بلاگ

نقطه شروع آموزش دیجیتال مارکتینگ کجاست؟

آموزش دیجیتال مارکتینگ

در این مقاله می‌خواهم به یک سوال خیلی مهم که خیلی از شما دوستان از ما می‌پرسید پاسخ دهم. شما پرسیدید که اصلا نمی‌دانید آموزش دیجیتال مارکتینگ را از کجا شروع کنیم، نمی‌دانیم به چه شکل باید پیاده‌سازی شود، نمی‌دانیم مسیر را درست می‌رویم یا خیر و اینکه ابتدا و انتهای مسیر آموزش دیجیتال مارکتینگ کجاست؟

من هم تصمیم گرفتیک که مسیر خودم را برای شما بازگو کنم. احتمالا این مسیر می‌تواند به شما کمک کند. مسیری که خودم رفتم و حاصل ۱۰ سال کار کردن، آزمون و خطا و اشتباه‌های زیاد بوده و هنوز هم احساس می‌کنم که در میانه مسیرم. یعنی هر چقدر جلو می‌روم نمیدانم احساس می‌کنم که خیلی راه وجود دارد و همچنان هم در این مسیر هستم و دوست دارم از اینجا به بعد را راجع به این موضوع صحبت کنم.

شروع آموزش دیجیتال مارکتینگ

 داستانی که وجود دارد این است که ما در هر کلاسی که می‌رویم، هر آموزشی که می‌بینیم یکسری اطلاعات بدست می‌آوریم، آن‌ها باید بیاید در ذهن و پردازش شود، با استفاده از درک ما و برداشتمان به یکسری اطلاعات دیگر می‌رسیم. مثل سئو این اطلاعات را به هم لینک می‌کنیم، این اطلاعاتی که شما در کلاس داشتید، داده‌ای که از این مقاله بدست می‌آورید، همه این‌ها را در ذهن ناخودآگاه بدون اینکه کنترلی داشته باشید، لینک می‌کنید و حاصلش می‌شود یکسری اطلاعات و برداشت‌هایی که کاملا منحصر به فرد است و آن‌ها را باید پیاده‌سازی کنید و ببینید که به چه شکل می‌شود و آن تجربه را ببینید که چیست.

از این همه اطلاعاتی که بدست آوردید، از آن دانشی که دارید در نهایت باید استفاده کنید و قسمت مهم که فکر می‌کنم این است که این تجربه در هیچ دانشگاهی شما نتوانید به آن برسید، بلکه باید خودت تجربه‌اش کنی!

موردی که در حدود ۱۰ سال گذشته برای من بود این است که به این نتیجه رسیدم که حوزه وب برایم حوزه جذابی است بر اساس رشته تحصیلی، بر اساس علاقه‌ای که داشتم اما نمی‌دانستم از کجا باید شروع کنم.

مشکلی که پیش می‌آید این است که خیلی از دوستان می‌گویند آقای کریمی شاد ما علاقه داریم اما باید چه کار کنیم؟

دوستان ما چیزی به اسم استعدادیابی عملا در ایران نداریم، کسی که باید استعدادیابی کند خودمان هستیم! من اصلا نمی‌خواهم اینجا شعار دهم یا بخواهم فضا را مسموم کنم، من می‌خواهم بگویم که ما قرار هست خودمان بفهمیم که چی دوست داریم و در کدام مسیر می‌توانیم رشد بهتری داشته باشیم.

چیزی که من سال‌ها پیش به آن رسیدم این بود که فضای وب کلا برای من جذاب است و کسب‌وکار اینترنتی چیزی است که من علاقه دارم ، این کلیدواژه‌هایی بود که من تازه با آن‌ها آشنا شده بودم و سعی کردم که در آن زمینه ورود کنم، حالا راه ورود چطور است؟

احتمالا برای هر کسی می‌تواند متفاوت باشد. چیزی که من آن زمان به آن رسیدم این بود که باید طراحی سایت یاد بگیرم، باید طراح سایت شوم، این اتفاقی بود که دوست داشتم انجامش دهم. خیلی زود فهمیدم که برنامه‌نویسی را دوست دارم ولی نه به این معنا که بخواهم در آن عمیق شوم، کار کنم و یک برنامه‌نویس شوم و از این طریق با CMS های مختلفی آشنا شدم مثل جوملا و وردپرس و سعی کردم با آن CMS ها یک وبسایت طراحی کنم.

