ایده های کسب و کار اینترنتی (5 ایده برتر)
فهرست مطالب
- 1 ایده های کسب و کار اینترنتی
- 2 ۱. ایجاد برندسازی پیامرسانی
- 3 رویکرد خیرخواهانه بلیک
- 4 راهحل آول
- 5 راهحل دوم
- 6 ۲. یک رویکرد بازاریابی تازه در نظر بگیرید.
- 7 بررسي تاثير جنسيت بر ميزان وفاداري مشتريان
- 8 ۳. ایده کسب و کار در ایران
- 9 اگر همیشه آن را در دسترس نگذارید چه؟
- 10 فرایند تعامل مشتری
- 11 ۴. بازبینی تجربه بازگشت
- 12 ۵. بهبود یا ترکیب ویژگیهای موجود یک محصول
- 13 اما آیا این ایده خوبی است؟
ایده های کسب و کار اینترنتی
طرح ایدههای منحصر به فرد کسبوکار آنلاین میتواند یک چالش باشد. شاید احساس کنید که تاکنون بهترین ایدههای خود را داشتهاید. یا شاید میدانید آنچه که برای یک کارآفرین عالی بودن لازم است را بهدست آوردهاید، اما نمیتوانید تصمیم بگیرید که انرژی خود را به کجا هدایت کنید. این یک نگرانی بسیار رایج بین بنیانگذاران است، جستجو برای ایده بزرگ و عالی بعدی.
برای ترغیب جوهره خلاقیت شما، این 5 رویکرد آزمایش شده و واقعی وجود دارد که به شما کمک میکنند تا ایدهای بینظیر در زمینه کسبوکار آنلاین داشته باشید. (و چون شما تا پایان این کار پر از ایده خواهید بود، در پایان حتی یک مقاله نیز وجود دارد که به شما کمک میکند تا قدم دوم را برای ایده خود بردارید.)
با برجسته کردن داستانهای موفقیت و پرسیدن سؤالات فکر برانگیز، ما خلاقیت شما را راه میاندازیم و به شما کمک میکنیم تا یک پیشنهاد بینظیر برای بازار خود بیابید. بیایید شروع کنیم!
۱. ایجاد برندسازی پیامرسانی
انسانها حدود 40,000 سال است که کفش میپوشند. بنابراین، این همان لحظه طلایی که فکر میکنید، “من کفش درست میکنم و میفروشم!”، نیست، یک چیز کاملاً معمولی. اما این که خرید کفش را به یک عمل بشردوستانه تبدیل کنید، یک ایده جدید است. با این تغییر ساده روی یک محصول 40,000 ساله، بنیانگذار کفشهای TOMS، بلیک مایکوسکی، مفهوم خرید کفش را دوباره ابداع کرد.
ایده بلیک هنگام بازدید از آرژانتین به وجود آمد. او زمانی که آنجا بود، به یک زن کمک کرد تا کفشها را بین کودکان توزیع کند. او درباره پودوکونیوزیس یا “پای خزهدار”، بیماریای که ناشی از راه رفتن پابرهنه در خاک غنی از سیلیس است ایجاد میشود. بلیک به آمریکا بازگشت، شرکت آموزش آنلاین رانندگی خود را به مبلغ 500,000 دلار فروخت و TOMS را شروع کرد. از روز اول، برنامه تجاری بلیک شامل تعهد به دادن یک جفت کفش به جوانان آرژانتین (یا جوانان در کشورهای در حال توسعه دیگر) به ازای هر جفت کفش فروخته شده بود.
رویکرد خیرخواهانه بلیک
هنگامی که لس آنجلس تایمز در سال 2006 داستانی را در مورد رویکرد منحصر به فرد خیرخواهانه این شرکت پیش برد، سفارشها 9 برابر بیشتر از آنچه که بلیک در انبار داشت، شدند. این شرکت از آن زمان تاکنون به رشد خود ادامه داده و خط تولید عینک، قهوه و کیف را هم راهاندازی کرده است. با هر گسترش، تعهد جدیدی ایجاد میشود که محصول و یا سود را به سمت افراد نیازمند منتقل میکند.
