شیوه های تامین مالی برای یک استارت آپ
فهرست مطالب
- 1 شیوه های تامین مالی برای یک استارت آپ
- 2 سرمایه گذار استارت آپ
- 3 مزایای سرمایه گذاری استارت اپ
- 4 معایب سرمایه گذاری استارت اپ
- 5
- 6 سرمایه گذاری خطرپذیر
- 7 پروژه 1Form
- 8 مزایای سرمایه گذاری خطرناک استارتاپ
- 9 معایب سرمایه گذاری خطرناک استارتاپ
- 10
- 11 سرمایهگذاری جمعی
- 12 پیدایش پروژه Raine و توسعه آن
- 13 اقدامات میشل و دستاوردهای تیمش
- 14 مزایای سرمایهگذاری جمعی
- 15
- 16 معایب سرمایه گذاری جمعی
- 17 خود سرمایهگذاری
- 18 پلتفرم دیچیتالی سندی
- 19 اقدامات و دستاوردهای سندی
- 20 مزایای خودسرمایه گذاری استارت آپ تکنولوژی
- 21 معایب خودسرمایهگذاری
- 22 پول همه چیز نیست!
شیوه های تامین مالی برای یک استارت آپ
استارت اپ تکنولوژی Airbnb ،Slack ،Uber و بنیانگذاران آنها چه وجه اشتراکی دارند؟ همه آنها نمونههایی از زندگی هستند زمانی که آن را به عنوان یک موسس استارت آپ تکنولوژی بزرگ می کنید. اما میلیاردها در یک شب ساخته نمی شوند. این کار ایدهای خوب، یک تیم بزرگتر و معمولاً مقداری پول برای شروع کار میخواهد. پول از کجا میآید؟
تجارتهای تکنولوژی بر اقتصاد حاکم هستند. اما آنها نیز گران هستند. اگر یک برنامهریز سریع با هزاران ساعت وقت اضافه هم باشید بعید است که بتوانید همه را به تنهایی بسازید. خوشبختانه، اگر ایده خوبی دارید، هرگز زمان بهتری برای امتحان کردن و تبدیل آن به یک شرکت فناوری با رشد بالا وجود نداشته است. با تمام گزینههای موجود، زمانی که تامین بودجه را مد نظر دارید، بهترین مسیر برای شما کدام است؟
واقعیت این است که وقتی در حال یافتن بودجه برای استارت آپ تکنولوژی خود هستید، رویکردهای مختلف دارای مزایا و معایب عمدهای هستند.
ما با بنیان گذارانی صحبت کردیم که بودجه کسب و کارشان را خودشان تامین کردند، جذب سرمایه جمعی داشتهاند، یا با موفقیت سرمایهگذاران خصوصی و صندوقهای سرمایهگذاری خطرپذیر یا جسورانه (VCs) را پیاده کردهاند و بینش خود را در مورد چگونگی تأمین بودجه، مزایا و معایب قابل توجهی که قبل از دنبال کردن هر گزینه باید در نظر داشته باشید، به ما دادهاند.
سرمایه گذار استارت آپ
وقتی نوبت به تأمین بودجه استارت آپ تکنولوژی شما میرسد، سرمایهگذاران خصوصی بدون دلیل فرشته نامیده نمیشوند. فقط در ایالات متحده، آنها بیش از 65 تریلیون دلار ثروت را کنترل میکنند و در نتیجه، این توانایی را دارند که با ورود به سیستم خط چین، ایده شما را به یک تجارت میلیارد دلاری تبدیل کنند.
بسیاری از مشهورترین استارت آپهای تکنولوژی در جهان در برخی موارد بودجه کمککننده را دریافت کردهاند، و ببینید که آنها الان کجا هستند. سرمایهگذاران خصوصی نیز گزینه بزرگی هستند، زیرا آنها 16 برابر بیشتر از شرکتهایی مانند VC سرمایهگذاری میکنند.
