قبل و بعد کلمه کلیدی ما بهعنوان اینکه Exact تعریف شود باید در به راکت قرار بگیرد یعنی شروع و پایان مثل همان حالت Phrase که کوتیشن بود روی این حالت به راکت قرار میدهیم و دقیقاً همین را میخواهیم یعنی به گوگل میگوییم که هرکس که خرید عینک ارزان با همین ترکیب و همینطوری سرچ کرد تبلیغ ما را نشان بدهد. یعنی حتی اگر قبل و بعدش هم هر چیزی را درج کرد ما نمیخواهیم. و محدودترش میکنیم.
۴. کلمه کلیدی با مدل Broad Modifire
مورد چهارم Broad Modifire است. اینطوری است که مایکی یا دوتا از کلماتما، هرچقدر که میخواهیم را میتوانیم قبلش یک Plus، یک «+» بگذاریم. و اصطلاحاً این را قانون کنیم یعنی این قانون را برای گوگل بگذاریم که دقیقاً این کلمه باید در جستجو کاربرها باشد. مثلاً در همین مثال خودمان خرید عینک ارزان را من پشت سر ارزان یک Plus «+» میگذارم و به گوگل این اشاره رادارم که هرکس که در جستجو خرید عینک با هر پارامتری قبل و بعد حتی بعد از ارزان، قبل از ارزان بود نمایش بدهد ولی دقیقاً «ارزان» من یکی اینکه باید داخل جستجو کاربر باشد و دو اینکه باید با همین ساختار باشد یعنی من «ارزان» را نمیخواهم، «ارزان» را میخواهم.
یا اگر من پشت «خرید» در این عبارت یک Plus «+» بگذارم، میگویم که کسانی که میخواهند خرید انجام بدهند یعنی هرکسی هم حتی «عینک ارزان» زد من نمیخواهم . من کسانی را میخواهم که خریدار باشند پس خرید با همین ترکیب باشد ولی بعد یا قبلش هر پارامتر و کلمه کلیدی دیگری میتواند باشد ولی کلمات مرتبط باشد یعنی این را هم حتماً خاطرتان باشد که «عینک و ارزان» هم باشند ولی قبل، بعد و وسطش میتواند کلمات دیگری هم باشند.
انتخاب کلمات کلیدی و Match Type بر اساس اهداف کسبوکارما
تا اینجای مقاله با انواع کلمات کلیدی با علامت اختصاصی آنها در تبلیغات گوگل ادوردز آشنا شدیم. که اینها با چه علامتی شناخته میشوند و گوگل متوجه میشود که منظور ما چیست. ازاینجا به بعد میخواهم راجعبه اهداف صحبت کنم. اهدافی که ما دنبالش هستیم براساس اهدافمان کدام کلمات، کدام Match Type را اصطلاحاً برای کمپینهایمان انتخاب کنیم.
مثال
بهطور مثال یک وبسایتی را در نظر بگیرید که تازه شروع به فعالیت کرده و میخواهد از این طریق ورودی مناسب و مورد هدفش را جذب کند. ۲ گزینه وجود دارد، یا اینکه کلمات کلیدیاش را از طریق ابزارهایی که وجود دارد و مربوط به Keyword Research میشود پیدا کند یا اینکه پیشنهاد این است که کمپیناش را بهصورت Broad تعریف کند. یعنی آن ۵، ۶ کلمهای که بهنظرش مرتبط است و خواستهی کاربرهایش است را بهصورت Broad تعریف کند تا بتواند کلمات جدید و کاملتری را استخراج کند.
چون اگر آشنایی داشته باشید در قسمتی از پنل حتماً دیدهاید، یک گزینهای به اسم Search Term است که آنجا آن کلمات کلیدی که توسط کاربرها سرچ میشود را میتوان دید. یعنی دقیقاً چه چیزی سرچ کردند که تبلیغ ما را دیدند و کلیک کردند وارد شدند و از آن طریق میتوانیم کلمات جدید را به عبارات کلیدی را اصطلاحاً Add کنیم که ازآنجا به بعد هرکدام از این کلمات قیمت مختص خودش، رقابت خودش را دارد و کیفیت تبلیغاتی که حالا در بخشهای بعدی راجعبه آن صحبت خواهیم کرد و آنجا به آن میپردازیم، متوجه میشویم که هرکدام از این کلمات خصوصیات خودشان رادارند و برای ما آوردهی خودشان رادارند.
مثال
یک مثال معروفی هم بخواهم راجعبه Exact بزنم این است که تا چند سال پیش خودم هم درگیرش بودم، مثلاً کارفرما یا آن دوستی که برای تبلیغات گوگل سفارشی داشت و ما قرار بود که کار اجراییاش را انجام دهیم رجوع میکرد، میگفت من در این کلمه کلیدی میخواهم اول باشم. مثلاً «خرید عینک ارزان»، میگفت من میخواهم در همین کلمه اول باشم، حالا با استراتژیهایی که خودشان داشتند و بعضی اوقات دلیلش ندانستن پارامترهای Match Type بود و فکر میکردند که خب همه کاربرها به آن شکل جستجو میکنند و این میتواند برای آنها خوب باشد.
در این حالت مجموعههای مختلف یا دوستانی که در این زمینه فعالیت میکردند به صورت Exact برای آنها تعریف میکردند و خب بعد از یک مدت که به هدف نمیرسید از این مسیر گوگل ادوردز اصطلاحاً دلزده میشد ولی خب هرقدر که جلوتر آمدیم هم کارفرمایان و مدیران پروژههایی که بابت Google ads رجوع میکنند به این سطح از معلومات و اطلاعات رسیدند که میدانند چه چیزی را بخواهند و هم اینکه شرکتهای ارائه خدمات یا افرادی که خدمات گوگل ادورودز را ارائه میدهند این راهنماییها را میکنند. میگویند که میتوانند از Match Type دیگر هم استفاده کنند که ورودی بیشتری بگیرند و حتی کلمات بیشتری مشخص شود که به کمپین آنها اضافه شود و نهایتاً نتیجهبخش شود.
یک نکته جذاب راجعبه Broad Modifire!