زمانی که Bain پنجاه درصد از TOMS را در سال 2014 خرید، این شرکت 625 دلار ارزش داشت و آن زمان 2 میلیون جفت کفش اهدا کرده بود. همه اینها به این دلیل آشکار شدند که بلیک خرید یک محصول 40,000 ساله را به یک عمل خیرخواهانه تبدیل کرد. برندسازی و پیامرسانی جدید را روی چه محصول امتحان شده (به مرور زمان) و یا یک ایده منحصر به فرد در کسبوکار آنلاین میتوانید پیادهسازی کنید؟
راهحل آول
یک راه برای فکر کردن در مورد این مسئله این است در نظر بگیرید چه کالاها یا محصولاتی میخرید که حوصله شما را سر میبرد (سلام، خشکشویی). چگونه میتوانید آن الگوی خستهکننده را تغییر دهید؟ چطور میتوانید کاری کنید مشتری شما بخواهد خشکشویی را انجام دهد؟
یا تعویض روغن ماشین؟ خوردن نخودفرنگی؟ یا مصرف ویتامین؟ انسانها دهههاست که بدون لذت درگیر این فعالیتها هستند. چگونه میتوانید لذت را وارد برندسازی کنید و وفاداری و تعامل مصرفکننده را به دست آورید؟ پاسخ شما با فهمیدن این که چه چیزی لذت را در آن تجربه برای شما به ارمغان میآورد، شروع میشود.
راهحل دوم
راه دیگر برای نزدیک شدن به ایده استفاده از پیامرسانی جدید به محصولات امتحان شده، فکر کردن در مورد محصولات یا خدماتی است که پیامرسانی برند آنها در سراسر صنعت مشابه است. به طور مثال حولهها را بردارید. همه ما به یک دلیل حوله حمام میخریم: خشک کردن بعد از استحمام. بنابراین برای پیامرسانی حوله موجود، آن عامل انگیزشی را با گفتن اینکه چقدر حولههای آنها نرم و مجلل هستند، ایجاد میکند.
اما اگر انگیزه متفاوتی برای خرید حوله ایجاد کنید، چه میشود؟ اگر یک صفحه از کتاب استراتژی فروش بشر دوستانه بلیک را بردارید، شاید برای هر حولهای که میفروشید، یکی از آنها را به یک پناهگاه بیخانمان اهدا کنید. یا شاید یک محرک محیطی موثر باشد: حولهای را بفروشید که هرگز نیازی به تعویض ندارد، یا به صورت پایدار (شاید از بامبو) ساخته شده است و بنابراین ردپایی از خود باقی نمیگذارد.
هنگامی که شروع به بررسی همه محصولات و خدمات روزمره خود میکنید و میبینید که برندسازی و پیامرسانی آنها چقدر مشابه است، فقط با آوردن پیامرسانی تازه به محصولات امتحان شده، فرصتهای زیادی را برای ایدههای بینظیر کسبوکار آنلاین خواهید دید.
۲. یک رویکرد بازاریابی تازه در نظر بگیرید.
مانند کفش، صابونها هم در دسترس ما بودهاند. بابلیها آن را در سال 2800 قبل از میلاد اختراع کردند. از آن زمان تاکنون زنان عطرهای انتخابی خود را به خانه آوردهاند. ایده اختراع نوع جدیدی از صابون و بازاریابی آن برای زنان، به اندازه کافی انجام شده است.
بررسي تاثير جنسيت بر ميزان وفاداري مشتريان
سپس به یک تجارت 8.3 میلیون دلاری در سال به نام Dr. Squatch تبدیل میشود. با جملاتی مانند، “شما یک ظرف نیستید، شما یک مرد هستید” و تبلیغات آنلاین ویدئویی که مردان را در جنگل با استفاده از محصول خود نشان میدهد، شرکت Jack Haldrup با موفقیت مردان را متقاعد میکند تا صابونهای کاملاً طبیعی که بوی خوبی دارند و از پوستشان مراقبت میکنند، را خریداری کنند.
