پامپ و دامپ در ارز دیجیتال چیست؟ چطور پروژههای کلاهبرداری شناسایی کنیم؟
اگر مدتی است که در حوزه ارز دیجیتال فعالیت میکنید، قطعاً درباره طرحهای pump-and-dump شنیدهاید. ایده پشت آن نسبتاً ساده است، اگر به نام آن توجه کنید، گروهی از افراد علاقهمند مقداری دارایی دیجیتال و معمولاً با ارزش کم خریداری میکنند. با تبلیغ دارایی خریداریشده در همهجا قیمت آن را بالا میبرند تا با اطلاعات گمراهکننده توجه سرمایهگذاران بیشتری را به خود جلب کنند و سپس این داراییها زمانی که قیمت بالاتر رفت میفروشند و با این کار خریداران کوینهای بیارزش و سرمایه ازدسترفته در دست خواهند داشت. بااینوجود، حتی بااینکه شاید به نظر ساده میرسد، جزئیات و سوءتفاهمهای بسیاری وجود دارد که یک معاملهگر متوسط شاید اطلاعی نداشته باشد.
در این مقاله به یکی از شناختهشدهترین طرحهای کلاهبرداری در حوزه کریپتو میپردازیم.
آموزش ارزهای دیجیتال توسط مجموعه مدرسان پیشتاز با سابقه چندین ساله در حوزه آموزش ، برای ارتباط بیشتر به لینک سوپر دوره ارز دیجیتال مراجعه نمایید
فهرست مطالب
منشأ پامپ و دامپ در بازار ارز دیجیتال
pump and dump چیز جدیدی نیست و تنها به حوزه کریپتو مربوط نمیشود. در حقیقت این پدیده تغییرات قیمت موضوعی قدیمی است و به بازار سهام بازمیگردد.
اولین اسکم pump and dump ثبتشده در سال 1720 اتفاق افتاد که به آن South Sea Bubble میگویند.
این فریبکاری حول شرکت South Sea شکل گرفت که در سال 1711 بهمنظور معامله (اصولاً بردهها) با آمریکای اسپانیایی تأسیس شد. برای سالهای زیادی عملکرد خوبی داشت و سهام شرکت با سود تضمینشده 6% در آن زمان فروش خوبی داشت. در حقیقت سرمایهگذاران بهقدری ایمان داشتند که حتی شاه جرج اول پادشاه بریتانیا تصمیم گرفت تا در سال 1718 مدیر این شرکت شود و این موضوع اطمینان به شرکت را افزایش داد و بهزودی شروع به پرداخت 100% سود کرد. قیمت سهام بسیار افزایش یافت و از 128 پوند در ژانویه تا بیش از 1000 پوند در ماه اوت رسید. همهچیز آنقدر خوب پیش رفت که شرکت به پارلمان بریتانیا پیشنهاد داد تا بدهیهای کشور را پرداخت کند و بهزودی بسیاری از کسانی که میخواستند آنها را خریداری کنند نتوانستند کاری از پیش ببرند زیرا قیمت به شکل مسخرهای افزایش یافت. با این وجود، افرادی که برای شرکت تبلیغ میکردند سرمایهگذاران را متقاعد میکردند تا زیر بار بدهی بروند و هر آنچه میتوانند در شرکت سرمایهگذاری کنند.
آنها این کار را با انتشار شایعههای غلط در مورد اینکه دولت اسپانیا همه بندرهای خود را برای کشتیهای بریتانیایی بازکرده است، انجام دادند، درحالیکه در حقیقت تنها 3 کشتی در سال مجاز بودند در بندرها اسپانیا پهلو بگیرند. بااینوجود در سال 1720 همهچیز تغییر کرد. در سپتامبر 1720، بازار سقوط کرد و سه ماه بعد تا آخر 1720، سهام South Sea از بیش از 1000 پوند تا 124 پوند سقوط کردند و منجر به از بین رفتن پول سرمایهگذاران و بانک شرکت شدند. در 1750، بیشتر حقوق آن به دولت اسپانیا فروخته شد.
درواقع لازم به ذکر است که مؤسسین شرکت South Sea هیچگاه تمایلی به پایان دادن به این اسکم نداشتند، حداقل نه به شکلی که اتفاق افتاد. آنها میخواستند بااینکه سود خود را از دست میدهند، این موضوع به همین شکل ادامه پیدا کند.
در پایان، پس از ترکیدن حباب، بیشتر مدیران شرکت از کشور فرار کردند و سر جان بلانت منشی شرکت زندانی شد. ازآنجاییکه بلانت دائم مشغول رشوه دادن بود، اعلام آمار دقیق مقدار سودی که افراد در این طرح pump and dump به دست آوردهاند، میتواند یک چالش باشد. بااینحال برخی از مبالغ خیلی شناختهشده هستند. برای مثال، John Aislabie رئیس خزانهداری 77000 پوند سهام دریافت کرد که تقریباً دو برابر قیمت آن را فروخت. این مبلغ بر اساس ارز امروزه معادل 22 میلیون دلار آمریکا است. شاید فکر کرده باشید که سرنوشت ناخوشایند شرکت South Sea و مدیران آن برای سرمایهگذاران و معاملهگران بهعنوان مثالی است تا به این شکل تجارت نکند. متأسفانه اینگونه نشد و این چرخه ادامه یافت.