دوره آموزش دیجیتال مارکتینگ

استفاده از CMS و قالب را با یک دوره آموزش طراحی وبسایت هم می‌توانید خیلی ساده یاد بگیرید. چیزی بود که من به آن رسیدم و کلی هیجان داشتم برایش و دیدم که می‌توانم این کار را انجام دهم، برای یک نفر دو نفر چند نفر این سایت را طراحی می‌کردم بعد دیگر انگار افتادم وسط یک دریایی که نمی‌دانستم دقیقا از کجا شروع می‌شود و اصلا مسیر آن به چه شکل است!

وقتی شما سایت را طراحی می‌کنید با هزاران نکته و هزاران سوال رو‌ به‌ رو می‌شوید و اگر قرار باشد به این سوالات پاسخ بدید باید زمان زیادی بگذارید مثل اینکه حالا سایت طراحی شد الان می‌خواهی در این سایت چه‌ کار کنید؟ چه محتوایی می‌خواهید تولید کنید؟ اصلا چه کسی می‌خواهد بیاید در سایت و چطور می‌خواهد با سایت تو آشنا شود؟

همه اینها سوالاتی هستند که در ابتدای راه برایتان به وجود می‌آید. اتفاق خوبی که ما در این دوران هستیم و خوشحالیم بابتش این است که خیلی سریع می‌توانیم به این سوال‌ها پاسخ دهیم، یعنی شما با این سوال‌های ساده و با چند جستجو محدود می‌توانید پاسخ‌ مناسب را داشته باشید. چیزی که برای من بود، این بود که من در فضایی داشتم کار می‌کردم، یک وبسایت طراحی شده بود و دائم داشتم جستجو می‌کردم، و سوال‌هایم را از گوگل می پرسیدم اکثرا بعد به این نتیجه رسیدم که این خیلی خوبه که خیلی از سوالات پاسخ دارد و من انجامش می‌دهم و هر روز دارم چیزهای مختلفی را یاد می‌گیرم.

 از جستجو، آموزش و مطالعه دریغ نکردم.

اتفاقی که افتاد این بود که چون از همان ابتدا پروژه‌ای به من محول شده بود، من ریسک‌پذیر بودم و می‌خواستم که انجامش دهم. گفتم که من قرار است کار کنم! کسی هم نیست الان کنارم باشد، کسی هم نبود کمکم کند. گوگل می‌کردم، سوالات مختلف را گوگل می‌کردم و به نتایجی می‌رسیدم و همان موقع پیاده می‌کردم.

اتفاقی که پیش آمد این بود که متوجه شدم که این همه ماجرا نیست و باید بروم با تجربه بقیه از نزدیک آشنا شوم، بشنوم و بتوانم آن‌ها را بکار بگیرم. سعی می‌کردم که در هر کلاسی و همایشی که می‌توانم حضور داشته باشم. این اتفاقی بود که واقعا از خودم دریغ نکردم و واقعا به آن افتخار می‌کنم آن هم این بود که من شنبه تا چهار شنبه سر کار می‌رفتم و آن زمانی که سرکار بودم طبیعتا ویدئو آموزشی و گوگل کردن و مقاله خواندن بود.

شرکت در همایش‌ها و کلاس‌های مختلف

بعدش را اختصاص می‌دادم به همایش رفتن و کلاس رفتن، ساعت‌هایی که 5 و 6 بعد از ظهر به بعد بود یعنی ساعت 6 و 7 شب می‌شد یا بعضا دیرتر یا زمان‌هایی کلا مرخصی می‌گرفتم و خوشبختانه خیلی از همایش‌ها و کلاس‌ها، پنجشنبه‌ها و جمعه‌ها برگزار می‌شد. که الان احساس می‌کنم فرصت خیلی خوبی برای این‌ که در مسیر آموزش دیجیتال مارکتینگ کلاس‌ها و همایش‌های مختلف بروید و یاد بگیرید.

همین‌جا می‌خواهم یک نکته خیلی خوب به شما بگویم آن هم این است که خیلی از دوستان و آشنایان من یا همکاران من می‌گفتند که تو بیکاری و داری وقتت را تلف می‌کنی، پای صحبت این و آن می‌شینی در صورتی که ممکنه ارزش نداشته باشد، خیلی هم ممکنه اصلا فایده‌ای نداشته باشد یا اصلا گران باشد!