اگر یک محصول خاصی دارید یا اینکه خدماتتان مربوط به یک طیف از افراد خاص میشود، میتوانید از این مورداستفاده کنید. بهطور مثال مثلاً در کار مهاجرت هستید و وبسایت شما فقط به یک کشور خاص خدمات ارائه میدهد، منظورم کشور مقصد است. مثلاً مهاجرت به اِمریکا و اصلاً شما کشورهای دیگر را کار نمیکنید. میتوانید در کمپینهایتان این نکته را دقت کنید که حتماً یکسری با «آ» آ با کلاه و یکسری بدون «ا» ا بدون کلاه باشد. پشتش یک Plus «+» میزنید و بعد بقیه آن کاراکترهایی که مربوط به کلمات کلیدیتان میشود را درج میکنید.
این طوری شما فقط در این حوزهی فعالیتتان که مهاجرت است، تبلیغاتتان برای کسانی نمایش داده میشود که دقیقاً دنبال مهاجرت به آمریکا یا اِمریکا هستند در جستجویشان است. این هم میتواند نکته جذابی باشد که اگر فقط روی محصول خاص دارید فعالیت میکنید این طوری مزیت رقابتیتان میشود، هزینهتان کمتر میشود و کیفیت تبلیغاتتان افزایش پیدا میکند.
کلمات کلیدی منفی Negative Keyword
یک موردی هم که خیلی میتواند در این موارد کمکتان کند Negative Keyword است یعنی ما کلمات منفیمان را هم انتخاب کنیم یعنی بگوییم که از چه کلماتی برای ما ورودی نیاید. یعنی از آنطرف قضیه تعریف کردیم که عبارات کلیدیمان چه باشد میتوانیم یکسری دستورات و قوانین هم بهصورت Negative Keyword تعریف کنیم. که ما از چه کلماتی ورودی و نمایش تبلیغاتمان انجام نشود. و گوگل یک قسمت Negative Keyword دارد که آنجا میشود درج کرد یا اینکه در همین قسمت عبارات کلیدی اگر پشت کلمه کلیدی علامت منها «-» بگذاریم این منظور را میرسانیم که ما از این کلمه ورودی نمیخواهیم.
مثلاً در همین قضیه خرید عینک ارزان، مثلاً اگر «ارزان» را نمیخواهیم و اصلاً جز خدمات ما نیست و ما چنین محصولی نداریم که ارزان باشد، کلمات کلیدیمان همه با «خرید عینک، خرید اینترنتی عینک و خرید عینک آفتابی» و اینها شروع میشود، میتوانیم «ارزان، ارزون» را Negative کنیم که ما چنین مخاطبهایی را نمیخواهیم و نمیخواهیم که تبلیغ ما برای این دسته از آدمها نمایش داده شود.
مثال
باز یک مثال عملیتر بخواهم بزنم، مثلاً فروشگاههای اینترنتی محصولی را میخواهند بفروشند، به خاطر همین موقعی که کمپینی راهاندازی میکنند چه خوب است که یک لیستی از کلمات منفی اصطلاحاً یا همان Negative Keyword داشته باشند که در آن «مجانی، رایگان و حتی Free» قرار داده شود که موقعی که حتی شروع میکنند اینها به کمپین آن تزریق شود که محدودیت ایجاد شود که از این کلمات ورودی نگیرند.
اگر خاطرتان باشد در بخش قبلی راجع به انواع کلمات کلیدی صحبت کردیم و قرار شد این قسمت راجع به محتوا نویسی در تبلیغات گوگل ادوردز صحبت کنیم. محتوا یا ویترین ما برای تبلیغات، آن چیزی که کاربران میبینند و منجر به کلیک شدنشان میشود که وارد سایتمان بشوند. به دلیل اینکه ما در درج محتوا محدودیت کاراکتر داریم و تا یک تعداد بیشتر نمیتوانیم درج کنیم، بهخاطر همین یک سری فاکتورها را باید رعایت کنیم که این محتوای ما کامل هدفمند باشد که به ۳ هدف برسیم.
هدف اول: نرخ کلیک بالا که حالا مربوط به CTR میشود، نرخ کلیک به نمایش. مورد دوم، نرخ تبدیل بالاتر یعنی Conversion rate و مورد سوم امتیاز کیفیت بالاتر، Quality Score که در قسمتهای بعدی در قسمت بهینهسازی کمپینها حتماً راجعبه Quality Score بیشتر صحبت خواهم کرد.
۷ فاکتور که باید برای تبلیفات گوگل رعایت کنید!
۱. به محتوا و متونی که کاربر آن را در جستجوی گوگل میبیند، Ad Copy میگوییم. و Ad Copy در مرحله اول باید عنوان خدمات و محصولات ما و آن چیزی که به مشتری و کاربرمان ارائه میدهیم را انعکاس بدهد.
به طور مثال ما غذای خانگی تولید میکنیم و آن را در شهر به خصوصی عرضه میکنیم، پس در محتوا از لوکیشن عرضهی غذای خانگی هم صحبت میکنیم، مثال در تهران و اینکه به عرضهکننده یا تولیدکننده اشاره میکنیم.
مثال از کلمه «پخت غذای خانگی» استفاده نمیکنیم چون شاید این برداشت شود که ما سایت آموزشی هستیم نه ارائهدهنده محصول. به خاطر همین خیلی باید دقت کنیم که در عنوان خدمات و محصولاتمان حتماً این مسائل را رعایت کنیم به علاوه آن لوکیشنی که ارائه میدهیم، مخصوصاً در مثالی که الان ما داریم، در غذای خانگی ما نمیتوانیم بهکل ایران خدمات ارائه دهیم و باید مختص به یک شهر به خصوصی باشد.
۲. قسمت دوم ویژگیهای ما، Feature است.
ما چه ویژگیهایی برای ارائه داریم؟ در مثال قبلیما میتواند برنج ایرانی باشد، تولیدکننده یا عرضهکننده غذای خانگی با برنج صد در صد ایرانی؛ این میتواند جز ویژگیها و آن مزیتهای رقابتی ما باشد.
نکتهای که در قسمت ویژگیها باید در نظر داشته باشیم این است که ما نسبت به رقبایمان چه ویژگیهای برتری داریم و چه ویژگیهایی داریم که کاربرها در این فضای کاری دنبال آن هستند. اگر این ویژگیها راداریم باید راجع به آنها در محتوایمان صحبت کنیم.
۳. مورد سوم مزیت یا همان Benefit است.