اما آیا این پول نقد مشکلاتی هم به همراه دارد؟
برای فهمیدن این موضوع، با راب براون، بنیانگذار برنامه جهانی پارکینگ KERB صحبت کردیم. او یک روز در ساعات اوج ترافیک، در خیابان شلوغ سیدنی بود که ایدهای به ذهنش رسید: راههای خالی زیادی وجود دارد و به اندازه کافی فضای پارکینگ در داخل و اطراف شهر نیست. آیا نباید کسی کاری در این باره انجام دهد؟
راب فکر کرد که چیز جدید و جالبی را کشف کرده است، اما به عنوان یک مدیر بازاریابی، او همچنین میدانست که اگر میخواهد مشکلی مانند پارکینگ را حل کند، باید در استارت آپ تکنولوژی سرمایهگذاری کند. در آن زمان، راب برای یک شرکت بزرگ سهامی عام کار میکرد و بسیاری از همکارانش کارشناسان فنی بودند. او تصمیم گرفت به یکی از آنها، متل سالمون، که یک برنامهنویس با تجربه بود پیشنهاد دهد. مت ایده راب را دوست داشت و از آنجا، KERB به دنیا آمد.
در ابتدا، خودشان بودجه توسعه تکنولوژی را تامین کردند، که بیش از یک دوره 9 ماهه در سال 2016 روی آن کار کردند. با توجه به این که مت قبلاً توسعهدهنده برنامه بود، آنها پسانداز قابل توجهی در توسعه ایجاد کردند، واقعیتی که راب بعداً آن را جزء اصلی موفقیتشان در نظر میگرفت.
او میگوید: “اگر به خاطر مت نبود، توسعه KERB بیش از نیم میلیون دلار هزینه داشت. اگر شما در حال ساخت تجارتی فنی هستید، یک موسس فناوری نیز ضروری است.”
تاریخچه KERB:
KERB در اکتبر سال 2016 راهاندازی شد و همه علائم به این واقعیت اشاره داشتند که این یک موفقیت خواهد بود. با وجود حدود 18 ماه، راب و مت متوجه شدند که آنها برای پشتیبانی از رشد مداوم به تیم بزرگی احتیاج دارند. بنابراین آنها برای کمک به رشد خود به سرمایهگذاران خصوصی مراجعه کردند.
“ما با دیدن چند VC شروع کردیم، اما اکثر آنها به ما گفتند، کار شما در مرحله اولیه است. و بعد از آن ما شروع به بررسی سرمایهگذاران خصوصی کردیم.”
با توجه به این که KERB از ابتدا یک تجارت بین المللی بود، راب به سرمایهگذاران کشورهایی در سراسر جهان مراجعه کرد زیرا میدانست آنها میتوانند نه تنها بودجه بلکه دانش حیاتی را برای تجارت به ارمغان آورند. راب با تمام روشهای سرمایهگذاری همیشه موفق نبود:
“من اغلب اوقات در یک پرواز بین المللی در حال رفتن به سمت یک سرمایهگذار هستم، تا متوجه شوم که به چه دلیلی به کار ما علاقهمند نبودند. وقتی به دنبال سرمایهگذاری هستید، باید از این امر آگاه باشید. از هر 10 نفری که ملاقات میکنید، شاید یکی از آنها سرمایهگذاری کند. اما شما به هرحال سوار آن هواپیما شوید.”
راب توانست از شبکه خود سرمایهگذار اولیه را تأمین کند، و سپس چند نفر از طریق تبلیغ کلامی و چند مورد دیگر پس از آن. پس از پایان کارش، راب 3 میلیون دلار از 27 سرمایهگذار مختلف تأمین کرده بود.
بر اساس تجربه وی در زمینه دریافت بودجه استارت آپ تکنولوژی از سرمایهگذاران خصوصی، در اینجا مزایا و معایب آنها آورده شده است:
مزایای سرمایه گذاری استارت اپ
- تجربه: بسیاری از کمک کنندهها افرادی با ارزش دارایی بالایی هستند که پول خود را در تجارت به دست آوردهاند. به همین ترتیب، راب میگوید آنها میتوانند دانش و تجربه زیادی فراهم کنند.