خوشبختانه خوشحالم که من اصلا توجهی نمی‌کردم، به این خاطر که حتی بدترین کلاسی که من شرکت کردم که به نظرم هر چیزی که می‌گفت برای من حتی اگر  آن‌ها را بارها شنیده بودم، بعدا می‌رفتم تست می‌کردم و تلفیق تجربه و تست خودم و صحبت‌های مدرس تجربه خوبی برای من ایجاد می‌کرد.

 

صفحات مهم سایت مدرسان پیشتاز

استعدادیابی

من همینطور مسیر را ادامه می‌دادم و هر روز و هر هفته تقریبا برنامه‌ام همین بود و گاهی مشکل‌هایی پیش می‌آمد که احتمالا شما هم با این مشکلات الان دست و پنچه نرم می‌کنید آن هم این است که دقیقا نمی‌دانید می‌خواهید چه‌ کار کنید و فقط آزمون و خطا می‌کنید. اگر خاطرتان باشد من کمی بالاتر راجع‌ به بحث استعدادیابی صحبت کردم، این موارد اینجا اتفاقا خیلی بکار می‌آید؛ مانند آدمی که می‌خواهد در استخر شنا کند باید واقعا دست‌وپا بزنید.

اصلا غیر از این وجود ندارد که شما بخواهید بنشینید و فکر کنید که حالا من چه‌ کار می‌خواهم بکنم، من علاقه‌ام به چه سمتی است؟ نمی‌دانم این شغل، واقعا چیزی است که اصلا مناسب من باشد؟

وقتی این موضوع برایم شفاف شد ‌رفتم در کلاس‌های مختلف (حتی شاید باورتان نشود ولی من کلاس‌های استارتاپی، کارآفرینی حتی کلاس‌هایی که مربوط به حقوق و بحث مالی دارد) شرکت می‌کردم چون یاد گرفتم در ذهنم، این داده‌ها و اطلاعاتی که به‌ دست می‌آید را بهم لینک کنم و بتونم برداشت درستی از آن‌ها داشته باشم.

نُت‌برداری و تکمیل اطلاعات

وقتی اینها را می‌گذاشتم کنار هم به نتایج خوبی می‌رسیدم؛ اینجا یک مشکلی پیش می‌ آيد آن هم این است که وقتی دارم کلاس‌های مختلف را می‌روم ممکن است دو ساعت یک کلاس آموزشی بروم راجع‌ به مفهومی در سئو که مثلا می‌خواهد به من کمک کند، خیلی از چیزها برای من تازگی داشت که اصلا نمی‌دانستم چه می‌گوید.

اولین کاری که کرد نت‌برداری بود که بروم بقیه‌اش را در گوگل جستجو کنم چون ما انتظارمان بعضی موقعا بالاست که مثلا اگر داریم یک کلاس شرکت می‌کنیم که دو ساعت است چرا همه چیز مو به مو گفته نمی‌شود؟ هیچ جای دنیا فکر نمی‌کنم اینطور باشد!

شما وقتی کلید واژه‌ها را بدست می‌آورید دیگر بقیه آن با خودتان است و باید بروید دنبالش و یاد بگیرید. یادداشت کنید بعدا زمانی که خواستید به آن رجوع کنید، بروید و ببینید که در کلاس فلان شرکت کردم و این کار را انجام دادم. این کار برای من جذاب بود و این کار را انجام می دادم.

این مطلب را برای چه گفتم؟

برای این که من در خیلی از کلاس‌ها که شرکت می‌کردم و حالا که تدریس می‌کنم می‌بینم خیلی از دوستان می‌آیند همینجور در کلاس می‌نشینند، کلاس هم که تموم می‌شود می‌روند! این خیلی برای من عجیب است که چطور می‌شود یک نفر بیاید دو ساعت وقت بگذارد نه چیزی بنویسد نه سوالی بپرسد و بعدش برود؟!

آموزش اصولی دیجیتال مارکتینگ

در روند آموزش دیجیتال مارکتینگ مشکل دیگری داریم که خیلی از این نت‌برداری‌ها خاک می‌خورد. یعنی ما می‌آییم نت‌برداری می‌کنیم بعد یادمان می‌رود! من چیزی که آن موقع به آن رسیدم این بود که فقط در کاغذ یادداشت نکنم، احتمال اینکه گم شود و یا پاک شود وجود دارد و سعی می‌کردم که همانجا برای خودم در گوشی نت بردارم و آن‌ها را فردا گوگل کنم.