آن مواردی که به درد کاربرها و مشتریها میخورد. آن چیزی که برای آنها اهمیت بیشتری دارد و برای آنها مزیت حساب میشود. در مثال قبل «ارسال کمتر از ۱ ساعت» میتواند یک مزیتی باشد که برای این مدل جنس خیلی کارآمد باشد یعنی کسی که دنبال تهیهی غذای خانگی است و در گوگل برای آن شهر خاص سرچ میکند، میتواند با این جمله تبدیل به مشتری شود و منجر به کلیک شود.
این بستگی به محصول هم دارد یعنی برخی محصول ها نیاز تحویل سریعتر دارد و کمتر از یک ساعت میتواند جلوه کند و منجر به کلیک شود. مزیتهای دیگری هم است که میتوانیم بر اساس خدماتی که ارائه میدهیم داشته باشیم. مثلاً پرداخت در محل یا مثلاً بازگشت وجه درصورتی که ناراضی بودید، که البته با جملههای مرتبتر میشود عنوان کرد. و در اینجا فقط مزیتها را از نگاه کاربر را بررسی میکنیم.
باید خودمان را جای مشتری بگذاریم که چه مواردی واقعاً میتواند برای او مزیت باشد که ما آن راداریم. حالا همینکه عرفش این است که ما داشته باشیم یعنی اصلاً یک مزیت رقابتی نیست و باید آن را داشته باشیم. یک موقع هم است که ما این موارد راداریم و رقبایمان ندارند. راجعبه اینها میتوانیم صحبت کنیم که این خیلی میتواند برای ما تأثیرگذار باشد.
۴. مورد چهارم Call To Action یا CTA است.
مفهوم کلی Call To Action را که بخواهم بگویم، دعوت به انجام کاری است. در تبلیغات گوگل ادوردز و در محتوای ما چه مواردی میتواند Call To Action باشد. مواردی که دعوت به انجام کاری را از کاربرمان داشته باشیم. یعنی الان میتواند این Action را انجام بدهد.
مثلاً جملهای مثل «ثبت سفارش آنلاین» این مفهوم را میرساند که ما یک فروشگاه اینترنتی هستیم یا یک سایت اینترنتی هستیم که میتوانند ثبت سفارش آنلاین خود را انجام بدهند و ما محصول مورد نظر را برای آنها ارسال کنیم. در همین مثال قبل غذای خانگی، ثبت سفارش آنلاین این ذهنیت را ایجاد میکند که همین الان میتواند سفارش غذایی که نیاز دارد را ثبت کند و قرار است که کمتر از یک ساعت هم برای او ارسال شود وکه این میتواند خیلی جذاب باشد.
۵. استفاده از جملات سؤالی
مورد پنجمی که اینجا میخواهم راجعبه آن صحبت کنم استفاده از جملات سؤالی است. جملههای سؤالی میتواند به افزایش CTR ما کمک کند. فرض کنید ما در همین کمپین غذای خانگی خود را به طور مثال یک کلمه کلیدی به اسم «غذای ارزان» داریم.
میتوانیم در محتوای خود از یک جملهی سؤالی استفاده میکنیم، «به دنبال غذای ارزان هستی؟» این میتواند این حس را به کاربر منتقل کند که این سایت دقیقاً میتواند نیاز من را برطرف کند و این میتواند برای او خیلی مؤثر باشد و منجر به کلیک میشود که وارد سایت ما شود.
نکته دومی که اینجا باید به آن اشارهکنم این است که در هر کسب و کاری نمیشود که از جملههای سؤالی استفاده کرد. بهطور مثال کلینیک زیبایی را تصور کنید که مثلاً یکی از خدماتش رفع موهای زائد است، ما نمی توانیم در جمله از این سؤال استفاده کنیم که «میخواهی از شر موهای زائد خلاص بشوی؟» چراکه این حس جالبی را منتقل نمیکند و بهنظر جملهایی مثل «مؤثرترین راه برای رفع موهای زائد» میتواند نسبت به جملهی سؤالی تأثیرگذارتر باشد.
۶. گزینه ششم، استفاده از کلمات کلیدی مختص به ما است.
استفاده از کلمات کلیدی کمپین در محتوا که البته به نحوی به بهینهتر شدن کمینهایمان هم کمک میکند که در قسمتهای بعدی حتماً به آن اشاره میکنم ولی در این مرحله که راجع به Ad Copyها صحبت میکنیم این مرتبط بودن باعث میشود که کاربرما کلیک کند یعنی دقیقاً کلمات کلیدی که سرچ میکند،در محتوا میبیند که به آن مرتبط است و کلیک میکند، وارد خدمات و محصولاتی میشود که دنبال آن است.
۷. و اما گزینهی آخر، استفاده از Extension در گوگل ادوردز است.
در بخش بعدی این مقاله به صورت مفصلتر و مجزا راجع Extension صحبت میکنم ولی اگر اینجا بخواهیم یک تعریفی داشته باشیم که کمی عملیتر لمسش کنیم، Extension یا افزونههای تبلیغاتی یکسری موارد اضافی هستند که زیر محتوا قرار میگیرند که البته به ۲ دسته تقسیم میشوند. محتواهایی که قابلیت کلیک دارند، Extensionهایی که قابلیت کلیک دارند و آن مواردی که قابلیت کلیک ندارند. اهداف و تعریفشان را حتماً در قسمت بعدی اشاره میکنم و خیلی دقیقتر با آنها آشنا میشوید.
نقش طلایی Extension در تبلیغاتی گوگل ادوردز
همانطور که گفته شد Ad Copy یا همان متنهای تبلیغاتی، آگهیهای تبلیغاتی ما، و یا مواردی هستند که کاربر در گوگل میبیند. یعنی وقتی کلمهای را جستجو میکند در صفحه نتایج یکسری محتوا میبیند که در پنل Google ads، قسمتی که مربوط به تبلیغات گوگل است، به آن انحصاراً Ad Copy میگویند. Extension یا افزونههای تبلیغاتی، پایین Ad Copy قرار میگیرد یعنی جایگاهش پایینترین و بعد از متن تبلیغاتی است.
Ad Copy شامل یکسری Head Line و توضیحات یا همان Description که بعدازآن میآید میشود. موارد Extension یا افزونههای تبلیغاتی پایین Description قرار میگیرد. به تربیت هرکدام جایگاه خودش را دارد که در ادامه میدهیم، و برای هرکدام مثالی آورده میآوریم و به کاربرد هرکدامشان هم اشاره خواهیم کرد.