- شبکهها: طبق گفته راب، برخی از مهمترین ارتباطات و معرفیهای وی از طریق سرمایهگذاران او انجام شده است. ارزش شبکهسازی کمک کنندهها میتواند آنها را حداقل به اندازه بودجهای که فراهم میکنند ارزشمند کند.
- انعطافپذیری: راب میگوید اگر کمک کنندهها در مسیر فعالیت شما احساس اطمینان داشته باشند، ممکن است بیشتر سرمایهگذاری کنند. این شما را از گشتن به دنبال سرمایهگذاری بیشتر نجات میدهد.
معایب سرمایه گذاری استارت اپ
- زمان مورد نیاز: راب میگوید که جستجو برای کمک کنندهها کمتر از یک کار تمام وقت نیست. این میتواند یک ضرر باشد زیرا به عنوان بنیانگذار، تمرکز شما را از تجارت دور میکند.
- تمایل به مشارکت شخصی: برخی از کمک کنندهها ممکن است پسانداز زندگی خود را وارد کار شما کنند و به همین ترتیب میخواهند در کار روزانه آن شرکت کنند. وی گفت: “برخی از سرمایهگذاران ما میخواستند هر هفته برای یک قهوه ملاقات کنند، آنها یک به روزرسانی کامل مالی و عملیاتی میخواستند. اما چگونه میتوانستم این کار را انجام دهم؟ اگر با 27 سرمایهگذار خود ملاقات میکردم، هیچ کاری انجام نمیشد. من در مورد شرایط به روزرسانی آنها در ابتدا مذاکره کردم تا از یک وضعیت ناخوشایند جلوگیری کنم.”
- زمان لازم برای تهیه گزارشها: علیرغم این حقیقت که راب درمورد شرایط بهروزرسانی با کمککنندهها گفتگو کرده بود، میگوید: زمان لازم برای تهیه گزارش زیاد است.
سرمایه گذاری خطرپذیر
اگر سرمایهگذاران خصوصی فرشتههای تامین بودجه باشند، VCها نیز موجوداتی بهشتی هستند. تنها در سال گذشته، 254 میلیارد دلار سرسام آور در استارت آپها در سطح جهان سرمایهگذاری شده است و بیش از 18,000 استارتآپ تامین بودجه شدهاند. این یک جهش 46 درصدی از تعداد سال 2017 بود.
اما تفاوت واقعی کمککنندهها و VC چیست؟
خوشحالیم که این سوال را پرسیدید، زیرا همیشه واضح نیست. به طور معمول، VCها صندوقهایی هستند که چند فرد ثروتمند مبلغ مشخصی را در آن سهیم میشوند. سپس مدیران صندوق تصمیم میگیرند که به نمایندگی از افراد آن را کجا سرمایهگذاری کنند. افراد ممکن است به دلایل مختلف سرمایهگذاری را از طریق صندوقهای VC انتخاب کنند، ممکن است اطمینان بیشتری بخواهند یا سهم آنها به تنهایی به اندازه کافی بزرگ نباشد. کمککنندهها ممکن است از طریق صندوقهای VC سرمایهگذاری کنند، اما میتوانند مستقیم هم سرمایهگذاری کنند.
یکی از بنیانگذارانی که میداند چگونه از طریق VC برای یک استارت آپ تکنولوژی بودجه تامین کند، چاد استفن، یکی از بنیانگذاران Fillr، یک برنامه تکمیل داده خودکار است. او در حال حاضر درگیر ارتقاء چندین VC شده است و معایب و مزایای این نوع سرمایهگذاری را به ما میگوید.
پروژه 1Form
چاد و همکار بنیانگذارش از فروش شرکت تکنولوژی قبلی خود، 1Form، میدانستند که کارشان تمام نشده است. “1form، یک فرم درخواست اجاره آنلاین بود و موفقیت بزرگی بود زیرا هیچکس نمیخواست صدها بار همان فرم را پر کند. سپس فکر کردیم که مردم چه فرمهای دیگری را صدها بار پر میکنند و از آن متنفرند؟”
چاد و تیمش سرانجام از ایده یک فرم به مفهوم تکمیل داده خودکار رسیدند. اگر آنها میتوانستند یک تکمیل داده خودکار را در سطح جهانی ایجاد کنند، میتوانستند نه تنها یک فرم بلکه مشکل هر فرمی را حل کنند.