چگونه میتوانید رویکرد جدید بازاریابی را برای یک محصول جدید اعمال کنید و فروش آن را به فضای سفید فعلی تغییر دهید؟ مانند جک هالدروپ، در نظر بگیرید که آیا میتوانید یک کالای موجود را به مخاطبان کاملاً جدید عرضه کنید؟
مانند قبل، با نگاهی به محصولات یا خدماتی که هر روز از آنها استفاده میکنید، شروع کنید. چرا از آنها استفاده میکنید؟ این احتمال وجود دارد، زیرا آنها به افرادی مانند شما در بازار عرضه میشوند. اما چه کس دیگری از استفاده از آن محصول یا خدمات لذت میبرد؟ چگونه میتوانید محصول را به مکانی مورد علاقه برای مخاطب جدید تبدیل کنید؟
به آبنبات برای بزرگسالان، ملحفههای نرم مخصوص کودکان، کیفهای مادر برای خالهها و پرستار بچهها، ماشینهای چمنزنی برای خانمها، مراقبت از موی لوکس برای آقایان و کیتهای تعویض روغن برای دختران جوان فکر کنید. بله، کلیشههایی در اینجا دخیل هستند. کلیشه را تغییر دهید تا بتوانید یک ایده منحصر به فرد در زمینه کسبوکار آنلاین پیدا کنید.
۳. ایده کسب و کار در ایران
شاید برای ایجاد یک ایده منحصر به فرد در کسبوکار آنلاین نمیتوانید به فکر راه جدیدی برای بازاریابی یا برندسازی یک محصول قدیمی باشید. خوب، بازنگری نحوه خرید محصول چطور؟
اگر همیشه آن را در دسترس نگذارید چه؟
دور از انتظار به نظر میرسد، اینطور نیست؟ اگر میخواهید وسایل بیشتری بفروشید، آن وسیله را بیشتر در دسترس قرار دهید. اما 5th با این مورد موافق نیست. این شرکت ساعت پیشگام، محصولات خود را در پنجم هر ماه و فقط برای پنج روز در دسترس قرار میدهد. روز اولی که راهاندازی شد، 5th ،100,000 دلار فروش داشت و یک سال بعد، 1 میلیون دلار. چگونه شرکتی که چیزی میفروشد که ما از سال 1868 استفاده میکنیم، در طی یک سال ده برابر افزایش درآمد را تجربه میکند؟
فرایند تعامل مشتری
با معرفی مفاهیم نادر، انحصاری و بازی با لغاتی خلاقانه در رویکرد فروش آن ها، 5th روی مغز انسان با حروف بزرگ نوشت که آنچه که فوراً به دست نمیآید ارزش دارد. آنها ایده پاداش آینده را هم اضافه کردند که Robert Sapolsky پریماتولوژیست، میگوید این کار حتی از دریافت یک پاداش واقعی دوز، دوپامین بیشتری در مغز ایجاد میکند.
چگونه میتوانید تجربه خرید معمولی را برای مشتریان خود تغییر دهید و تمایلهای طبیعی آنها را برای کار به نفع کسبوکار آنلاین خود قرار دهید؟ آنچه را که میخواهید مصرفکننده انجام دهد در نظر بگیرید. خرید محصول شما؟ اشتراک گذاری پستهای رسانههای اجتماعی شما؟ دنبال کردن شما؟ تعامل در یک رفتار خاص مانند غذا خوردن متفاوت، هر روز دویدن، روزنامهنگاری و غیره؟
حالا تحقیقات خود را انجام دهید. مغز انسان محرکهای مختلفی برای ایجاد نتایج خاص دارد. به عنوان مثال، اگر میخواهید شخصی پست شما در رسانههای اجتماعی را به اشتراک بگذارد، احساسات قوی مانند شادی یا تنفر را تحریک کنید. تحقیقات، انواع اسرار در مورد آنچه که انجام میدهیم و چرا انجام میدهیم را نشان داده است. تصمیم بگیرید که از مصرفکننده چه چیزی میخواهید و تحقیق کنید چه چیزی باعث میشود انسان آن رفتار یا عقیده را ابراز کند. سپس، درست مانند 5th، یافتههای خود را در ایده کسبوکار آنلاین خود بگنجانید.