Extension چیست و چه کاربردی دارد؟
افزونههای تبلیغاتی یکسری موارد اضافهای هستند که به محتوای تبلیغاتی ما میچسبند. و میتواند محتوای ما را غنیتر کند و اطلاعات بیشتری به کاربرمان بدهد و حتی یکسری دسترسیها به کاربر به ندهد که کارش راحتتر شود و سریعتر به هدف خودش برسد.
۱۰ مورد Extension وجود دارد که ما در اینجا ۶ مورد آن را توضیح میدهیم به دلیل اینکه موارد دیگر یا به دلیل تحریمها داخل ایران کار نمیکند و یا موارد مصرفی داخل ایران را ندارد، ولی ۶ مورد ذکر شده، از پرکاربردترین مواردی است که میتوانیم استفاده کنیم و در تبلیغات نتیجه خوبی داشته باشیم.
Extension .۱ سایت لینک
همینطور که از اسمش مشخص است یکسری عناوینی هستند که قابلیت کلیک دارند. با یک مثال شروع میکنم. یک فروشگاه اینترنتی موبایل را تصور کنیم که برندهای مختلف را دارد. دربرند اپل مدلهای مختلف آیفون را دارد و میخواهد به طور مثال برای آیفون ۱۱ تبلیغات داشته باشد.
کلمات کلیدیاش میتواند این موارد باشد: «خرید آیفون ۱۱، خرید اینترنتی آیفون ۱۱، فروشگاه اینترنتی آیفون ۱۱». و لینکی هم که به آن تبلیغش میدهد دستهبندی آیفون ۱۱ است.
یعنی وقتی کاربر جستجو کرد «فروشگاه اینترنتی آیفون ۱۱ یا خرید اینترنتی آیفون ۱۱» در گوگل متونی را میبیند که راجع به فروشگاه اینترنتی آیفون و مدل ۱۱ آن صحبت شده و با کلیک وارد دستهبندی سایت میشود که کاملاً مدل ۱۱ است و مدلهای پایینتر وجود ندارد و بهینهترین روش هم همین روش است.
یعنی صفحه فرود لینک داده شده، مقصد نهایی است که کاربر تصور میکند همانی می باشد که دنبالش است. ما میتوانیم اینجا از سایت لینکها استفاده کنیم و بر اساس رنگ یا حجم لینک دهیم. یعنی به آن Ad Copyمان بیاییم یکسری سایت لینک تعریف کنیم.
مثلاً عنوان اولمان میتواند «آیفون ۱۱ حجم ۱۲۸» باشد، بعدی میتواند «آیفون ۱۱ حجم ۵۱۲» باشد یا حتی «آیفون ۱۱ رنگ طلایی» یعنی بر اساس رنگبندی هم میتوانیم تنظیم کنیم و به همان محصول لینک میدهیم یعنی با کلیک وارد همان محصول، همان حجم، همان رنگ و همان مواردی که میخواهد شود؛
Extension سایت لینک چه کمکی میکند؟
تعداد کلیک کاربر را قبل از اینکه وارد سایت شوند میتوانیم کم کنیم یعنی امکان دارد که «خرید آیفون ۱۱» را سرچ کند ولی هنوز تصمیم نگرفته که چه حجمها و رنگهایی را میخواهد، و یا شاید اطلاعاتی در این باره ندارد و این باعث میشود که وقتی سایت لینکها را ببیند و اگر هدفش یکی از آن لینکها باشد کلیک کند و وارد آن محصول شود و اینطوری توانسته حداقل یک کلیک را داخل سایت شما کم کند و سریعتر به هدفش برسد و سریعتر تبدیل شود. این یک نکته است که میتوانیم در سایت لینکها استفاده کنیم.
موارد دیگری هم وجود دارد مثلاً میتوانیم صفحه تماس با ما را Extension سایت لینک قرار دهیم یا مثلاً قوانین خرید یا اگر یک جشنوارهی خاصی داریم، یک صفحه تخفیفی داریم میتوانیم در سایت لینکها استفاده کنیم که کاربرها میتوانند از آن صفحه استفاده کنند.
Extension Callout .۲
Callout یکسری موارد اطلاعاتی، اصطلاحاً Info میتواند باشد برای اینکه اطلاعات بیشتری به کاربرمان دهیم از مزیتهایی که برای او داریم یا ویژگیهایی داریم که میخواهیم نسبت به رقبا بولدتر باشد و قابلیت کلیک ندارد. یکسری محتواهای متنی است که پایین محتوای تبلیغاتی اصلیمان قرار داده میشود و به صورت یک، و یا دو، سه کلمه میتوانیم تعریف کنیم منتها در هر بخش محدودیت کاراکتر وجود دارد و بیشتر از یک تعداد کاراکتر نمیتوانیم استفاده کنیم.
به طور مثال فروشگاه اینترنتی موبایل ذکرشده را در نظر بگیرید که پاسخگویی ۲۴ ساعت و یا تضمین اصلی میتواند گزینه خوبی باشد. اینها میتواند مواردی است که جذاب و ترغیبکننده است و کاربر با دیدنش میتواند روی تبلیغ کلیک کند.
Extension Snippet .۳
به طور مثال فروشگاه اینترنتی خرید آیفون را روی دستهبندی آیفونش در نظر بگیرید. مثلاً ما میتوانیم مدلهایمان را معرفی کنیم. این Snippet ها شامل یک عنوان است که متأسفانه زبان فارسی را ساپورت نمیکند و باید یکی از کلمات زبان انگلیسی را انتخاب کنیم، مدل، برند، استایل.
میتوانیم یکی از این چند کلمه را که فکر میکنم حدود ۱۰ یا ۱۵ کلمه است بر اساس کسب و کارما انتخاب میکنیم بعد میتوانیم موارد مربوط به این را اضافه کنیم. مثلاً در فروشگاه آیفون، مدل را انتخاب میکنم. Model به انگلیسی درج میشود و جلوی آن یعنی Model: iPhone 11/ iPhone 8/7/6 و هر مدلی که مدنظرمان است مینویسیم.