این تیم برای توسعه تکمیل داده خودکار هوشمند تلاش میکرد، اما فقط یک مشکل وجود داشت، این کار ارزان نبود. هرچند چاد قبلاً بر توسعه یک فرم وب نظارت داشت، اما از گران بودن توسعه برنامه شگفتزده شده بود.
“صادقانه بگویم، تا به امروز، ما هنوز درمورد هزینههای توسعه برنامه شوکه هستیم”. او میگوید “تا امروز، ما تقریباً 18 میلیون دلار استرالیا برای توسعه Fillr هزینه کردهایم.”
چاد و همکارش در ابتدا از فروش شرکت فناوری قبلی خود برای تأمین بودجه Fillr، استفاده کرده بودند، اما بعد از گذشت حدود 12 ماه آنها دریافتند که به زودی پول خود را از دست میدهند و نیاز به افزایش دارند. این شروع چیزی است که چاد از آن به عنوان یک فرآیند طولانی و وقتگیر یاد میکند، ابتدا مرحله Seed و سپس مرحله سری A.
اقدامات چاد و دستاوردهای تیمش
او گفت: “ما یک ارائه اسلایدی مفصل ایجاد کردیم و شروع کردیم به ارائه محلی و بازخورد دریافت کردیم. اما در استرالیا تعداد زیادی نه شنیدیم. جامعه سرمایهگذاری در اینجا کاملاً محافظهکار است و میخواهد درآمدها را ببیند. ما در آن مرحله نسبتا تا درآمدزایی راه زیادی داشتیم، بنابراین آنها گفتند که ما برای آنها مناسب نیستیم.”
چاد و تیمش موفقیتهای بیشتری در ایالات متحده داشتند، اما این موفقیتها بدون تلاش چشمگیر حاصل نشد.
او ادامه داد: “ما هر روز بازاریابی تلفنی داشتیم و ایمیل میفرستادیم. طبق محاسبه همکار من، کریس، ما 120 نه دریافت کردیم. این تعداد طرد شدن بسیار زیاد است و باعث نگرانی میشود.”
با این حال در سیلیکون ولی VCها کمتر از میزان فروش شرکت نسبت به پتانسیل رشد شرکت نگران بودند.
“با این حال من به بنیانگذاران دیگر اطلاع میدهم که این موضوع تغییر کرده است. با توجه به تمام اشتباهات اخیر، VCها اکنون از شما انتظار دارند که یک طرح دقیق با مسیری روشن برای سودآوری ارائه دهید.”
با وجود طرد شدن و ناامیدی، در مدت شش ماه، چاد و تیم Fillr، پنج میلیون دلار استرالیا را به میزان قابل توجهی افزایش دادند. بر اساس تجربه او، دریافت بودجه استارتآپ تکنولوژی از VC مزایا و معایبی دارد:
مزایای سرمایه گذاری خطرناک استارتاپ
- اعتبار: Fillr بودجه خود را از Softbank چین، یکی از شناخته شدهترین صندوقهای VC در جهان، افزایش داد. چاد میگوید این امر به شرکت او اعتبار قابل توجهی داده و درهای جدیدی را گشوده است.
- تخصص: یکی از نمایندگان Softbank چین هم اکنون در هیئت مدیره شرکت Fillr قرار دارد، و چاد میگوید که تخصص وی بسیار ارزشمند است. دریافت VCهای اختصاص داده شده فقط دریافت پول نیست بلکه کمکی است برای زمانی که به آن نیاز دارید.
- ارتباطات: بهعنوان یک شرکت فناوری، چاد میگوید فناوری شما هرگز “انجام نشده است”. به همین جهت، افزایش سرمایههای متوالی همیشه پیش رو خواهد بود و VC ها ارتباطات ارزشمند و در صورت لزوم گزینهای برای افزایش بیشتر را در اختیار شما قرار میدهند.