برخی از دوستان که می‌گویند ما زمان‌های کارآموزی چیزی یاد نمی‌گیریم و به نظر من اتفاقا همینجا لازم است که بگویم من در زمانی کارآموز بودم و سعی می‌کردم که بروم اطلاعات بدست بیاورم شاید اگر آن زمان منزل بودم هیچ وقت تلاش نمی‌کردم، آن پشتکار را نداشتم برای اینکه بخواهم جستجو کنم و بررسی کنم.

دسته‌بندی اطلاعات

نکته بعدی که پیش می‌آید این است که واقعا زمان می‌برد که بخواهم همه اطلاعات را در ذهنم دسته‌بندی کنم و حتی برخی از آن‌ها را حذف کنم، این کاملا طبیعی است یعنی شما اگر دوره آموزش دیجیتال مارکتینگ شرکت می‌کنید مشخص است که یکسری از مفاهیم ممکن است الان به کارتان نیاید. آن‌ها را فعلا چشم‌پوشی می‌کنید و به آن توجهی ندارید ولی اگر رفتید کلاس دو ساعته 20 دقیقه‌اش برایتان مهم بود آن در ذهنتان پررنگ می‌شود، ناخودآگاه ما همه چیزهایی که بدست می‌آوریم یکسان نیستند و آن‌ها وقتی برجسته می‌شود باید جایی تست شود، محال است شما چیزی را بدست بیاورید و برایتان به دانش تبدیل شود!

اصلا این اتفاق نمی‌افتد، شما وقتی آن مورد براتون مهم شود باید بروید سراغش و پیاده‌اش کنید. این اتفاقی است که من وقتی حدود ۱۰ سال گذشته را مرور می‌کنم این کار را انجام می‌دادم و اگر انجام نمی‌دادم اصلا به درد نمی‌خورد.

وقت عمل و اجرا فرا رسیده!

می رسیم به اینکه وقتی اطلاعات تست می‌شود تازه یک دنیای دیگری به روی شما باز می‌شود به خاطر اینکه تا به اینجا فقط سعی کردید که از جاهای مختلف اطلاعات را بگیرید و همینطور بگیرید بگیرید و بگیرید! بعد دسته‌بندی‌  کنید، حالا که دسته‌بندی شد الان وقت اجراست! این جا زمانی است که قطعا نیاز است و من توصیه می‌کنم که باید جایی داشته باشید یا جایی پیدا کنید که بخواهید انجام دهید و کار کنید.

اگر ما در حوزه وب فعالیت می‌کنیم خیلی باید خوشحال باشیم به خاطر اینکه یک سایت معمولی زدن برای خودمان هزینه‌ای ندارد و خیلی خوب می‌توانیم این راه را تست کنیم، ساختن یک پیج اینستاگرام هیچ هزینه‌ای ندارد و باید حتما تست کنیم. هر جایی مانند تلگرام، لینکدین، یوتوب، آپارات و هرجایی که داریم به آن فکر می‌کنیم.

نتیجه‌گیری

اینجا وقتی اقدام می‌کنیم تازه به نتایجی میرسم، به اینکه مثلا آن صحبتی که آنجا می‌شد الان برای من جواب ندارد، چرا؟ یعنی اینجا تازه دوباره یک ماجرای دیگر‌ای شروع می‌شود.

خیلی دلیل‌ها می‌تواند داشته باشد؛ لزوما حرف آن مدرس اشتباه نبوده ممکن است برای کسب‌وکار ایشان، تجربه وی پاسخگو بوده، ممکن است شما آن را اشتباه انجام دادید، ممکن است شما آن را اشتباه برداشت کردید، ممکن است شما آن را کامل انجام دادید ولی برای حوزه کاری شما جواب نداده، این چیزی است که ما اینجا متوجه می‌شویم اصلا درست و غلطی وجود ندارد. متوجه می‌شویم که اگر من یکسری صحبت‌ها می‌کنم شخص دیگری صحبت دیگری می‌کند.

در پایان در نظر داشته باشید فضای دیجیتال مارکتینگ در ایران کمی متفاوت است با دیجیتال مارکتینگ در اروپا و آمریکا. پس باید توجه کنید که با آزمون و خطا و انجام مواردی که در دوره آموزش دیجیتال مارکتینگ یاد گرفتید اطلاعات بدست بیاورید بعد آن‌ها را تحلیل کنید، ممکن است بعد از تحلیل به این نتیجه برسیم که بد بود یا خوب بود و به مرور با استفاده از این اطلاعات جدید سعی کنید نتایج را به‌ مرور بهبود دهید.

مطالب زیر را حتما مطالعه کنید

دیدگاهتان را بنویسید