حتی میتوان این را در کمپین خرید آیفون هم بیاوریم. به این صورت که کاربرمان نمیداند چه مدلی را میخواهد و «خرید آیفون، خرید اینترنتی آیفون» را جستجو میکند و ما در این قسمت میگوییم که این مدلها راداریم و میتواند روی متن تبلیغاتیمان کلیک کند. و تبلیغ را به صفحهای لینک دادیم که همه مدلهای آیفون فروشگاه موجود است و صفحه اصلی آیفون است. کاربر میتواند مدل موردنیاز خودش را کلیک کند، اطلاعاتش را بردارد و میتواند منجر به خرید شود.
Extension Call .۴
این Extension این امکان را می دهد که شماره تماس در محتوای تبلیغاتی قرار بگیرد. این Extension روی موبایل و تبلت قابلیت کلیک دارد که روی Call در دستگاه کاربر میآید، مثلاً شماره موبایل یا شماره دفتر می تواند قرار بگیرد و اگر روی Desktop فعالش باشد فقط به عنوان یک متن میآید و قابلیت کلیک و تماس متأسفانه داخل ایران برای آن مقدور نیست.
کاربرد Extension Call
کاربرد Extension Call برای کسب و کارهایی است که نیاز به تماس دارند یا حتی کاربرانشان نیاز به تماس با آن مجموعه رادارند و اطلاعات داخل سایت هم میتواند مفید باشد ولی کاربر نهایتاً میخواهد که تماس بگیرند و شاید در همان مرحله روی آن شماره تماس کلیک و Tap کنند و وارد Call بشوند و ارتباط مستقیم بگیرند. این میتواند برای کسبوکارهایی که نیاز به Lead به اینصورت دارد مفید باشد. کاربرهایی که از طریق تماس با آنها ارتباط برقرار کنند.
نکتهای که وجود دارد این است که با کلیک روی متنهای تبلیغاتی هزینهای از ما کسر میشود، یعنی همان هزینه کلمه کلیدی که Set کردیم و کاربر آن تبلیغ را دیده، در این مورد وقتیکه Call را لمس کنند.
همان هزینهای که برای آن کلمه کلیدی Set شده کسر خواهد شد و این برداشت به وجود نیاید که اینیک تبلیغ رایگان خواهد بود. این در مورد دیگر سایت لینکها هم صادق است یعنی روی یک لینک دیگری بهغیراز آن Head Line اصلی هم اگر کلیک شود، همان عدد کلمه کلیدی که تعیین کردیم اعمال خواهد شد.
Extension Message .۵
Message Extension مثل Call Extension عمل میکند با این تفاوت که در این حالت کاربرها برای ما SMS ارسال میکنند. در Call Extension تماس میگیرند ولی روی حالت Message وقتی لمس میکنند وارد صفحهای میشوند که میتوانند برای ما پیامک ارسال کنند که حتی ما میتوانیم یک متن پیشفرض هم آماده کنیم و موقعی که کاربر وارد صفحه پیامکش میشود آن ظاهر شود و همان را برای ما ارسال کند.
نکته مثبت این است که ما از این طریق میتوانیم متوجه شویم که از روش تبلیغات گوگل ادوردز ما این پیامک برای ما ارسالشده و مجدد در این حالت هم همان هزینه کلمه کلیدی که Set کردیم از طریق گوگل برای ما محاسبه خواهد شد.
Extension App .۶
اگر در کنار سایت خود، اپلیکیشن هم دارید این بهترین روش برای معرفی اپلیکیشن است به این صورت که وقتی کاربرها یک کلمهای را جستجو میکنند و تبلیغ ما را میبینند میتوانند متوجه بشوند که ما یک اپلیکیشن هم داریم که وقتی در موبایل و تبلتشان روی آن کلیک و یا لمس کنند وارد Play Store میشوند و ازآنجا میتوانند اپلیکیشن ما را دانلود و نصب کنند که البته ما حتماً باید اپلیکیشن را داخل Play Store اضافه کنیم و لینکش را در این Extension اضافه کنیم تا فعال شود.
بهینهسازی کمپینهای تبلیغات گوگل ادوردز
بهینهسازی کمپینهای تبلیغاتیمان به چه معناست؟ با انجام این کار چه نتیجهای حاصل میشود و برای چه دلیلی بهینهسازی را باید انجام دهیم؟
قبل از اینکه وارد موضوع بهینهسازی کمپینها شویم بهتر است کمی راجع به طراحی بهینه کمپینها صحبت کنم. به یکسری از پارامترها در قسمتهای قبل اشاره کردیم، مثلاً وقتی میخواهیم یک کمپین جستجوی گوگل ادوردز راهاندازی کنیم، بر اساس نیازی که داریم چه کلماتی را انتخاب کنیم و اینکه چه مخاطبی را هدف قرار دهیم و مواردی ازاین دست.
پس در شروع خوب است که ما طراحی بهینهای داشته باشیم. یعنی در آن سطح مطلوبی که شدنی است.
شاید بارها پیشآمده باشد بر اساس نیاز، بهطور مثال وقتی که در یکسری از کلمات کلیدی در صفحه اول گوگل نیستیم و میخواهیم کمپینی را خودمان شروع کنیم یا اینکه از یک شرکت و یا یک دوستی که متخصص Google ads است میخواهیم که این کار را برای ما انجام بدهد.
نکته
نکتهای که در این حالت وجود دارد، وقتی نمیدانیم با چه طیفی از کلمات روبهرو هستیم و این کمپینها چه پتانسیلی میتواند برای ما ایجاد کند، فقط درخواست چند کلمه کلیدی که مدنظرمان است را میدهیم که کمپینمان Run شود. و این شاید مطلوب نباشد. خیلی خوب است که ما Keyword Research داشته باشیم و اینکه رقبایمان را آنالیز کنیم، ببینیم که در چه کلمات کلیدی میتوانیم موفقتر باشیم یا در شروع روی چه کلماتی کارکنیم که بهتر باشد. پس طراحی خوب هم خیلی میتواند مؤثر باشد که به این نکته خیلی باید توجه داشته باشیم.
بعد اینکه کمپین را شروع کردیم و نتایج و بازخوردی را بهدست میآوریم. در این مرحله بهترین کار شروع به بهینهتر کردن کمپین است.
هدف از بهینه سازی چیست؟
مهمترین هدفی این است که نتیجه بهتری با صرف هزینه کمتر بگیریم.این نتیجه بهتر چیست؟ میتواند بیشتر دیده شدن تبلیغات ما نسبت به رقبا باشد یا بیشتر ورودی گرفتن به نسبت بیشتر دیده شدن یا اصطلاحاً کلیک گرفتن باشد.