معایب سرمایه گذاری خطرناک استارتاپ
- شایدها: یک ناامیدی بزرگ برای چاد و تیمش شایدها بودند. VCهایی که بهنظر میرسید علاقهمند هستند، اما میخواستند صبر کنند تا ابتدا دیگران سرمایهگذاری کنند یا به دلایل متعددی از این کار مطمئن نبودند. چاد احساس کرد که مدت زمان زیادی را در دنبال کردن این وجوه صرف کرده است، که یک جنبه منفی قابل توجه از این نوع تامین بودجه است.
- زمان و ناامیدی: مانند راب، چاد به بنیانگذاران هشدار میدهد که جمعآوری کمکهای مالی میتواند بسیار وقتگیر باشد، “در بهترین حالت ممکن به مدت شش ماه، تقریباً یک کار تمام وقت بود. بدیهی است که این کار برای یک تجارت کوچک سخت و چالشانگیز است، که بنیانگذار آن را برای مدت طولانی درگیر میکند.”
- زمان لازم برای تهیه گزارشها: چاد همچنین به گزارش دادن، به عنوان یک نقطه ضعف از سرمایهگذاران VC اشاره کرد. و برای تیمش، شرایط گزارش دادن زمان زیادی را میگیرد. آنها تخمین میزنند که چند روز در ماه برای تهیه گزارش زمان صرف میکنند و این که زمان زیادی برای گرفتن گزارشها “به طور دقیق” برای آنچه که VCهای مختلف میخواهند گرفته میشود.
سرمایهگذاری جمعی
به عنوان بنیانگذاران، همه ما میدانیم که آزمایش ایده های کسب وکار قبل از راهاندازی رسمی، بسیار مهم است و چه راهی بهتر از این است که ببینیم آیا کسی واقعاً آنچه را که خلق کردهایم میخرد؟ یکی از انواع بودجههایی که کاملاً برای آزمایش این کار مناسب است، سرمایهگذاری جمعی است. شما میتوانید محصول خود را به دهها هزار نفر پیشفروش کنید، یک بار برای همیشه ثابت کنید که آیا تکنولوژی توسعه یافته شما موفق بوده است یا خیر.
اما شما چطور این کار را انجام میدهید؟ و آیا ارزشش را دارد؟ میشل منرینگ، یکی از بنیانگذاران Enova Design، مطمئناً دیدگاههای قوی در این مورد داد. Enova در حالحاضر مشغول پیادهسازی یک کمپین Kickstarter برای اسکوتر برقی Raine One است، که بودجه بسیار زیادی را به میزان بیش از 73,596 دلار از هدف خود جمعآوری کرده است.
میشل که پیش از این مشاغل بیشماری را اداره کرده بود (از جمله یک شرکت هوش مصنوعی)، اولینبار در سال 2016 هنگام شرکت در برنامه Melbourne Accelerator، یک مرکز رشد استارت آپ تکنولوژی مستقر در استرالیا، با همکاران بنیانگذارانش ملاقات کرد. او با جیمز مورفی، یکی از بنیانگذاران این برنامه، همعقیده بود و خیلی زود در شرکت او، که یک شرکت اسکیت بورد بود شریک شد.
پیدایش پروژه Raine و توسعه آن
اگرچه کسبوکار اسکیت بورد یک موفقیت بود، میشل و جیمز مدتها بود که متوجه این موضوع شده بودند که اسکوترهای برقی در حال محبوب شدن هستند و تصمیم داشتند استعدادهای زیادشان را برای ایجاد چیزی منحصر به فرد در این فضا رقم بزنند. همکار بنیانگذار وی جیمز، در سال 2018، شروع به طراحی چیزی کرد که الان Raine است. آنها با مارک الکساندر آشنا شدند و این سه نفر پس از آن تصمیم گرفتند که محصول را توسعه دهند.
میشل میگوید: “جالب و سرگرمکننده بهنظر میرسد، اما گاهی اوقات اینطور نبود. ما آن را در یک گاراژ میساختیم، قطعات را از هرجایی تامین میکردیم. کاری سخت و با شب بیداریهای زیادی بود.”