۴. بازبینی تجربه بازگشت
مهم نیست که محصول شما چقدر عالی است و صرفنظر از بازاریابی شگفتانگیز و برندسازی که روی آن اعمال کردهاید، برگشتهایی به همراه خواهد داشت. به جای اجتناب از این واقعیت ترسناک، اگر آن را به عنوان راهی برای جلب توجه مشتریان بپذیرید، چطور؟ اگر بپذیرید که یک سیاست بازگشت خوب در واقع میتواند هم فروش و هم درآمد را افزایش دهد، چطور؟
Zappos این کار را انجام داد. آنها دریافتند که مشتریانی که بیشترین کفش را برمیگردانند همان مشتریانی هستند که بیشترین خرید را از آنها دارند. به طور واضح، مشتریانی که بالاترین بازده را دارند بیشتر هزینه میکنند و بیشترین سود را برای شرکت دارند.
Dr. Squatch نمونه دیگری از ایجاد سیاست بازگشتی است که در فروش به کار میآید. به آنها “تضمین سودمندی” گفته میشود و در مدت 30 روز از سفارش خود بازپرداخت کاملی را به مشتریان ارائه میدهد.
اگر سیاست بازگشت شما به یک نقطه فروش برای شرکت شما تبدیل شود چه؟ چگونه این سیاست میتواند محصولات شرکت را جذابتر جلوه دهد؟ فراتر از ایده “بازگشت رایگان” فکر کنید، زیرا این ایده تاکنون به خوبی انجام شده است. مرحله بعدی چیست، تجربه اضافی، که شما میتوانید وارد بازگشت کنید که در نهایت به یک ایده واقعی کسبوکار آنلاین منحصربهفرد در تجارت منجر شود؟
۵. بهبود یا ترکیب ویژگیهای موجود یک محصول
شما به احتمال زیاد این مقاله را در یک تلفن هوشمند میخوانید که به خودی خود محصول جدیدی نیست. این محصول ترکیبی از محصولاتی است که قبلاً وجود داشتهاند (تلفن، دوربین، کامپیوتر) و ما در سال 2018، 1.56 میلیارد از آن دستگاه کوچک مفید را خریدیم.
حالا بیایید کمی ابتدایی تر در مورد یک چرخ ساده فکر کنیم. اکنون آن چرخ را روی یک چمدان قرار دهید، همانطور که Bernard Sadow در سال 1970 انجام داد. حالا آن را خوب تنظیم کنید تا بدون سروصدا بچرخد، همانطور که خلبان هواپیمایی Northwest در اواخر دهه 1980 برای شروع Travelpro این کار را کرد. امروز، شرکت او تقریباً 27 میلیون دلار درآمد سالانه دارد.
این یک مفهوم ساده است، اینطور نیست؟ چرخها را به یک چمدان اضافه کنید و ناگهان مورد پسند کاربران بیشتری قرار میگیرد. محیط اطرافی که در حال حاضر آنجا هستید نگاه کنید. برای ایجاد یک تجربه خوب برای مشتری چه مواردی را میتوان ترکیب کرد؟ برای ایجاد سهولت، لذت یا توانایی بیشتر در زندگی؟ یا به محصولی که مرتباً از آن استفاده میکنید فکر کنید، که هنوز کاملاً کارش را درست انجام نمیدهد.
دوست دارید چه چیزی داشتید که تجربه زندگی خودتان را رضایتبخش، راحت و آسان، کاربردی، یا لذت بخشتر میکرد؟ شما تنها کسی نیستید که چنین محصولی را میخواهد.
اما آیا این ایده خوبی است؟
هنگامی که ایده کسبوکار آنلاین منحصر به فردی دارید، از کجا میدانید که آیا این کار خوب است؟ فقط به این دلیل که به نظر میرسد که هیچکس دیگر به این فکر نکرده باشد، به این معنی نیست که هیچکس به آن فکر نکرده باشد. یا اینکه اصلا کسی واقعاً آن را میخواهد.
ندیدن ایده شما در جای دیگر میتواند نشانگر این باشد که اولین کسی که آن را امتحان کرده است فهمیده که این یک ایده بد است و آن را کنار گذاشته است. (این شامل تورهای بیخانمان، صبحانه کولا، کلابهای ماشینی، چیپسهای سیبزمینی ملین و رایانههای منتشرکننده بو است.)
دیدگاهتان را بنویسید