هدفهای متفاوتی وجود دارد. مثلاً میخواهیم خیلی پیشرفتهتر فعالیت کنیم تبدیل بهتر میتواند هدف مطلوب ما باشد یعنی نرخ تبدیل به نسبت این هزینه و این ورودی وبسایت که اتفاق میافتد چقدر توانستیم محصول خود را بفروشیم، چقدر توانستیم خدمات خود را ارائه دهیم که این در سطحهای پیشرفتهتر خیلی مهم است.
مراحل بهینهسازی در کمپینهای گوگل ادوردز
مرحله بهینهسازی در کمپینهای گوگل ادوردز میتواند از قسمت Keyword شروع شود. در قسمت Search Keyword که کلمات کلیدی مدنظر خود را انتخاب کردیم. یعنی براساس این کلمات درج شده در این قسمت، تبلیغات ما نمایش داده میشود.
در قسمت Search Term در Keyword میتوانیم کلمات و یا عباراتی که کاربرها جستجو کردند، که با یکی از کلمات کلیدی منتخب ما در قسمت Keyword ها هدف قرارگرفته شده و بهواسطهی آن متن تبلیغاتی ما نمایش دادهشده، را ببینیم. در این قسمت میتوانیم، براساس زمانبندی مختلف در کمپینهای مختلف و این کلمات و عبارت سرچ شده توسط کاربر را هرروز رصد کنیم.
به نظر وقتی کمپینی داریم که روزانه حداقل ۵۰۰ کلیک میآورد، بهتر است که روزانه چک شود تا نکتهای از دستمان خارج نشود و حتی هرروز زمان کوتاهی را برای بهینهسازی کمپین وقت بگذاریم. بهاینترتیب که کلمات کلیدی را در قسمت Search Term چک کنیم و کلماتی که مرتبط با تبلیغ ما هستند را در Keyword ها Add کنیم. همچنین کلماتی که به مفید نیستند را در قسمت کلمات منفی یا همان Add،Negative Keyword کنیم که برای این کلمات تبلیغ ما به نمایش درنیاید.
کلمات تک سیلابی
یکسری کلمات تک سیلابی که اصطلاحاً General و اصلی هستند، هم قاعدتاً خواهیم داشت. این کلمات در شروع میتواند برای ما خوب باشد. مثلاً من یک فروشگاه اینترنتی دارم که محصول یک برند خاصی را میفروشم، دقیقاً اسم برند و محصول را در کلمات کلیدیام میآورم.
این خیلی کلمه کلیدی کلی است، که در شروع شاید خوب باشد، برای اینکه بتوانیم از کلمات کلیدی که در Search Term میآید ایدههای جدیدی بگیریم ولی هرقدر جلوتر میرویم باید بینیم که این کلمه کلیدی برای ما تبدیل داشته یا خیر؟ اگر نداشته حذفش کنیم و کلماتی که با آن مرتبط بوده را Add کنیم و از همان کلمات استفاده کنیم.
Quality Score یا امتیاز کیفیت
این امتیاز کیفیت براساس کلمات کلیدی سنجیده میشود و ۳ تا قسمت مهم دارد:
۱. CTR
CTR یا همان درصد نسبت کلیک به نمایش که داشتیم که معمولاً درصدی تعلق می گیرد چون اگر کلمات کلیدی با آن کمپین مرتبط نباشد برای ما اصطلاحاً کار نمیکند و آن کلمه برای ما مفید نخواهد بود و حتما باید حذف شود. ولی وقتی تبلیغ دیده میشود و کلیک میآورد حتماً یک درصدی کلیک به نمایشی خواهد داشت.
۲. Add Reverence
مورد بعدی Add Reverence است. مرتبط بودن کلمه کلیدی با یک Ad Copy، یعنی یک Ad Copy داشته باشیم که این کلمه کلیدی را بیان میکند. مثلاً ما در کمپین خود ۳۰ کلمه کلیدی داریم، تقریباً باید به همان اندازه متنهای تبلیغاتی یا همان Ad Copy داشته باشیم موقعی که کاربری کلمه کلیدی را جستجو میکند، وقتیکه یکی از آن کلمات کلیدی ما هدف قرار داده میشود یکی از این متنها برای او نمایش داده میشود.
هرچقدر این پارامترها و آیتمها باهم مرتبطتر باشند پس کلیک بیشتری خواهد گرفت، پس ما به گوگل مرتبط بودن را نشان میدهیم و این امتیاز هم خواهیم گرفت.
۳. تجربه کاربر در صفحه فرود
یعنی مرتبط بودن صفحه فرود،صفحه فرود با کلمه کلیدی. زمانیکه طراحی بهینه انجام میدهیم، هرکدام از دستهبندیها را در یک کمپین قرار میدهیم یعنی اگر بخواهیم یک فروشگاه اینترنتی موبایل را مثال بزنیم که چند برند مثل اپل و سامسونگ دارد، برای اپل یک کمپین جدا طراحی میکنیم که کلمات کلیدی مخصوص به خود آیفون باشد و لینکی هم که بهعنوان صفحه فرود میدهیم که با Finally URL در کمپینها شناخته میشود، دستهبندی آیفون را میدهیم.
پس این ارتباط حاصل میشود و به همین ترتیب برای کمپین مربوط به برند سامسونگ هم اجرا میشود. پارامترخیلی مهمی هم که ما در صفحه فرود Experience باید رعایت کنیم سرعت آن صفحه میباشد. برای گوگل سرعت وبسایت،هم برای سئو و هم برای تبلیغاتش خیلی مهم است و تأکید دارد.
از این جهت باید روی سرعت کارکنیم و سرعت صفحه فرودهای کمپینها را چک کنیم، که طبق استاندارد است یا خیر و اگر نبود پارامترهایی مثل حجم تصاویر میتواند سرعت بارگذاری صفحه را افزایش بدهد و یا با فشردهسازی کدهایی که وجود دارد سرعت صفحه را بهتر کنیم.
وبسایت GTmetrix
البته چند وبسایت مرجع است که میتوانیم صفحات فرود را آنجا آنالیز کنیم. مثل GTmetrix یا مثلاً خود سنجش سرعت گوگل، وقتی Google Speed Page سرچ کنیم سایت مربوطه در نتایج میآید و میتوانیم آنجا صفحه فرود را اسکن کنیم و ببینیم که امتیاز قابلقبول دارد و آیا خطایی وجود دارد که بهترش کنیم؛ اینها عواملی هستند که میتواند تجربه کاربر در صفحه فرود ما را هم افزایش بدهد.