سرانجام تیم Raine را به پایان رساند، اما میشل میدانست که این آغاز سفر آنها است.
او گفت: “ساختن آن یک بخش بود، اما تولید آن برای تعداد زیاد کاملاً بخش دیگری بود. بلافاصله برای ما مشخص شد که سرمایهگذاری جمعی میتواند منبع خوبی برای این کار باشد، زیرا این امر مفهوم را اثبات میکند، اما مهمتر از آن، دقیقاً آنچه را که ما به آن نیاز داشتیم، به ما میدهد.”
میشل همچنین میدانست که بازاریابی لازم برای اجرای یک کمپین موفق Kickstarter کاری کوچک نیست. اگرچه او کمی اطلاعات در مورد بازاریابی داشت، اما میخواست برای اجرای کلیه جنبههای کمپین، متخصصان واقعی را استخدام کند.
اقدامات میشل و دستاوردهای تیمش
“برای تبدیل Raine One به یک موفقیت، ما در همه چیز به متخصصان نیاز داشتیم. ما به متخصصان ادوردز، ویدئوگرافرها و همه اینها نیاز داشتیم، پس یک جمعآوری سرمایه را کامل کردیم تا بتوانیم سرمایه لازم برای انجام کار به صورت حرفهای را داشته باشیم.”
میشل و تیمش توانستند بودجه VC را جمعآوری کنند، که از آن برای تأمین هزینههای کمپین Kickstarter استفاده کردند. “برای پوشش بازاریابی و برای بهدست آوردن متخصصان واقعی، تقریباً به یک مجموع شش رقمی نیاز دارید.”
سرمایهگذاری میشل و تیم در کمپین Kickstarter مطمئناً بازدهی را بهدست آورده است. تا به امروز، Raine One دارای 450 پشتیبان است و بیش از 596,789 دلار جمعآوری کرده است. بر اساس تجربه میشل، در اینجا برخی از جوانب مثبت و منفی در مورد تامین بودجه استارت آپ تکنولوژی از طریق سرمایهگذاری جمعی آورده شده است:
مزایای سرمایهگذاری جمعی
- مشتریان قبل از عرضه: میشل میگوید بزرگترین مزیت استفاده از سرمایهگذاری جمعی، مشتریانی است که شما قبل از راهاندازی بهدست میآورید. داشتن اینها ریسک مراحل بعدی کسبوکار شما را کاهش میدهد، زیرا میدانید که مخاطبان محدود دیگری دارید.
- بازاریابی: یکی دیگر از مزیتهای مهم استفاده از پلتفرمهای سرمایهگذاری جمعی مانند Kickstarter، بازاریابی است که شما به آن دسترسی پیدا میکنید: “Kickstarter بسیار معروف است و میلیون ها مخاطب دارد. دسترسی به این نوع پایگاه داده بسیار ارزشمند است.”
- هیچچیز پیچیدهای مورد نیاز نیست: مانند تأمین بودجه VC، جاییکه ممکن است مجبور باشید اسناد پیچیدهای را جمع کنید، میشل میگوید که استفاده Kickstarter بسیار آسان است، به خصوص اگر تکنولوژی مبتنی بر محصول داشته باشید.
معایب سرمایه گذاری جمعی
- هزینههای پلتفرم سرمایهگذاری جمعی: میشل لزوماً این را یک جنبه منفی تلقی نمیکند، اما او فکر میکند مهم است که بنیانگذاران دیگر بدانند که اگر پروژه با موفقیت در Kickstarter تأمین بودجه شود، آنها 8_10% کارمزد میگیرند.
- هزینههای بازاریابی: گرچه ممکن است کمپینهای Kickstarter آسان بهنظر برسند، میشل توصیه میکند که یا خودتان باید مهارتهایی داشته باشید، یا برای تهیه فیلمهای عالی، کپی و اجرای تبلیغات رسانههای اجتماعی خود به یک شخص حرفهای پول بدهید.