پامپ و دامپ در حوزه رمز ارز چگونه است؟
Pump and Dump رمز ارز با آنچه در بازار سهام روی میدهد تفاوت چندانی ندارد. گروهی از معاملهگران رمز ارز نسبتاً ناشناختهای را میخرند سپس آن را در شبکههای اجتماعی وایرال میکنند (بخصوص در کانالهای تلگرامی و سرورهای دیسکورد که بیشتر علاقهمندان به کریپتو در آن حضور دارند) و منتظر سرمایهگذاران سادهلوح میمانند. زمانی که قیمت بسیار بالا میرود، گروهی از معاملهگران شرکتکننده در این طرح، فوراً سرمایه خود را نقد میکنند و سبب کاهش قیمت کوین میشوند و معاملهگران از همهجا بیخبر سرمایه خود را از دست میدهند.
ازآنجاییکه دنیای کریپتو غیرمتمرکز است و به مردم اجازه میدهد تا ناشناس بمانند، رهگیری مردمی که مسئول این کلاهبرداری هستند تقریباً غیرممکن است. علاوه بر این، نیازی به کارگزاران یا واسطهها با تبلیغات زمانبر از طریق خبرنامههای ایمیلی یا تلفنی نیست. همهچیز طی چند ساعت از تلفن یا کامپیوتر شما قابل انجام است؛ بنابراین باوجود اینکه جردن بلفورت و کل شرکتش مجبور بودند روزها و هفتهها سهام کمارزش را به سهامداران بیشتری بفروشند، در دنیای کریپتو شما میتوانستید کوینی را pump and dump کنید، سود بالا به دست آورید و سپس در همان روز سراغ سکه جدیدی بروید؛ بنابراین هدف بالاتر شده است و بازه زمانی کاهشیافته است. بااینوجود، داستان ما بدون اشاره به گروههای pump and dump کریپتو کامل نخواهد شد. گروههایی که همه اقدامات هماهنگ در آن روی میدهند.
چطور از پروژههای دامپ و پامپ دوری کنیم؟
زمانی که نموداری مشابه نمودار زیر میبینید، میتوان بهراحتی تشخیص داد که این یک نمودار pump and dump است. با اینوجود، زمانی که اسکم روی داده است و شما به جای سود زیاد، چیز خاصی به دست نیاوردهاید، تشخیص آن به درد شما نمیخورد. برای دوری از این موقعیت و اگر معاملهگر نمیخواهد سرمایه خود را از دست دهد، باید بتواند از پیش تشخیص دهد که کوینی که قصد سرمایهگذاری در آن را دارد نشانههایی از اسکم pump and dump دارد یا نه. پس برای جلوگیری از وقوع کلاهبرداری، چه میتوان کرد؟
پیش از هر چیز تحقیقاتی انجام دهید. این قانون طلایی باید تقریباً برای هر گامی که درزمینهٔ داراییهای دیجیتال برمیدارید، مدنظر قرار گیرد. بااینحال، سرمایهگذاران کریپتو باید هنگامیکه با کلاهبرداریهای آنلاین همچون پامپ و دامپ سروکار دارند، هشیار باشند. مثلاً زمانی که میبینید فردی مشغول تبلیغ یک کریپتو جم ناشناخته در شبکههای اجتماعی است، کورکورانه برای خرید آن اقدام نکنید. در ابتدا اگر وایت پیپیری موجود است، آن را مطالعه کنید، حسابهای شبکههای اجتماعی را بررسی کنید، فردی که در پشت آن قرار دارد را شناسایی کنید و هدف آنها را در این زمینه بیابید. از خود بپرسید که آیا این کوین پتانسیل بلندمدت دارد یا نه.
دوم اینکه اگر اینفلوئنسرهای ارز دیجیتال را دنبال میکنید و آنها ناگهان رمز ارزی را تبلیغ میکنند که قول سود هنگفتی را به شما میدهد، برای شما علامت هشداری است.
آیا پامپ و دامپ در ارز دیجیتال غیرقانونی است؟
درحالیکه پامپ و دامپ در بازار سهام غیرقانونی و مشمول جریمه است، در حوزه کریپتو چنین به نظر نمیرسد.
ازنقطهنظر قانونی، چارچوب و مقررات مشخصی وجود ندارد، بنابراین پاسخ این سؤال «نه» است. هرچند حتی با وجود این که سازمان بورس و اوراق بهادار (SEC) هنوز قوانینی در این زمینه برای کریپتو مشابه قوانین وضعشده برای بازار بورس وضع نکرده است، میتوان مشاهده کرد که بازار کریپتو قانونگذاری برای خود را آغاز کرده است؛ زیرا اگر صادق باشیم، چه قانونی وضعشده باشد یا نشده باشد، یک اسکم است.
مایکل جکسون شریک ارشد در Mangrove Capital بر این باور است که بازار کریپتو برای خود قوانینی وضع خواهد کرد و صرافیهای کریپتو تضمین خواهند کرد که معاملهگران بهدرستی عمل خواهند کرد، درست مانند صرافیهای سهام. ایده خودتنظیمی همیشه در هر سطحی مطرح بوده است: این کار را به عهده کریپتو بگذارید، زیرا سازمانهای سنتی تخصص یا ابزاری برای کنترل آن ندارند. بااینوجود شاید پیش از اینکه گامها و دستاوردهایی را در این حوزه شاهد باشیم، سالها زمان ببرد.
دیدگاهتان را بنویسید