Quality Score از ۱۰ امتیاز حساب میشود که ما میتوانیم ببینیم از ۱۰ امتیاز چه امتیازی را گرفتیم و کجای کار ایراد دارد و آن را رفع کنیم تا بتوانیم هر ۱۰ امتیاز را بگیریم.
هدف از گرفتن امتیاز کامل Quality Score چیست؟
موضوعی که در قسمتهای اولیه به آن پرداختیم Ad Rank بود. اینکه Google ads چگونه کار میکند، سیستم مزایدهای گوگل چگونه هست. در آنجا توضیح دادیم که شامل Bid و Quality Score است که Ad Rank ما را میسازد که Ad Rank همان جایگاه نمایش ما بود، جایگاهی که گوگل در آن لحظه به ما میدهد. Bid ما همان هزینه هر کلیکی است که روی آن عبارت کلیدی Set کردیم.
حالا با طرح یک مثال میتوانیم مقایسه کنیم که چقدر میتواند تأثیرگذار باشد. به طور مثال برای یک کلمه کلیدی Quality Score ده را گرفتیم و Bid که Set کردیم ۲ دلار بوده یعنی به گوگل گفتیم که ما حاضر هستیم بابت هر کلیک ۲ دلار پرداخت کنیم.
این ۲ عدد درهم ضرب میشود یعنی ۲×۱۰ میشود ۲۰. رقیب ما همین کلمه کلیدی را ۳ دلار میگذارد. خب این ذهنیتی که پیش میآید این است که یعنی لینک او باید بالاتر از ما قرار بگیرد ولی اصلاً این طوری نیست.
Quality Score: هدف اصلی ما
اگر به طور مثال امتیاز کیفیتش، چون در این مثالی که من دارم راجع به آن صحبت میکنم از ۱۰، ۶ است، و ۳ دلارش ضرب در ۶ میشود و ۱۸ میشود، پس ۲ امتیاز یا آن عدد نهایی آن ۲ عدد از ما کمتر است. پس ما لینک بالاتر قرار خواهیم گرفت. و این خیلی نکته جذابی است.
یعنی Quality Score میتواند هدف اصلی ما باشد، همان موضوعی که آن صحبت کردیم که ما نتیجه بهتری بگیریم، بیشتر دیده بشویم، پس اگر روی بهینهسازی ما مخصوصاً در این قسمت Quality Score کارکنیم میتواند این نتیجه را برای ما داشته باشد.
نکته بعدی که میتواند در بهتر بودن کمپینهای ما مؤثر باشد اعمال زمانبندی روی کمپینهاست. اگر کسب و کاری داریم که فقط میتواند در ساعتهای کاری خدمات بدهد یا حداقل ما نیاز به تماس داریم و در این ساعت کاری میتوانیم پاسخگو باشیم پس بهتر این است که یا کمپینها در این زمانبندیها چه ازنظر روز و چه ازنظر ساعت راهاندازی بشوند و کمپینمان نمایش داده بشوند.
یا اینکه ما بودجه ساعتهای غیر کاریمان را کاهش دهیم که با امکاناتی که در داشبورد Google ads داریم میتوانیم این قوانین یا اصطلاحاً Rule را تعریف کنیم و در ساعتهای غیرکاری هزینه کمتری نسبت به ساعت کاریمان پرداخت کنیم و این به نحوی میتواند سهمیهبندی باشد که ما را به هدفمان نزدیکتر کند.
بودجهی اختصاصی
نکته بعدی که میشود راجع به آن صحبت کرد، بودجهای است که میتوانیم در دستگاههای مختلف اختصاص دهیم، به صورت پیشفرض تبلیغات ما هم روی Desktop، تبلت و هم موبایل نمایش داده میشود ولی ما میتوانیم اینها را محدود کنیم.
اگر سایت ما Responsive نیست و روی موبایل برای کاربر نتیجه خوبی ندارد و نمیتواند تجربه خوبی را داشته باشد، میتوانیم نمایش کمپینمان را روی موبایل صفر کنیم که البته من اصلاً این مسئله را خوب نمیدانم چون حتماً میدانید بیشترین جستجوها روی موبایل اتفاق میافتد (نزدیک ۸۰٪)، یا اگر سایتمان روی Desktop نمیتواند نتیجه خوبی برای کاربر داشته باشد، میتوانیم آن سمت را قطع کنیم و تبلیغاتمان فقط روی موبایل و تبلت نمایش داده شود.
بهپایان این مقاله نزدیک میشویم. پیشنهاد میکنم حتماً این نکته بهینهسازی را جدی بگیرید و اگر کمیپن فعالی روی Google ads دارید حتماً چک کنید، و چرا که در این شرایط اقتصادی حاضر، خیلی بهتر است که با هزینه کمتر به آن نتیجهای که میخواهیم برسیم.
اهمیت بازاریابی مجدد در تبلیغات گوگل ادوردز چیست؟
همانطور که از اسم آن معلوم است یعنی ما میتوانیم تبلیغات خود را مجدد از محصولات و خدماتمان به کاربرانی نمایش دهیم که به نوعی کاربر ما بودند. یعنی آنها را بازاریابی مجدد کنیم. اما چه هدفی پشت این قضیه هست؟ اهداف مختلفی میتواند داشته باشد.
بعضی از مجموعهها برای Brand Awareness دوباره یا آگاهی از برند مجدد استفاده میکنند، برای بیشتر دیده شدن، بعضیها از این امکان برای فروش بیشتر هدفگذاری میکنند، بعضیها مثلاً میخواهند محصول یا خدمات جدیدی را به راحتی حداقل به کاربرانی که داشتند معرفی کنند، میتوانند از این روش استفاده کنند. برای این فعالیت خیلی روش جذابی است. در ادامه چند مثال واقعی میزنیم و با این مدل تبلیغات در Google ads بیشتر آشنا میشویم.
مثال اول
در شروع یک مثال خیلی ساده بزنم، یک فروشگاه اینترنتی را تصور کنیم که محصولاتی را میفروشد. کاربرانی که وارد این فروشگاه اینترنتی میشوند، هرکدام یک رفتاری را از خود به نمایش میگذارند و میروند؛ یعنی یک ردپایی از خود به جا میگذارند.