- کلاهبرداری: اگرچه میشل شخصاً این مسئله را تجربه نکرده است، او میگوید که بنیانگذاران باید از کلاهبرداری احتمالی در Kickstarter، به ویژه، پیشنهاد شرکتها برای اطمینان از اینکه پروژه شما توسط میلیونها نفر تامین بودجه میشود، احتیاط کنند.
خود سرمایهگذاری
از بین تمام گزینههای موجود برای استارتآپ تکنولوژی ممکن است از نظر شما تامین بودجه توسط خودتان زیاد جالب نباشد. ممکن است بپرسید با چند هزار دلار به کجا میتوانم برسم؟
پاسخ این است: خیلی دور.
گاهی اوقات “کارآفرینی کارآمد” نامیده میشود، شرکتهای زیادی از مبلغ هزار دلار که بنیانگذاران پسانداز کردهاند (یا کمتر) شروع کردهاند. فکر میکنید راهاندازی یک شرکت با کمتر از 100 دلار امکانپذیر نیست؟ Mailchimp ،Lynda و Shopify همه با بودجه کمی شروع شدهاند و مطمئناً برای آنها کارآمد بوده است. شما میتوانید خود سرمایهگذاری را فرشته جدید سرمایهگذاری بنامید.
اما وقتی هزینههای تکنولوژی توسعه مییابند، خود سرمایهگذاری چگونه کار میکند؟ سندی هاچیسن، که بودجه استارت آپ خود Career Money Life را خودش تأمین کرد، به ما میگوید که زندگی استارت آپی زمانی که فقط پول خود را برای خرج کردن داشته باشید، چگونه است.
در سال 2014، زمانی که چالشی را تجربه کرد که بسیاری از ما میتوانیم با آن ارتباط برقرار کنیم، سندی در موقعیت مدیریت منابع انسانی بود: او از کار بر کنار شد. اما در نهایت تجربهای مثبت داشت.
او گفت: “برای مدت طولانی من به شروع کسبوکار خودم فکر میکردم. کارفرمای من بودجهای را برای کمک به من در جستجوی شغل اختصاص میداد، اما در عوض، من درخواست کردم که در صورت امکان از آنها برای کمک به ایجاد یک کسبوکار استفاده کنم و در کمال تعجب، آنها گفتند بله.”
پلتفرم دیچیتالی سندی
سندی پیش از این ایده Career Money Life را داشت و تجربه مثبتی که پس از بیکاری داشت، باعث شد او این کار را دنبال کند.
“من توانستم تجربه خودم را شخصیسازی کنم. اما بیشتر، کارمندان این پیشنهاد را ندارند. بنابراین میخواستم یک پلتفرم دیجیتالی بسازم که به کارکنان در همه شرکتها این امکان را میداد که از مزایای ویژهای بهره ببرند.”
سندی با استفاده از ارتباطات خود، توانست تیمی از توسعهدهندگان محلی را تشکیل دهد تا ساخت پلتفرم خود را شروع کند. او برای انجام این کار هم از پسانداز و هم از پول بیکاری خود استفاده کرد. درنهایت، داشتن بودجه محدود به او کمک کرد تا در روند توسعه خود نظم بیشتری داشته باشد:
او گفت: “همکار بنیانگذار من جنبه تکنولوژی کسبوکار را به عهده گرفت، او توانست خلاصه دقیقی را به توسعه دهندگان ما بدهد. البته ما همیشه آن را درست انجام ندادیم، اما داشتن یک حوزه دقیق و یک فرآیند توسعه منظم به ما کمک کرد تا به سرعت کار را تکرار کنیم. وقتی خودتان سرمایهگذاری میکنید، نمیتوانید خیلی اشتباه کنید.”
هنگامی که سندی و تیمش شروع به جذب مشتری کردند، موضع آنها در مورد خود سرمایهگذاری تغییر نکرد. در حقیقت این کار فشار زیادی را از بین برد.
او گفت: “از آنجا که این تمام بودجه ما بود، ما کنترل کاملی بر کسبوکار داشتیم. این به معنای عدم وجود انتظارات غیر واقعی، تمرکز بر سودهای کوتاهمدت و پیروزیها نبود که ممکن است ما را ترغیب به چشمپوشی از برنامه بلند مدتمان کند.”
اقدامات و دستاوردهای سندی
هنگامی که سندی مشتریهای خود را بهدست آورد، توانست از سودهایی که برای سرمایهگذاری مجدد در توسعه تکنولوژی بیشتر ایجاد کرده بود، استفاده کند. که این بسیار سودمند بود.
او گفت: “بر خلاف بسیاری از استارت آپهای تکنولوژی که آن را میسازند و امیدوار هستند، ما توانستیم پلتفرمهای خود را با مشتریان خود بسازیم، و به این ترتیب ویژگیهایی که آنها میخواستند را ساختیم. این ما را کاملاً مشتری محور کرد.”
و استراتژی سندی از ساخت برای مشتریان، مطمئناً موفقیتآمیز بود. Career Money Life اخیراً پنجمین سالگرد تولد خود را جشن گرفت و امسال یک رشد 40 درصدی باورنکردنی داشت.
بر اساس تجربه سندی، تامین بودجه استارت آپ تکنولوژی توسط شخص مزایا و معایب زیر را دارد:
مزایای خودسرمایه گذاری استارت آپ تکنولوژی
- کنترل: سندی میگوید بهترین بخش خود سرمایهگذاری در زمینه تأمین مالی این است که او 100٪ کنترل کسبوکار را دارد، میتواند بدون بررسی تصمیمگیری کند، با سرعت خودش رشد کند و نگران تولید بازدههای کوتاه مدت نباشد.
- صرفهجویی در وقت و تلاش: جستجو برای بودجه اغلب به این معنی است که شما از کسبوکار دور میشوید. از آنجا که او هرگز مجبور به انجام چنین کاری نبود، میتوانست صرفاً روی رشد کسبوکار تمرکز کند.
- نظم: خرج کردن بودجه خودتان به این معنی است که شما بسیار منظم هستید. خود سرمایهگذاری او را مجبور کرده است که در انجام کارها خلاقتر باشد و این موضوع به تنهایی هم میتواند خوب باشد.
معایب خودسرمایهگذاری
- وجه نقد کمتر: سندی میگوید، این مورد واضح است، اما اگر شما خودتان سرمایهگذاری می کنید به احتمال زیاد پول کمتری برای خرج کردن دارید.
- سرعت عرضه به بازار و توانایی مقیاسگذاری: بودجههای کمتر نیز مشکل دیگری دارند و این توانایی شما برای مقیاسگذاری است. “ما نیمی از سرعتی که میتوانستیم در صورت وجود بودجه برای رشد داشته باشیم را هم نداشتیم، اما آن زمان را نیز برای یادگیری و تکرار گذراندهایم، بنابراین من مطمئن نیستم که انجام این کار به این روش بد باشد.”
- توصیههای از دسترفته: سندی میگوید VCها و کمک کنندهها میتوانند یک منبع عالی برای مشاوره باشند و این چیزی نیست که هنگام تأمین بودجه توسط خودتان بهدست آورید. با این حال، برای جبران این امر، توصیه میکند که هیأتی را برای نظارت ایجاد کنید.
پول همه چیز نیست!
همانطور که شرکت سرمایهگذاری مشهور Nuclear Partners یک بار اظهار داشت: “تأمین مالی برای استارت آپ تکنولوژی فقط مربوط به جمعآوری بودجه نیست. این یک فرآیند جامع است که شامل برنامهریزی مناسب تجاری است.”
زمانی که بودجه لازم برای استارت آپ تکنولوژی خود را دریافت میکنید (یا اگر خودتان سرمایهگذاری میکنید)، باید درباره تجارت و برنامههای خود برای آن در آینده فکر کنید.
آیا شما کنترل بیشتری میخواهید؟ آیا مشتریان قبل از تولید میخواهید؟ آیا میتوانید چند روز در ماه را صرف تهیه گزارش های سرمایهگذاری کنید؟ تمام این سؤالات به شما کمک میکنند تصمیم بگیرید که چه نوع سرمایهگذاری برای شما مناسبتر است.
دیدگاهتان را بنویسید