مثلاً یک کاربر یک محصولی را میبیند و خارج میشود یا به صفحه بعدی یا وبلاگ وبسایت و فروشگاه اینترنتی میرود. یک کاربر دیگر میآید یک محصولی را به سبد خریدش اضافه میکند ولی پرداخت نمیکند یعنی ثبت نهایی انجام نمیشود. کاربرانی هم هستند که اینها مشتری هستند یعنی پرداختشان را هم انجام میدهند و صفحه فاکتور یا صفحه تشکر را میبینند و خارج میشوند.
حالا این فروشگاه اینترنتی یک محصول جدیدی را میخواهد ارائه کند و شاید بهترین روش برای تبلیغات و دیده شدن این محصولش، دیده شدن از طرف کاربرها و مشتریهای قدیمیاش باشد، پس مشتریهای قدیمیاش را هدفگذاری میکند یعنی افرادی که به طور مثال در یک ماه گذشته وارد سایتش شدند و آمدند از سایتش خرید کردند، دوباره تبلیغات این محصول جدید را میتوانند مشاهده کنند.
در قسمتهای قبلی بیشتر راجع به کمپینهای سرچ گوگل صحبت کردم، در این قسمت میخواهیم بیشتر راجعبه Display Ads صحبت کنیم یعنی همان تبلیغات بنری گوگل و کاربردش را در Remarketing بگویم که میتوانیم راحتتر جذابیتش را متوجه شویم و از این امکان گوگل هم استفاده کنیم.
مثال واقعیتر میکنم.
مثل قسمتهای قبل که راجع به یک فروشگاه اینترنتی موبایل صحبت کردم، فرض کنید که ما مدل جدید آیفون را در سایت خود آوردیم و میخواهیم بفروشیم. تبلیغات را به چه کسی و چگونه نشان دهیم؟ در مرحله اول ما یکسری بنر طراحی میکنیم، که البته در سایزها و حجمهای استاندارد گوگل باید باشد که گوگل اینها را به ما میگوید که در چه سایزی باشد، حداکثر تا چه حجمی را قبول میکند و حتی فرمتش چه چیزی باشد.
میآییم برای این مدل جدید آیفون بنرهایی را در سایزهای مختلف طراحی میکنیم. بعد صفحهای را هم که محصول جدید خود را در آن قراردادیم را بهعنوان Final URL انتخاب میکنیم و به گوگل میگوییم تبلیغات ما را به کسانی نشان بدهد که محصولات آیفون ما را دیدند، اضافه به سبد خرید زدند ولی پرداخت را انجام ندادند، اینها شاید پتانسیل بیشتری داشته باشند برای اینکه به مشتری آیفون جدید تبدیل بشوند.
استراتژیها مختلف است. پیشنهادی که روی محصول جدید آیفون میتوانیم داشته باشیم این است، مثلاً در یک فروشگاه اینترنتی دیگر یک محصولی بهتازگی آورد است که حتی میتواند خریداران محصول مشابه را هدف قرار بدهد، به این صورت که در مثال ما مشتریها و خریداران گوشی سامسونگ دیگر نمیتوانند هدف ما باشند چون:
۱- گوشی خود را خریدند
۲- شاید هدفشان آیفون نبوده، اگر از اول میخواستند آیفون میخریدند.
پس این بستگی دارد که هدف و استراتژی ما چیست و چه محصولاتی داریم.
سؤال متداول: ما باید اینها را چگونه تنظیم کنیم؟
قسمتی در Google ads به اسم Audience Manager وجود دارد که میتوانیم لیست خودمان را بسازیم. منظور از لیست Audience این است که مخاطبان هدف قرار دهیم را در آنجا قرار دهیم، کاربرانی که اضافه به سبد خرید را زدند، کاربرانی که پرداختشان را انجام دادند. همه اینها در سایت ما یک URL است یعنی وقتی سبد خرید را میبیند یا اینکه کاربری که خرید انجام میدهد و آخرسر با صفحه Thank you یعنی همان صفحه تشکر مواجه میشود، باز این هم یک URL دارد.
به این صورت کدگذاری میکنیم و این را برای گوگل مشخص میکنیم و قانون میکنیم که هدف ما این کاربرها هستند و تبلیغ ما را فقط به اینها نشان بدهد. البته میتوانیم از Audience ترکیبی هم استفاده کنیم یعنی کاربرهایی که این صفحه را دیدند و بعد آنیکی صفحه را دیدند یا کاربرهایی که از این صفحه به سبد خرید رسیدند یا کاربرهایی که فقط این دستهبندی محصولی را خریدند، این طوری میتوانیم هدفگذاری خودمان را دقیقتر کنیم و نتیجه بهتری بگیریم.
گوگل از کجا متوجه میشود و این کاربرها را تشخیص میدهد؟
زمانی که کمپینهای Google ads را شروع میکنیم، معمولاً به این صورت است که کدی مربوط به Google ads Remarketing میشود، این کد را داخل سایت خود میگذاریم و کاربرهایی که وارد سایت میشوند در کوکی مرورگرشان، این موارد ثبت میشود و به این صورت میتوانیم تشخیص دهیم و تعدادش را بشماریم.
روش شناسایی گوگل هم از کوکی کاربران است، از آن تشخیص میدهد که کاربرمان چهکاری را انجام دادند. حتی میتوانیم از Google Analytics هم استفاده کنیم و کمک بگیریم.
به این صورت که میتوانیم یکسری Audience از طریق Google Analytics به صورت Segment شده بسازیم، و لحاظ کنیم که ما یک لیستی از این افراد میخواهیم، افرادی که با این مشخصات وارد سایت ما شدند، سنشان این است، این کار را انجام دادند، این صفحه را رفتند، حتی دستگاهشان این بوده، این طوری میتوانیم لیستی از Audienceها درست کنیم و داخل Emport ، Google ads کنیم و تبلیغاتمان را فقط برای آنها نمایش دهیم.
این مقاله جامع چکیده کارگاه آموزش گوگل ادوردز است که در آکادمی مدرسان پیشتاز تدریس میشود و علاوه بر نکات تئوری شامل جلسات عملی برای ساخت کمپین و تنظیمات آن است.
دیدگاهتان را بنویسید